آمار فدایی - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 206
بازدید دیروز : 448
کل بازدید : 839026
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/9/13    ساعت : 3:56 ص
تاریخ روز

به گزارش وبلاگستان بولتن نیوز؛ سعید ساداتی در وبلاگ جلبک ستیز نوشت:

متولد 1344 از شهر مسجد سلیمان است که در دوران جنگ تحمیلی در سپاه پاسداران و در منطقه عملیاتی جنوب خدمت کرده است و طی دو مرحله شیمیایی شده است.

 

هر چند برای عزیمت به جبهه های حق علیه باطل هدفی جز بر زمین نماندن حرف امامش نداشته است اما روزهایی که حالش وخیم و شیمیایی امانش را بریده بود پیگیر پرونده جانبازی اش می شود که تنها 20% برای او جانبازی تعیین می شود!

 

جانبازی که این روزها چیز زیادی نمی خواهد؛ نه سهمیه دانشگاه برای فرزندش می خواهد و نه حقوق ثابت در ازای خوابیدن در خانه و نه کارت مترو و نه بلیط استخر و نه حتی تخفیف برای استفاده از بلیط قطار و هواپیما!

 

جانبازی که تنها، درخواست اشتغال به کار دارد و بیش از 20 بار مقابل مجلس شورای اسلامی حاضر شده است و تقاضای اشتغال بکار خود را بر روی پلاکارد و پارچه بزرگ نوشته و به همراه داشت اما هیچ کس به وی توجه نکرد!

 

مردی که این روزها از تحصن مقابل مجلس هم نتیجه نگرفته است می گوید: «اگر مشکل بیکاری ام حل نشود، حتما دست به اعتصاب غذا می زنم»

 

IMG_3383 22222222222222222

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در روزگاری خود را برای شب عید و روزهای نوروز اماده می کردم دیدن اشک های این مرد خدا؛ شیرینی هفت سین را بر دهانم تلخ کرد!

 

نمی دانم می توانم حداقل وظیفه ام را در برابر این جانباز و همه مردانی که امروز امنیت سرزمینم را مدیونشان هستم، انجام دهم یا نه اما اگر کسی مایل بود پیگیر وضعیت این عزیز باشد تمامی مدارکش موجود است.






      

حضرت آیت الله علوی گرگانی: بسیار قبیح است در نظام جمهوری اسلامی که با نام ولایت فقیه یدک کشیده می شود روزهای 13 فروردین که جزو خرافات است و امثال آن تعطیل باشد باشد و روزهای عزای اهل بیت(ع) که افتخار نوکری آنها را داریم تعطیل نباشد و بهتر است نمایندگان محترم مجلس به امور مهم دیگر رسیدگی و تصمیم گیری نمایند.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از 598، به دنبال مطرح مجدد طرح کاهش تعطیلات رسمی کشور توسط برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این امر با مخالفت بسیاری روبرو گردید.

در این بین حذف تعیلات مذهبی کشور همچون روز تاسوعای حسینی و همچنین روز شهادت امام رضا(ع) و حضرت زهرا(س) موجب ناراحتی و نگرانی متدینین و شخصیت های مذهبی شده است.

به همین منظور پایگاه 598 در استفتائی از حضرت آیت الله علوی گرگانی از مراجع تقلید قم نظر ایشان را در خصوص این طرح جویا شده است. که این مرجع بزرگوار مخالفت و ناراحتی شدید خود را با طرح چنین موضوعاتی بیان داشته اند که متن سوال بیان شده و پاسخ معظم له در ادامه می آید.

سوال: شنیده شده است اخیراً طرحی با امضای تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تهیه شده که بر اساس آن بخشی از تعطیلات رسمی کشور از جمله تاسوعای حسینی و شهادت امام رضا(ع) از تقویم حذف می شود.

لذا از محضر معظم له خواهشمند است نظر مبارک خود را بیان فرمایید.

پاسخ آیت الله علوی گرگانی:

در روزهای مقدس تاسوعای حسینی و روز شهادت امام رضا(ع) که پاسداشت آنها لازم است و جزو تعظیم شعائر دینی محسوب می شود لازم است که حکومت اسلامی به آنها اهتمام ورزد و همانند سابق با تعطیلی آنها زمینه ابراز ارادت عموم مردم به آن ذوات مقدسه را فراهم آورند.

بسیار قبیح است در نظام جمهوری اسلامی که با نام ولایت فقیه یدک کشیده می شود روزهای 13 فروردین که جزو خرافات است و امثال آن تعطیل باشد باشد و روزهای عزای اهل بیت(ع) که افتخار نوکری آنها را داریم تعطیل نباشد و بهتر است نمایندگان محترم مجلس به امور مهم دیگر رسیدگی و تصمیم گیری نمایند.


لازم به ذکر ایت که در همین رابطه به سخنان مقام معظم رهبری ‏در جمع فرماندهان و مسؤولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏ در تاریخ 1376/06/26 در خصوص تعطیلی شهادت بانوی دو سرا، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که به عنوان اولین خاستگاه تعطیلی شهادت بانوی بزرگ اسلام می توان از آن نام برد، اشاره می شود: "طبق روایت، روز سه‌شنبه‌ى هفته‌ى آینده - سوم جمادى‌الثّانى - شهادت سیّده‌ى زنان عالم، فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌ علیها) است.

من از ملت ایران درخواست مى‌کنم که در آن روز، مغازه‌ها و محل کسبشان را تعطیل کنند و به فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌ علیها) احترام نمایند. به دستگاهها و ادارات دولتى و کارخانجاتى که کارهاى خاصى دارند، چیزى نمى‌گوییم؛ لیکن کسبه و دکاندارها و بازارها و خیابانها احترام کنند. ان‌شاءاللَّه روز سه‌شنبه را تعطیل کنید تا بتوانیم از برکات فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه علیها) بهره‌مند بشویم."






      

دشمنان خارجی ما اینطور تصوّر کرده‌اند که در شرایط کنونی و با توجه به تمایلات دولت برای مذاکره با آمریکا از یکسو و نیز اذعان برخی مسئولان داخلی به تأثیرگذاری فراوان!!! تحریم‌ها؛ این زمینه فراهم است تا حاکمیت اصلی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان مقصر عدم برقراری ارتباط با آمریکا و عاملیت وجود تحریم‌ها معرفی شود.

پایگاه خبری انصارحزب الله: دشمن پس از فتنه سال 88، ظرفیت میدانی خود را برای سال‌ها از دست داد.ظرفیتی که در فتنه سال 78 نیز نشان داده بود. دشمن برای راهبری حرکات براندازانه خود، حسابی ویژه بر روی آن باز می‌کند و سربازان مسخ شده خود را برای معارضه با نظام جمهوری اسلامی ایران به خیابان‌ها می‌کشاند. 

با تمام این اوصاف اما از سال 88 به این سو اتفاقاتی در کشور به‌وقوع پیوست که فضای عمومی کشور را از فتنه طلحه و زبیر در جنگ جمل به سمت «فتنه صفین» سوق داد. در فتنه صفین، شاید عموم لشکریان امیرالمؤمنین و ای بسا برخی از خواص اطراف ایشان، خبر زیادی از چند و چون ماجرا و چرایی فراخوان مالک از نزدیکی خیمه معاویه نداشتند. 

آنها دقیقاً نمی‌دانستند (و حتی روشنگری‌های تعدادی از خواص لشکر امام علیه‌السلام نیز کارگر نشد) که چه شد که به ناگاه طرح حکمیت به علی بن ابی‌طالب(ع) تحمیل شد و در گام بعدی نیز چرا نماینده علی(ع) در حکمیت عزل و به جای او شخص بی کفایتی همچون ابوموسی اشعری گمارده می‌شود! 

رخدادهای فتنه صفین بیش از همه در داخل خیمه علی(ع) به‌وقوع می‌پیوست و خنجر رخدادها، تنها و تنها بر گلوی اول مظلوم عالم یعنی امیر مؤمنان(ع) فشار می‌آورد. شرایط امروز کشور نیز از وجوه مختلفی به حادثه صفین شبیه است. 

در واقع بدون هیچ اغراق و یا قصدی برای گفتن فراواقعیت، باید اذعان داشت که در شرایط امروزین ما، این، رهبریت و اُسّ اساس نظام جمهوری اسلامی ایران است که مظلومانه هدف فشارهای مهم داخلی و خارجی قرار دارد. 

آنچه که در ادامه می‌خوانید دلایلی است که تلاش می‌کند فرض مورد نظر را به صورتی مفهومی و با ارایه کدهایی از خبرها و جریانات روز کشور اثبات کند. 

یکم: حلقه انحراف و سوء مدیریت‌های دولت 

دولت آقای احمدی نژاد به سبب همزیستی‌ای که در برخی ابعاد با حلقه انحرافی دارد، سبب ساز سوءمدیریت‌ و حاشیه‌های فراوانی در اوضاع سیاست و اقتصاد کشور شد. حاشیه‌هایی که از همان ابتدا و به دلایل مختلفی که در این مقال فرصت پرداختن به آنها نیست، بر عمق قطبی‌سازی فشارها (که عموماً به سمت رهبریت نظام بود) افزودند. 

ماجراهایی مثل معاون اولی مشایی، عزل و ابقای وزیر اطلاعات، خانه نشینی 11 روزه و ... همه و همه یک سمت خاص از نظام جمهوری اسلامی ایران را هدف حاشیه‌ها قرار داده بودند. این در حالی است که بحث‌های مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و گمانه‌زنی‌هایی درباره رد یا قبول صلاحیت اسفندیار رحیم‌مشایی نیز بر صحت این گمانه می‌افزاید که حلقه انحراف دست از توطئه علیه اُسّ اساس انقلاب اسلامی بر نداشته است و قصد دارد پای رهبری را به مسائل مختلف باز کند. 

دوم: پیغام و پسغام‌های مذاکره توسط آمریکا؛ با کدام هدف؟ 

به این فروض دقت کنید:
ــ اذعان رئیس جمهور احمدی نژاد به تأثیرگذاری تحریم‌ها!
ــ تأکید آمریکا بر تلاش برای تحریم ایران به دلیل حمایت ایران از مقاومت
ــ التزام حلقه انحرافی به دیپلماسی ایرانی و عدم حمایت از جریان مقاومت
ــ بیان شدن تحریم‌های همه جانبه دشمن به‌عنوان علت اصلی مشکلات اقتصادی کشور توسط رئیس جمهور
ــ اذعان آمریکا به لغو برخی از تحریم‌ها در صورت مذاکره مطلوب با ایران
ــ تمایل دولت به مذاکره با آمریکا و مثبت ارزیابی کردن پیشنهاد آمریکایی‌ها توسط وزیر خارجه دولت!
ــ نهی مقام معظم رهبری از مذاکره با آمریکا در شرایط فشار و تهدید 

با خوانش دقیق فروض اشاره شده به روشنی می‌توان دریافت که معنای پیغام و پسغام‌های آمریکا برای مذاکره، نه خود «مذاکره» که وارد آوردن فشار به ستون اصلی پایگاه انقلاب اسلامی است.
دشمنان خارجی ما اینطور تصوّر کرده‌اند که در شرایط کنونی و با توجه به تمایلات دولت برای مذاکره با آمریکا از یکسو و نیز اذعان برخی مسئولان داخلی به تأثیرگذاری فراوان!!! تحریم‌ها؛ این زمینه فراهم است تا حاکمیت اصلی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان مقصر عدم برقراری ارتباط با آمریکا و عاملیت وجود تحریم‌ها معرفی شود. 

تأکید می‌شود که آمریکا از شرایط موجود، تصور بازی برد ـ برد را دارد. به این نحو که یا جام زهر به ولی زمانه تحمیل و مظلومیت امام مجتبی(ع) در «ساباط» تکرار می‌شود و یا اینکه راهبرد فشار عملی خواهد شد و رهبریت نظام جمهوری اسلامی ایران در گوشه رینگ قرار خواهد گرفت. 
(البته دشمن خارجی از تحلیل رابطه ملت ـ رهبر عاجز است و نمی‌داند که امت ایران اجازه تحمیل فشارها به ولی فقیه را نخواهند داد– البته این فقط یکی از گزاره‌هایی است که دشمن معنای آن را نمی‌داند.) 

سوم: تحلیل‌های غلط سیاسی در ماجرای دفاع رهبری از دولت 

متأسفانه در فضای کنونی سیاست ایران، عده‌ای با فهم غلط سیاست دینی و نگرش اِخباری و اشعری مسلک به مبانی انقلاب اسلامی ایران اینطور فضاسازی کرده‌اند که شخص «محمود احمدی نژاد» مورد حمایت بی‌سابقه مقام معظم رهبری قرار دارد. 

آنها با استفاده از تعاریفی که مقام معظم رهبری در برخی دیدارها به ویژه در دولت نهم، از دولت و حتی از شخص احمدی نژاد به‌عمل آورده‌اند اینطور نتیجه‌گیری می‌کنند که تمامی اقدامات این دولت مورد حمایت شخص مقام معظم رهبری است! و لذا سایرینی که غیر از دولت هستند، «مرتجع» و ایستاده در مقابل ولایت فقیه هستند. 

نافهمی این عده و شبهه افکنی این افراد سبب‌ساز آن است که افکار عمومی قدرت تحلیل خود را نسبت به برخی اشتباهات فاحش دولت و حتی اقدامات حلقه انحراف تا حدودی از دست بدهند.
از سوی دیگر محو کردن اشتباهات دولت به بهانه حمایت‌های مقام معظم رهبری، ذنب لایغفری است که بر عمق مظلومیت رهبریت نظام در مقطع کنونی می‌افزاید. 

مدعیان حمایت رهبری از دولت کنونی اما به هیچ وجه توان پاسخگویی به این سؤال را ندارند که چرا مقام معظم رهبری از دول قبلی نیز در مقاطعی تعریف و تمجیدهای فراوانی داشته‌اند و برای مثال به شخص آقای‌هاشمی رفسنجانی صفت «رکن رکین» و به محمد خاتمی صفت «دانشمند متعبد» را نسبت داده‌اند. 

آنها همچنین متوجه معنای عمیق حمایت‌های مقام معظم رهبری از رئیس‌جمهور نیستند که این حمایت‌ها، حمایت‌های ضروری «مهندس نظام» از کلیت نظام اسلامی است نه از یک شخص ( بما هو شخص!) 

از سوی دیگر مقام معظم رهبری بارها و بارها اعلام کرده‌اند که حمایت از تمامی دولت‌ها را وظیفه خود می‌دانند و به این کار تا همیشه مبادرت خواهند کرد. افراد اشاره شده به هیچ وجه قدرت تفکیک این معانی از یکدیگر را ندارند و حمایت‌های رهبری را به حساب مقبولیت جامع و کامل دولت محمود احمدی‌نژاد می‌گذارند. 

جالب آنکه آنها حتی عددی از اقدامات دولت که با نهی صریح مقام معظم رهبری مواجه شده است را نیز با همین تعاریف رهبری از دولت توجیه می‌کنند و اینطور نتیجه می‌گیرند که تمامی اقدامات این دولت قابل قبول است(!) 

اقدامات این افراد موجب می‌شود تا فشار بار برخی سوء مدیریت‌ها، اظهار تمایل‌ها برای مذاکره با آمریکا و فریب لبخندهای استکبار جهانی را خوردن، صحبت‌های انحرافی در باب ظهور و «انسان»، تئوری شوم «مدیریت مشترک جهانی»، سوء مدیریت‌های اقتصادی، بی‌قانونی‌ها و... تنها و تنها بر شانه ولی مظلوم زمانه سنگین و سنگین‌تر شود و در عین حال نیز تعداد زیادی از مردم و حتی برخی از خواص نیز متوجه رخدادهای خیمه علی(ع) و چرایی حمایت‌های اصل نظام از دولت کنونی (و دولت‌های پسین و پیشین) نشوند. 

چهارم: تلاش عده‌ای برای دادن تنفس مصنوعی به جریان فتنه 

باید اذعان کرد که اگر نبود تدابیر و روشنگری‌های مقام معظم رهبری در سال 88، بیماری بزرگ فتنه جان کشور را به سختی آزرده بود. اما در عین حال باید به این حقیقت تلخ نیز اذعان کرد که به هزار دلیل،‌ تعدادی از ریشه‌های این فتنه هرگز خشک نشدند. اصلاح‌طلبان پس از سه سال و بدون برائت جویی از هیچ‌یک از مؤلفه‌های فتنه دوباره به صحنه آمده‌اند. 

آنها مجدداً از ظرفیت بودن موسوی و کروبی سخن می‌گویند، از قصد عده‌ای! برای مدیریت انتخابات آینده خبر می‌دهند و اینطور می‌گویند که ما در اکثریت هستیم(!) آنها نه تنها از اغتشاشاتی که در سال 88 به راه‌انداختند ابراز توبه نصوح نکرده‌اند بلکه در یادداشت‌های سیاسی و حتی اجتماعی خود به صراحت و گستاخانه درباره سرنوشت براندازانه اصلاحات و تقویت کنش‌های اجتماعی(بخوانید اغتشاشات خیابانی) سخن رانده‌اند. 

این رفتارها که همانطور که اشاره شد به هزار دلیل! از جمله کم‌کاری خواص کشور رخ داده‌اند حاصلی جز پاشیدن بذر برای فتنه‌هایی در آینده نخواهد داشت. از سوی دیگر، درمان نشدن زخم‌های فتنه سال 88 و تمسک دوباره اصلاح‌طلبان به شبهاتی که فتنه بر شانه‌های آنها استوار بود، اثری غیر از مظلومیت دلسوزان اصلی کشور ندارد؛ به این دلیل که آنها نه تنها باید نگران فتنه‌های شدیدی از همین دست در سال‌های آینده باشند بلکه فرامین آنها در قبال مبارزه با فتنه و ندای «أین عمار» نیز مصداق «فرمان اطاعت نشده» می‌یابد. 

و «فرمان اطاعت نشده» نیز همانگونه که سبب‌ساز مظلومیت‌های فراوان در صدر اسلام بود ای بسا که مظلومیت‌هایی را در دوران کنونی نیز رقم بزند. 

*** 

هم‌افزایی چهار عامل اشاره شده در هیچ دوره‌ای از تاریخ 34 ساله جمهوری اسلامی ایران تا بدین حد زیاد و دارای همپوشانی نبوده است. زیادت و همپوشانی‌ای که حتی عدد زیادی از خواص و مسئولان کشور را به این نتیجه رسانده است که نظام و کشور هم‌اکنون با «فتنه‌ای چند وجهی»، «پیوند فتنه و انحراف» و «حوادثی خطرناک‌تر» مواجه است. 

البته آنها هنوز شاید به عبارت «فتنه صفین» قائل نبوده و یا به کُنه آن نرسیده‌اند اما طُرفه آنکه شرایطی که اشاره شد نتیجه‌ و تحلیلی غیر از وارد آمدن فشار صد چندان به رهبریت نظام ندارد. 

*ما اهل کوفه نیستیم... 

آنچه که در این گزارش به آن اشاره کردیم، تنها، افکندن نور به زوایای کمتر دیده شده‌ای از فضای موجود پیرامون جمهوری اسلامی ایران و محوریت اصلی آن یعنی ولایت فقیه است. با تمام این اوصاف اما تاریخ انقلاب اسلامی ما نشان داده است که ولی فقیه با تأییدات الهی، حمایت مردم و درایت انقلابی خود تمام این تهدیدات را به فرصت تبدیل خواهد کرد. 

به فضل الهی، تنها شدن ولی زمانه از قاموس انقلاب اسلامی ایران فرسنگ‌ها دور است و اگرچه شاید در دوران‌هایی، فشارها برای هدف قراردادن رهبریت نظام و کشور فزونی یابد، اما این فشارها در سرنوشت خود به پاتاوه‌هایی بدل خواهند شد که مردم و امت حزب‌الله با بصیرت عاشورایی خویش بر آنها پا گذاشته و یک به یک بالا خواهند رفت و به دشت وسیع حمایت از رهبریت نظام و ولایت فقیه وارد خواهند شد. 

«ولایت فقیه» در نظام جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت‌هایی برخوردار است که هیچگاه در تحلیل دشمن دیده و شنیده نشده‌اند. 

این ظرفیت‌ها، آنگونه که از مدیریت ولایی امام راحل و مقام معظم رهبری سراغ داریم؛ حتی اگر ابر و باد و مَه و خورشید فلک در کار باشند، هرگز و هرگز نخواهند گذاشت نظام جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای بزرگ آن در تنگناهای مختلف بماند و مظلومیت‌هایی را تحمل کند که به پاسخگویی امت درباره تنهایی ولی زمانه در پیشگاه خداوند قهّار بینجامد.






      

آخرین دیدار هیات دولت با مقام معظم رهبری در تاریخ 1391/06/02 برگزار شد که رهبر معظم انقلاب اسلامی با بیان نقاط قوت دولت به نقاط ضعف دولت نیز اشاره ای کردند و لیستی از "بایدها" و "نبایدها" را برای اعضای هیات دولت و ادامه کار آنها در عمر باقیمانده دولت برشمردند.

"باید" هایی که در مقطع کنونی اهمیت ویژه ای برای جامعه داشته و اعضای هیات دولت که در مقام مسئول مورد خطاب رهبر معظم انقلاب قرار گرفتند، انتظار می رود اهتمام ویژه برای حل تک تک این "بایدها" به کار گیرند.

در ادامه لیستی از "باید"های رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیات دولت که مصادف با هفته دولت برگزار شد را در حالی می خوانید که7 ماهاز این دیدار و خطابه رهبر معظم انقلاب را پشت سر می گذاریم و تنها5 ماهاز عمر دولت باقی مانده است.

در ادامه خطاب های صریح رهبر معظم انقلاب را به اعضای هیات دولت می خوانید:

* این سال آخر دولت شما، سال مهمى هم هست؛ هم از جهت شرائط بین‌‌المللى و شرائطى که وجود دارد، سال بسیار مهمى است - یعنى شما در حال مواجهه با زورآزمائى قدرتهاى مستکبر هستید که دارند همه‌‌ى توانشان را خرج میکنند، شاید بتوانند شما را به عقب‌‌نشینى و قبول شکست وادار کنند؛ شما هم "باید" از همه‌‌ى توانتان استفاده کنید تا بتوانید این توهّم باطل ذهن دشمن را به هم بزنید - هم از جهت آخرین بودن. در واقع شما در سال آخر میخواهید این کتاب طولانى و پر حجم خدمات دولت را شیرازه‌‌بندى کنید و آماده کنید و تحویل بدهید. یعنى "باید" واقعاً امسال کار اگر نگوئیم جدى‌‌تر از همیشه باشد، بلاشک باید در این سال آخر هیچگونه کوتاهى و سستى‌‌اى در کار نباشد.

* همه‌‌ى توانتان "باید" به میدان و به صحنه بیاید. کشور ظرفیتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفیتهاى بالائى هست، هم در بیرون دولت. من مى‌‌بینم گاهى اوقات بعضى از مسئولین بخشها، از افرادى که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکرى میگیرند؛ این کار خوبى است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادى هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکارى کنند؛ از نیروهاى اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیتهاى کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیتها زیاد است.

* آنچه که به نظر من مهم است، این است که براى قشرهاى ضعیف، مشکلات اقتصادى‌‌اى وجود دارد؛ این را "باید" برطرف کنید. حالا بخشى از این مشکلات، ناشى از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهاى گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئله‌‌ى گرانى و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را "باید" علاج کنید.

* بخش خصوصى را "باید" کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیه‌‌ى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل 44 با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست.

* من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطر کم‌‌توانى‌‌اش جلو نمى‌‌آید. خب، "باید" فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیب‌‌پذیرى‌‌اش کاهش پیدا کند.

* به مردم "باید" واقعاً میدان داده شود. البته در بیانات دوستان به برخى از این حوادثى که ناشى از پیگیرى مفسدین اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نمیشود ما کار اقتصادىِ درست و قوى بکنیم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنى است.

* خب، در زمینه‌‌ى فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى "نباید" اکتفاء کرد. به کارهاى عمیق‌‌تر، کارهاى بنیانى‌‌تر، کارهائى که از یکى‌‌شان دهها کار صادر میشود و نشئت میگیرد، توجه کنید.

* من یک وقتى نسخه‌‌اى از آن کارهاى عمیقِ لازم را به آقاى رئیس‌‌جمهور دادم؛ همانها "باید" دنبال شود و "باید" دنبال میشد. در باب فرهنگ "باید" بشدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت میکند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مى‌‌آیند خرابش میکنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.

* دیپلماسى ما "باید" با روحیه‌‌ى انقلاب همراه باشد - یعنى اسلام انقلابى - این است که به ما بُرش میدهد. امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مى‌‌آید، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانه‌‌اش؛ این "باید" محفوظ باشد.

* از این حوادث منطقه هم "باید" حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربه‌‌ى سنگینى بوده به جهتگیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش میکنند فائق بیایند و موج‌‌سوارى کنند. در یک گوشه‌‌هائى هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمیتوانند. این فرصت بسیار مهمى است براى جمهورى اسلامى که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.






      

بهرام رادان ؛ جیغی پر از نماد

به تازگی موزیک ویدیویی از بهرام رادان در وبسایت رسمی این بازیگر معروف سینما قرار گرفت که با تاسف بسیار ، دارای مضامین ضد دینی بسیاری می باشد .

 

این کلیپ 5 بهمن روی سایتش قرار گرفته است . در این موزیک ویدیو، با زبان موزیک ، نوعی تفکرات الحادی به خورد بینندگانش می دهد و به طور کاملاً آشکارا ، در این ویدیو کلیپ ، علاوه بر توهین به مبانی فکری قرآنی متاسفانه به ادیان ابراهیمی دیگر نیز مانند مسیحیت توهین شده است . در این موزیک ویدیو به حضرت مسیح (علیه السلام) و حضرت ابراهیم (علیه السلام) نیز توهین آشکار شده است و علاوه بر آن تفکرات شیطان پرستی نیز در آن وجود دارد ، در این مقاله به بررسی این ویدیو کلیپ ضد دین که توسط بهرام رادان ساخته شده است ، می پردازیم .

بهرام رادان و پرداخت هزینه ای گزاف برای معروفیت در عرصه خوانندگی

بهرام رادان که به طور قطع یکی از معروف ترین و توانمندترین بازیگران ایران است ، مدتی است که وارد صنعت موسیقی و خوانندگی شده است و طبق گفته خود ، بیشتر از آنکه به بازیگری علاقه داشته باشد به موسیقی و خوانندگی علاقه دارد ، هرچند که به نظر می رسد صدایی مناسبی برای این کار ندارد و به نظر فعالیت در سینما برای او می تواند بیشتر بر محبوبیتش بیافزاید تا خوانندگی ، اما رادان با انتخاب سبکی متفاوت ، توانسته در این عرصه نیز به توفیقاتی دست یابد. اما متاسفانه گویا مسیر درستی را برای این کار انتخاب نکرده است و ظاهراً می خواهد جزء افرادی باشد که در مدت کم می خواهند به محبوبیت زیادی در این عرصه برسند . رادان که مدتی است که در خارج از کشور ساکن است ، علاقه چندانی به بازی در فیلم های داخل کشور نشان نمی دهد و به گفته خود اگر در خوانندگی موفق باشد 2 سال یکبار فیلم بازی خواهد کرد .

بهرام رادان ؛ جیغی پر از نماد

ادامه مطلب...




      
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >