آمار فدایی - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 209
بازدید دیروز : 448
کل بازدید : 839029
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/9/13    ساعت : 4:13 ص
تاریخ روز

 

کتک برای بیت المال!

 گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ 30 سال است که از شهادت سردار اسماعیل قهرمانی جانشین فرمانده لشکر27 محمد رسول الله(ص) می‌گذرد و هنوز خبری از بازگشت پیکرش نیست. برادرش حسین، سالهاست که به بهشت زهرا(س) می‌رود و دنبال گمشده‌اش می‌گردد. به تازگی یادمان این شهید (سنگ مزار) در قطعه 40 این گلزار بنا شده و برادر، یک جورهایی گمشده‌اش را پیدا کرده و ساعت‌ها با او عشقبازی می‌کند.

 

حسین قهرمانی برادر شهید اسماعیل قهرمانی می‌گوید:

وقتی برای اولین بار از اسماعیل کتک خوردم، بیشتر از اینکه حس درد داشته باشم، تعجب کرده بودم. سابقه نداشت که اسماعیل پرخاشگری کند تا چه برسد با اینکه بخواهد کتک هم بزند. همه اینها برمی‌گشت به ماجرای آن روز. انقلاب تازه پیروز شده بود که بعضی از مردم به طرف انبارها هجوم بردند و هر کسی چیزی را برمی‌داشت و می‌رفت. یک نفر که کیسه‌ای به دست داشت و در حال عبور از کنار من بود، وسیله‌ای از کیسه‌اش به زمین افتاد و من آن را برداشتم. وضعیت شلوغی بود. در همین موقع اسماعیل از راه رسید و با شلیک هوایی مردم را ساکت و متفرق کرد و جلوی انبار ایستاد و گفت: «کسی حق ندارد دست به این وسایل بزند؛ اینها بیت‌المال هستند.» بعد نگاهی به من کرد و گفت:«این چیه توی دستت؟» من هم گفتم:«ماشین دوخته، از کیسه یه نفر افتاد منم برداشتمش.» همانجا بود که اسماعیل یک لگد نثارم کرد و گفت:«برای چی دست به بیت‌المال زدی؟»

 

 

غذا کوفتم شد!

 

 

از 81 حضور در جبهه، حدود 40 روز همرزم اسماعیل بودم. یک شب شام آش پخش کردند. من که از این غذا خوشم نمی‌آمد، کنسروی را باز کردم و در بشقاب ریختم و منتظر شدم تا اسماعیل بیاید. وقتی سفره را پهن کردم و غذاها را در آن گذاشتم، اسماعیل گفت:«شام امشب چیه؟» گفتم:«آش دادند اما من این کنسرو رو هم آوردم تا بخوریم.» گفت:«به همه کنسرو دادند؟» گفتم:«نه» اسماعیل چهره‌اش را در هم کشید و فقط چند قاشق آش خورد و کنار رفت. من هم که فهمیدم از این کار من ناراحت شده، لب به کنسرو نزدم و غذا کوفتم شد!

 

سالهاست که سرگردانم...

 

اسماعیل فرمانده گردان انصارالرسول (ص) بود و بعد هم جانشین فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله(ص) شد. در یکی از عملیات‌های سال 61 و در سن 21 سالگی به آرزویش رسید و آسمانی شد. او رفت و نشانی هم از پیکرش به جای نگذاشت. 30 سال است که می‌گذرد و ما هنوز چشم انتظار بازگشت یوسف خود هستیم. سالهاست که سرگردان به بهشت زهرا(س) می‌روم. انگار گمشده‌ای دارم و پیدایش نمی‌کنم. حالا با گذاشتن سنگی بر روی مزار خالی اسماعیل، حس می‌کنم کسی را در اینجا دارم. آنقدر که وقتی کنار مزارش می‌روم نمی‌توانم از آن دل بکَنم و جدا شوم. ساعت‌ها می‌نشینم و دعا و قرآن می‌خوانم و با اسماعیل حرف می‌زنم.

 

 

مهربانی‌های بی‌فاصله/ طعم تلخ انتظار

 

 

اسماعیل فرزند چهارم خانواده بود و برادر بزرگتر من. به جرأت می‌توانم بگویم همتا نداشت. مردم گنبدکاووس علاقه زیادی به او داشتند. زمانی که بعضی‌ از جوان‌ها در دوران قبل از پیروزی انقلاب دنبال خوشگذرانی و تفریح بودند، اسماعیل برای امام یار جمع می‌کرد و با سخنرانی‌هایش مردم را آگاه می‌کرد. همه مردم محل برایش احترام خاصی قائل بودند. مهربان و دلسوز بود و همزمان با تحصیل کار می‌کرد. کاشی‌کار بود. دیگر بعد از مدتی برای خودش استاد شده بود. حقوقش را هم برای خانواده خرج می‌کرد و از ابرازهیچ لطف و مهربانی‌ای دریغ نمی‌کرد. امیدوارم پیکرش به زودی به خاک کشوری که برای آن فداکاری کرد بازگردد تا دوست‌دارانش یکبار دیگر با اسماعیل دیدار کنند؛ به امید آن روز.






      

 

سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ شب عملیات بود؛ نزدیک به 48 ساعت می گذشت و ما در این مدت حتی لحظه ای نخوابیده بودیم، هر طوری بود باید آن تپه را فتح می کردیم، سرنوشت عملیات بدستان گردان ما گره خورده بود.


بچه ها واقعا سرگردان و خسته بودند؛ هیچ کس نمی دانست که قرار است چه اتفاقی بیافتد؛ از صبح ارتباط ما با بچه های پشت خط قطع شده بود. از سه طرف در محاصره بودیم و چشمانی که منتظر ما بودند تا سرنوشت را در گرو ایمان بچه ها رقم بزنیم.

از سنگر بیرون آمدم، کلاش بردوش، طولی نکشید که بچه ها به صف شدند، همه آماده بودیم برای فتحی بزرگ و پیروزی دیگر، سوار بر موتور تریلی شدم هندل زدم و با یک یا زهرا (س) به سمت تپه رفتم بچه ها نیز پشت سرم...

طولی نکشید که با تریل بر روی تپه رسیدم؛ اذان صبح بود که تپه آزاد شد...

امروز نیز عده ای را دیدم که برای آزادی تپه اسیر شده اند؛ اسیر هوای نفس، اسیر دل بستگی ها...

آن روز ما با زهرا بودیم که یا زهرا گفتیم و امروز اینها روی همه چیز پا می گذارند...

خاکی را که ما سال ها پیش برای آن خون جوانان و عزیزانمان را دادیم و  پدرانمان آن را تثبیت کردند تا امروز تو جرأت داشته باشی آسوده و با خیال راحت از خانه ات بیرون بیایی بدون آنکه کوچکترین ترسی به دل راه بدهی حاصل جانفشانی های جوانان دهه شصت است...

و  تو  امروز قصد داری کدام تپه را فتح کنی؟ برای که فتح کنی؟ برای اسلام؟

 


اما تو با موتور تریلت زیر عاج های لاستیکت روی خون شهدا قدم می زنی؟ مواظب باش، اینجا ایران است سرزمین من...

در مارپیچ های سکوتت جاده های خاکی را چرخ زدی و گشتی تا لذت ببری جدای از اینکه باید از مسئولان این امر تقدیر و تشکر ویژه به خاطر عملکرد خوبشان نه قبیح آنها کرد که امروز پیست های مختلطی را فراهم کرده اند تا دختران این شهر هرگاه هوس موتور سواری به سرشان زد بروند و با تریل چرخی در آن پیچ و خم ها بزنند و تپه ای که فتح نخواهد شد...

 


 

 


می گویند این چیزها دیگر عادی شده؛ انقدر از دنیا عقب نباشید؛ همین سکوت ها و تند روی ها بود که کار ما را امروز به اینجا کشانده که به اسم ورزش بانوان و حمایت از آنها تیم ملی فوتبال، موتور سواری و همچنان باید منتظر بود اینبار شاید تمرین شنا در استخر های روباز و...

حضرت امام خمینی (ره) در این رابطه می فرمایند:  با اسم اینکه زن را می خواهند آزاد کنند، ظلم ها کردند به زن؛ زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت پایین کشیدند.

... به اسم آزادی «آزادزنان» و «آزادمردان» آزادی را از زن و مرد سلب کردند ... زن را مثل عروسک پایین آوردند. در صورتی که زن انسان است، آن هم یک انسان بزرگ؛ زن مربی جامعه است. از دامن زن انسان ها پیدا می شوند.

                                                                       "پیام به مناسبت روز زن، 26/2/58"

 

 تیم ملی فوتبال که واقعا جای تقدیر دارد با بلوز و شلوار با آن وضع غیر اخلاقی اگر ما تیم ملی فوتبال زنان نداشته باشیم آزادی زنان محدود می شود.؟






      

آیا پالیزدار دروغگو بود؟

ای پالیزدار دروغگو!!!!!!
 
ماجرای مدرسه علمیه ای که در سال جاری به جای ثبت نام از طلاب برای تحصیل علوم حوزوی، پیامک دعوت برای ثبت نام در کلاس های رزمی و ورزشی ارسال می کند، حاکی از اتفاقات ناگواری دارد که به قطع در انظار عمومی زیبنده نام حوزه های علمیه نمی باشد.


به گزارش بولتن نیوز به نقل از  بی باک، جمعی از روحانیون و طلاب انقلابی حوزه علمیه قم طی اطلاعیه ای که تصویر آن در ذیل آمده است، اعلام کرده اند که روز پنج شنبه ساعت 10 صبح مقابل ساختمان مدرسه علمیه کرمانی ها بر علیه آقای مجید انصاری تجمع خواهند کرد.

 



درخواست شورای عالی حوزه از آیت الله مؤمن مبنی بر رسیدگی به مسأله مدرسه کرمانی ها


در پی شکوائیه 400 نفر از روحانیون و طلاب کرمانی حوزه علمیه قم خطاب به شورای عالی حوزه و درخواست از آنان جهت رسیدگی به املاک و اموال مدرسه کرمانی ها، این شورا در نامه ای رسمی، که به امضای آیت الله یزدی رسیده است، از حضرت آیت الله مؤمن می خواهد به این مسأله رسیدگی کند.

نکته قابل توجه در این نامه این است که آیت الله یزدی خطاب به آیت الله مؤمن می نویسد این مسأله را به هر نحو که صلاح می دانید، حل نمایید.

در ذیل، تصویر این نامه را می بینید:

 





حضرت آیت الله مؤمن: تصرفات آقای انصاری در املاک مدرسه کرمانی ها غیر شرعی است

 

حضرت آیت الله مؤمن عضو سابق شورای عالی حوزه علمیه قم، به درخواست اعضای شورای عالی، قضیه مدرسه کرمانی ها را رسیدگی کرده و حکمی را صادر کردند.

به گزارش بی باک، بر طبق این حکم که به تأیید شورای عالی و قوه قضائیه رسیده است، تصرفات آقایان انصاری و کشمیری در املاک و اموال مدرسه کرمانی ها غیر شرعی و غیر قانونی بوده و بر این اساس، این افراد از تولیت مدرسه عزل شده اند.

در ادامه، تصویر حکم آیت الله مؤمن را می بینید:


















تأیید حکم آیت الله مؤمن توسط شورای عالی حوزه علمیه قم


آیت الله یزدی خطاب به آیت الله مؤمن: حکم صادر شده را شخصا اجرا کنید


پس از صدور حکم آیت الله مؤمن در رابطه با مدرسه کرمانی ها و املاک و اموال متعلق به آن، حکم در شورای عالی حوزه مطرح شد و مورد تأیید قرار گرفت و طی یک نامه رسمی که به امضای آیت الله یزدی رسیده، از ایشان خواسته شد که شخصا پی گیر اجرای حکم شوند.

متن نامه آیت الله یزدی بدین شرح است:

حضرت آیت الله مؤمن «دامت برکاته»

عضو محترم شورای عالی حوزه های علمیه

سلام علیکم

با احترام، عطف به نامه مورخ 88/7/7 حضرت عالی در خصوص حکم صادره مربوط به مدرسه کرمانی ها و به استناد تصمیم اعضاء محترم شورا در جلسه مورخ 88/9/20 از حضرت عالی درخواست می شود به عنوان نماینده شورا اقدامات لازم را در جهت اجرای مفاد حکم صادره معمول دارید.

محمد یزدی

دبیر شورای عالی حوزه های علمیه






حکمی که در حال اجرا بود؛ اما ناگهان متوقف شد


 

پس از صدور حکم قضایی حضرت آیت الله مؤمن مبنی بر عزل آقایان مجید انصاری و محمد جواد کشمیری از اداره مدرسه کرمانی ها و تولیت املاک و اموال متعلق به این مدرسه، و تأیید حکم در شورای عالی حوزه علمیه قم و درخواست آیت الله یزدی از ایشان جهت آماده سازی مقدمات حکم، آیت الله مؤمن پس از مذاکرات با قوه قضائیه، حجت الاسلام میرنعمتی را به عنوان نماینده خود، جهت اجرای حکم به این قوه معرفی می کند.





قوه قضائیه، اجرای حکم را از ساختمان خیابان ارم آغاز می کند و پس از چندین مرحله اخطار به آقایان انصاری و کشمیری و درخواست از آنان برای تحویل دادن ساختمان و رفع ید از آن و عدم توجه آقایان به این اخطارها، در تاریخ 88/12/24حکم تحویل گرفتن ساختمان و فک قفل از طرف دایره اجرای احکام به کلانتری 12 ابلاغ می شود.





بنابر برخی شنیده ها، در آن ایام نمایندگان دستگاه قضایی و برخی از نیروهای نیروی انتظامی به همراه نماینده آیت الله مؤمن در حال فک قفل بودند، که ناگهان دستور رسید که حکم را متوقف کنید.

از آن روز تا کنون قریب به سه سال می گذرد و طلاب و روحانیون کرمانی مقیم قم، به هر دری زدند که این حکم اجرا شود، موفق نشده اند.

درباره توقف این حکم، با اینکه توسط فقیهی طراز بالا مانند آیت الله مؤمن صادر شده و در دو مرحله توسط شورای عالی حوزه و شخص آیت الله یزدی به تأیید رسیده و در دستگاه قضایی تأیید و جهت اجرا، به دایره اجرای احکام، ابلاغ شده است، حرف های ضد و نقیض فراوانی نقل شده است.


عدالت نامه طلاب کرمان متولد شد

 

در روزهای اخیر، خبرنامه داخلی طلاب کرمان، با عنوان «عدالت نامه»، چاپ و منتشر شد. شماره اول این خبرنامه، اختصاص به پرونده  مجید انصاری دارد.

در بخش اول این خبرنامه، شکوائیه مجمع روحانیون و طلاب کرمانی حوزه علمیه قم خطاب به آیت الله آملی لاریجانی آمده است که در آن از رئیس قوه قضائیه خواسته شده، این دستگاه، حکم آیت الله مؤمن در خصوص مدرسه کرمانی ها و املاک و اموال مربوط به آن را اجرا کند.

در بخش دیگری از این خبرنامه، بخشی از سخنان حضرت امام خمینی«ره» و مقام معظم رهبری « مدظله العالی» با عنوان شاخص آورده شده است.

در بخش دیگر، برخی مواضع  آقای انصاری در فتنه 88 مورد بررسی قرار گرفته است.

در بخش بعدی این خبرنامه، که «گام به گام تا اجرای عدالت» نام دارد، گزارش مختصری از فعالیت های عدالت خواهانه روحانیون و طلاب کرمان به صورت کاملا مستند ارائه شده است. در بین اسناد می توان به تصویر حکم حضرت آیت الله مؤمن، تصویر نامه آیت الله یزدی به آیت الله مؤمن و تأیید حکم ایشان، تصویر ابلاغیه دایره اجرای احکام مبنی بر اجرای حکم آیت الله مؤمن اشاره کرد.

در بخش دیگر، جزئیات تصرفات در املاک و اموال مدرسه کرمانی ها از زبان حجت الاسلام میرنعمتی، نماینده آیت الله مؤمن در کمیته تحقیق درباره املاک و اموال، به صورت تفصیلی آورده شده است.

در قسمت پایانی، از « خروش روحانیون و طلاب انقلابی حوزه علمیه قم» بر علیه مجید انصاری خبر داده شده است.

گفتنی است شماره های بعدی این نشریه قرار است در روزهای آینده منتشر شود.





      

سعید قاسمی در پاسخ به پیام‌ طلبه‌سیرجانی از زندان خطاب به بچه‌های حزب‌اللهی به وی پاسخ گفت. 

 

به گزارش خبرگزاری فارس، در پی پیام حجت‌الاسلام جهانشاهی ملقب به طلبه سیرجانی از زندان به نیروهای حزب‌اللهی‌ از جمله سعید قاسمی، این فرمانده دفاع مقدس در گفت‌وگو با فارس به وی پاسخ گفت.

وی اظهار داشت: «برادر عزیز، که می‌گویی تنهایت گذاشتیم، راست‌می‌گویی چون من بی‌معرفتم که اگر نبودم با رفقای شهیدم می‌رفتم، در عین حال باید گفت، برادر گرامی، علی‌رغم نامردمی ‌برخی‌ها و نامردی ما، راه شما برای احیای مطالبه امام و رهبری به احدی الحسنیین ختم خواهد شد؛ به پیروزی یا شهادت».

حاجی معمولا اگه تو زندان ساواک یا بعثی ها و.... کسی به رحمت خدا می رفت (البته به حالت طبیعی نه اینکه پاش سر بخوره و سرش به درو دیواربخوره یا مریضی مادرزادی داشته باشه!!!) میگفتن شهید شد چون ظالم و باطل بودن قاضی هاشون نا عادل بودن ولی تو زندان جمهوری شماها که کسی شهید محسوب نمیشه؟؟؟!! ماشاءالله تو این جمهوری عادل ریخته عین ریگ بیابون باز شما میگید کسی که به مرگ طبیعی تو زندان بمیره شهید شده !!!!!






      

شما هم دلتون خوشه ها  اگر ... یک حرف بس است

 این آقا اینقدر تو معاون اولی برای خدا خوب کار کرد و مشکلات قوه قضاییه رو حل کرد  که با حفظ سمت  دادستان دادگاه ویژه هم شد!!!

 

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، جنبش عدالتخواه دانشجویی در نامه‌ای خطاب به حجت الاسلام رئیسی، رئیس دادگاه ویژه روحانیت سؤالات و مباحثی را پیرامون وضعیت حجت الاسلام جهانشاهی معروف به طلبه سیرجانی مطرح کرد.

متن کامل این نامه بدین شرح است:

از: جنبش عدالتخواه دانشجویی

به: ریاست محترم دادگاه ویژه روحانیت

همانطور که می‌دانید قریب به چهارماه از زندانی شدن علیرضا جهانشاهی(معروف به طلبه سیرجانی) و همراه جوانشان می‌گذرد و هنوز هیچ خبر موثقی در مورد ایشان منتشر نشده است.

این وضع نگران کننده در حالی است که در این مدت بسیار طولانی، نامبرده بدون هیچ تفهیم اتهام و یا محکومیتی در اوین محبوس بوده‌اند. به راستی باید از دستگاه قضا که طبق قانون اساسی مجری عدالت در سطح جامعه است و از سوی دیگر باید ملجأ و پناه ضعیفان و ستمدیدگان باشد، از چنین اجحاف بزرگی پرسید که طبق کدام بند از قانون و شرع و به چه اتهام نامعلوم و نامفهومی چنین اقدامی صورت پذیرفته است.

طبق کدام اصول فقهی و کدام مبنای اجرای عدالت می‌توانید شخصی را بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد دستگیر کرده و قریب به سه ماه او را از دیدار خانواده‌اش محروم کنید، بدون اینکه هیچ خبری از او منتشر نمایید؟

آیا مرخصی‌های پزشکی، حق استفاده از وکیل مخصوص، ارتباط با جامعه و دیدار با خانواده و سرکشی به آنان حق گروه خاصی از افراد هست ولی حق مظلومان و بی‌پناهان نیست؟

آیا اسلام آمده است تا حقوق از دست رفته آنان را بازگرداند یا رنج مستضعفین را مرهم بگذارد؟

جنبش عدالتخواه دانشجویی مدت‌ها است که به انحاء گوناگون با برخی گروه‌ها، افراد، شخصیت‌ها پیرامون حساس کردن آنان به این واقعه تلاش کرده است و سعی کرده این درد بزرگ را در فضایی آرام و بدون تنش پیگیری کند امّا آنچه این روزها می‌بینیم و می‌شنویم حاکی از این است که برخی نهادها و جریان‌ها، مشغول تسویه حساب سازمانی با طلبه‌ای هستند که هنوز اتهام و جرمش معلوم و مشخص نیست.

اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی بنابر رسالتی که بر دوش دارد و وظیفه ای که پیرامون دادخواهی از مظلومین بر عهده گرفته است به این وسیله از شما به طور جدی مطالبات زیر را بیان می‌کند:

1- هر چه سریعتر جامعه و اذهان مشوش شده مردم پیرامون این قضیه روشن کنید و اطلاعات موثقی از حال آقای جهانشاهی منتشر کنید.

2 – قوه قضائیه باید به این پرسش مهم و امر نگران کننده پاسخ دهد که چرا شخصی را در عین بی‌عدالتی و مخالفت با قانون و شرع در حبس نگاه می‌دارد بدون اینکه دادگاهی برای وی تشکیل دهد.

3- چرا از خانواده ایشان حق ملاقات را سلب کرده‌اید؟

در پایان جنبش عدالتخواه دانشجویی از شما درخواست ملاقات اعضای شورای مرکزی این اتحادیه دانشجویی با علیرضا جهانشاهی و همراه‌شان را دارد تا به این وسیله از سلامت روحی و جسمانی نامبرده مطلع و از چگونگی و چرایی وضعی که به آن دچار هستند، اطلاعات موثق به دست آورده و در اختیار مومنین به اسلام و انقلاب بگذارند.






      
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >