خانه سه میلیاردی واسه یه دنبال توپ بدو!!!!
توسط : فدایی - شنبه 92 تیر 22 , ساعت 6:33 عصر
زنگ خطر به صدا درآمده است
آیت‌الله شبستری: نکند تجربه آندلس تکرار شود/ تهدید جوانان و نوجوان از سوی شبکه‌های ماهواره‌ای
امام جمعه تبریز گفت: دستگاه‌های اجرایی برای جلوگیری از بدحجابی اقدام عملی نمی‌کنند و این امر نگران کننده بوده و نکند تجربه آندلس در ایران تکرار شود.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، آیت‌الله محسن مجتهد شبستری امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته تبریز با بیان اینکه اثر مسائل فرهنگی با دلیل و برهان بیشتر می‌شود و کارهای احساسی و شعارگونه اثر خوبی ندارند، اظهار کرد: متاسفانه در شرایط فعلی با گسترش ماهواره‌ها و شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس بوک که بی‌بند و باری‌های جنسی و بی‌مبالاتی و ارتباط نامشروع دختر و پسر را ترویج و تبلیغ و نوجوانان و جوانان را تهدید می‌شود.
وی با ابراز نگرانی در این زمینه افزود: دستگاه‌های اجرای اصلا در این زمینه قدم بر نداشته و برای جلوگیری از بدحجابی اقدامی نمی‌کنند و این امر نگران کننده بوده و نکند تجربه آندلس در ایران تکرار شود.
خطیب جمعه تبریز تصریح کرد: خطر استفاده از شبکه‌های ماهواره‌ای در دوران جوانی و نوجوانی علاوه بر خدشه دار کردن عفت جوانان موجب افت تحصیلی آنها نیز می‌شود.
نماینده ولی فقیه در آذربایجان‌شرقی ادامه داد: بنا به اعلام روانشناسان اگر یک دانش‌آموز روزانه یک بار به دنیای مجازی مراجعه داشته باشد به طور متوسط 25 دقیقه وقت او صرف و مانع مطالعه دروس و افت تحصیلی می‌شود.
زنگ خطر به صدا درآمده پدران و مادران مراقب باشند
آیت‌الله مجتهد شبستری خطاب به پدران و مادران گفت: هشدار می‌دهم زنگ خطر به صدا درآمده است اگر نسبت به جمع‌آوری ماهواره از خانه‌ها اقدامی نکرده و نظارت دقیق بر استفاده فرزندان از اینترنت نداشته باشید جوانان و نوجوانان را از دست خواهید داد.
نماینده مردم آذربایجان‌شرقی در مجلس خبرگان رهبری گفت: از مسئولان دولتی می‌خواهیم چه دولت فعلی و چه دولت آینده برای حفظ خون شهدا و حفظ اسلام و انقلاب برای مقابله با شبیخون فرهنگی هر چه سریع‌تر اقدامات عملی را انجام و اتخاذ کنند.
وی همچنین با بزرگداشت روز 21 تیر ماه روز عفاف و حجاب در کشور گفت: مردان و زنان مسلمان در سال 1314 شمسی در اعتراض به کشف حجاب رضا خانی توسط ایادی رژیم منحوس پهلوی، در مسجد گوهرشاد مشهد اعتراض کرده و با رگبار مسلسل ارتش شاهنشاهی به خاک و خون کشیده شدند که شمار این شهدا به بیش از دو هزار نفر رسید.
انتخابات و بازگشت ارتش به پادگان‌ها تنها راه‌حل مصر
امام جمعه تبریز در ادامه به حوادث کشور مصر اشاره و اظهار کرد: اعتراضات علیه محمد مرسی باعث شد تا ارتش مصر وارد عمل شود و با کنار گذاشتن وی کشور را در دست گرفت در حالی که از ریاست مرسی یک سال بیشتر نگذشته بود.
وی ادامه داد: ارتش مصر سعی دارد با روی کار آوردن چهره‌های ملی چنین وانمود کند که اقدامش کودتا نبوده است اما نظرسنجی‌های موجود نشان می‌دهد از 10 نفر مصری هشت نفر مخالف اعمال سیاست‌های آمریکایی در این کشورند.
آیت‌الله مجتهد شبستری بهترین و تنها راهکار برای حل بحران مصر را انتخابات دانست و تصریح کرد: این انتخابات با مشارکت همه گروه‌ها و احزاب برگزار شده و ارتش باید به پادگان‌ها بازگردد.
امام جمعه تبریز همچنین به اوضاع سوریه و موفقیت‌های ارتش این کشور در پاک‌سازی مناطق اشغال شده اشاره کرد و گفت: به فضل الهی و پایداری و مقاومت مسلمانان جهان شاهد تحقق شعار همیشگی «اسلام پیروز است اسرائیل نابود است» خواهیم بود.
انتقاد از اسراف، ریخت و پاش‌ها در افطاری‌ها
آیت‌الله مجتهد شبستری از عموم مومنان خواست تا در ماه رمضان با رعایت شرایع اسلامی مصداق آیه شریفه «لعلکم تتقون» شویم.
وی با بیان اینکه اینگونه ضیافت‌های افطاری به تقوا که هدف نهایی روزه‌داری است، لطمه می‌زند، بر دوری از اسراف تاکید کرد
خطیب جمعه تبریز از اسراف، ریخت و پاش‌ها در سفره‌های افطاری انتقاد کرد و گفت: یک بخش حماسه اقتصادی و اقتصاد مقاومتی تولید و بخش دیگر آن صرفه‌جویی و قناعت است.
توسط : فدایی - شنبه 92 تیر 22 , ساعت 6:14 عصر
هوالعزیز
امام علی (ع):تمام کارهای خیر و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف، مثل رطوبت دهان است در برابر آب دریا
با سلام خدمت بزرگان عزیز استان و کشور ، با درود به پیشگاه روحانیت معظم و دلسوز ، با سلام خدمت ملت شریف ایران خصوصا اهالی غیور آذربایجان
هشت سال پیش که بحث کشف حجاب تدریجی را مطرح کردیم و برای متوجه نمودن مسلمانان و امت حزب الله با این خطر بزرگ اعلان خطر کرده و از جوانان حزب اللهی خواستیم تا با برپایی راهپیمایی علیه مظاهر فساد از فراموش شدن امر به معروف و نهی از جلوگیری کنند ، آنروز خیلی از هم لباسان و اساتید گرامی با اعلان برائت از این اقدام بنده و دوستانم بر خود تکلیف دانستند تا جلوی اقدامات مطالبه گرانه ما را بگیرند.
امروز وقتی می بینم که ائمه محترم جمعه سراسر کشور فریاد استحاله و ارتجاع سر داده و از آندلسی شدن کشور ابراز نگرانی می کنند احساس می کنم که کم کم اواخر طرح کشف حجاب تدریجی است . بنده بر خود تکلیف می دانم تا همانطوریکه هشت سال پیش گوشزد کردم ولی برخی اساتید این ابراز نگرانی بنده را افراطی گری نامیدند ، ابراز نگرانی خود را از چهار سال دیگر بیان کنم. بنده با وضع موجود چهار سال دیگر را پیش بینی می کنم که برخی از زنان آنقدر گستاخ خواهند شد که بدون روسری در خیابان ها عبور و مرور خواهند کرد. چنانچه در تهران داخل خودروهایشان برخی ها روسری را کنار زده اند.
بنده نسبت به تعطیلی امر به معروف و نهی ازمنکر احساس خطر می کنم. رفتارهای ناروا با آمرین به معروف توسط اراذل و اوباش های کوچه و بازار و برخی اراذل او باش های نفوذی در بدنه حکومت اسلامی وضع را به وضعیت نامطلوب فعلی رسانده است. قمه کشی به روحانی آمر به معروف و نابینا کردن روحانی دیگر و عدم رسیدگی مسئولین زیربط در تعطیلی امر به معروف تاثیر داشته است. از سویی برخورد سرکوبگرانه و محکومیت های متعدد توسط دستگاه محترم قضایی علیه آمرین به معروف بی تاثیر نبوده است. پرونده سازی هایی که علیه آمرین به معروف انجام شد. تحریم هایی که علیه آمرین به معروف صورت گرفت. وقتی ستاد ائمه جماعت استانی یک روحانی را بخاطر هم شهرتی با یک روحانی آمر به معروف و ناهی از منکر در تحریم قرار می دهد و چه برسد به خود روحانی آمر به معروف که در کوچکترین حضور در مسجدی فورا با رایزنی و تهدید مسئولین مساجد از عواقب روی آوردن به آن روحانی می ترسانند , جز عرض تسلیت چیز دیگری نمی توان به مسئولین محترم گفت. چرا که آمر به معروف در تیررس تیرها قرار می گیرد و علم انر به معروف و نهی ازمنکر توسط خودی ها تیرباران می شود
نگرانی دیگری که بنده بسیار نگرانتر از تعطیل شدن این دو فرع مقدس دین هستم . مرگ تدبجی یکی از ارگان های مقدس می باشد. بنده هشدار می دهم به مسئولین عزیز و به بزرگان گرانقدر ... می ترسم تا پنج یا شش سال آینده جز پوسته و نامی از این ارگان مقدس نماند. غنیمت خوار شدن بزرگان این ارگان , حذف پیشکسوتان این ارگان , برخورد با آمرین به معروف این ارگان ، روی آوردن به افراد متملق و سرگرم شدن در طرح های کذایی و نسخه های پیچیده شده مرموز ، بنده را به وحشت انداخته است و می ترسم مساجد این سنگر های مقدس و این خاکریز های مهم ولایت خالی گردند.
بنده در مرحله اول از مسئولین عالی، میانی و پایین کشور بعنوان یک طلبه دلسوز می خواهم که بدون در نظر گرفتن مواضع جناحی و سیاسی به این دو نگرانی که برای آینده نظام بسیار خطرناک است رسیدگی نمایند. از دستگاه قضایی انتظار دارم تا بجای برخورد با برخی لغزش های احتمالی آمرین به معروف با راهنمایی و حمایت از ایشان جامعه را جامعه امر به معروفی نموده و قانون را در خدمت امر به معروف قرار دهند. ضمنا تعطیلی احام و حدود الهی بخاطر ترس از رسانه های بیگانه غیر قابل بخشش و غیر الهی می باشد.
در مرحله دوم از همه مسئولین گرانقدر خصوصا فرماندهان محترم می خواهم تا ضمن جلوگیری از مرگ تدریجی برخی ارگان های مقدس با بازگرداندن پیشکسوتان و ارج نهادن به ارزشهای اسلامی و عذر خواهی از آمرین به معروف منزوی شده در تشکیلات ها نسبت به احیاء اقدام نمایند.
در مرحله سوم از روحانیت گرانقدر و مردم عزیز می خواهم تا با عزمی راسخ جلوی حذف تدریجی احکام اسلامی بایستیم . از امت حزب الله می خواهم تا در کنار روحانیت انقلابی با راهپیمایی ها و اعتراضات خود مسئولین را ملزم به جدی گرفتن مسئله حجاب و مقابله با مظاهر فساد فرا بخوانند.
در پایان خاطر نشان میگردد که بنده و خیلی از دوستان انقلابی حاضر به نفس کشیدن در چنین فضای آلوده ای نیستیم و تا آخرین قطره خون از احکام اسلامی دفاع خواهیم کرد. از خدای منان می خواهیم تا ما را در زمره شهدای دفاع از احکام اسلامی قرار دهد . انشا الله
بیاری خدای توانا
سرباز کوچک ولایت
روح الله بجانی
توسط : فدایی - شنبه 92 تیر 22 , ساعت 6:10 عصر
صراط: بعد از پایان مراسم جشنواره حضرت علی‌اکبر(علیه‌السلام) بود(1)، که به رفتار یکی از کارکنان حراست تالاروحدت و عجله او برای تخلیه سالن به بهانه اجرای نمایش....... شک کردم. لذا بعد از شروع اجرا خودم را با هر سختی بود به طبقات فوقانی تالار رساندم و در کمال ناباوری دیدم که کشف حجاب علاوه بر معابر عمومی حالا درمراسم رسمی دولتی نیز به یک رفتار عادی و هنجاری پذیرفته بدل گشته است!
دیدن بی‌حجابی درحالی جزو امور روز مره ماست که انگار نه انگار که آقایان مسئول، پدران ما را با دستهای خود درخاکهای سرد فرو بردند و همانجا متعهد شدند که پاسدار خونشان خواهند بود. حالا نزدیک به دو دهه از آن عهد گذشته و «پاسداری» جای خود را به «پایمالی» داده است.
در لحظه ثبت این عکس برای ارسال، مادری را به یاد آوردم که عکس پسر شهیدش را به خیابان آورده بود ومی‌گفت « رضای من رفت که شما این چنین کنید؟! »
یادآوری چهره آن مادر تکیده که «های‌های» گریه می‌کرد آنقدر برایم سخت بود که حتی توان فشار دادن شاتل دوربین عکاسی را نیز به سختی داشتم.
لابد مخاطبان با دیدن این عکس بیکیفیت که با یک دوربین معمولی گرفته شده خواهند گفت:«اووووه، چه آه و واویلایی، مگر چه چیزی را ثبت کرده‌ای که این همه مرثیه سرایی می‌کنی؟! درهر چند متر طی طریق در هرخیابانی درهردقیقه ده‌ها صحنه بدتر از این با کیفیت بهتر می‌بینی!، کشف حجاب که قدیمی شده برادر، حالا سبقت درعریانی مد است! »
خب چه می‌شود کرد؟! وقتی حزب‌اللهی‌ها چشم بر بدحجابی بستند، وقــــتی تـحمل کردند تا آستین مانتو‌ها تا زیر آرنج کوتاه شد، وقتی نظاره‌گر آب رفتن پاچه شلوار زنان تــا زیـر کشکک زانوهایشان بودند ودم نزدند، وقتی دیدند روســـری زنــان در پــشت فرمــان خودرو به سرشان سنـگینی می‌کند و ســرشان را به سمت دیگر برگرداندند، حالا مشاهده این قبیل «دنده پهنی‌ها» (2) که مثالش زده شد قابل درک و توجیه است.
وقتی در چند متر پیاده روی، کم یا زیاد، 10 نفر از جمعیت زنان مکشفه را می‌بینی که به جای مانتو پیراهن بهاره تا زیر باسن پوشیده‌اند و به جای شلوار جوراب زنانه و... اصلا چه حرفی برای گفتن داری؟ اصلا مگر با فرض نهی از منکر تو جای قابل اصلاحی درآن زن وجود دارد که اصلاح شود؟! اصـــلا «جــــرم» غیرقابل اصلاح در «لـحظه» را باید نهی کرد یا تعزیر؟!
خـــب! شــکر خدا توجیهمان هم جور ازآب درآمد! شنیده بودم فرمانده نیــــروی انتظامی هم درجایی گفته بود اگــر بخواهیم بـگیریم باید همه را بگیریم! البته اگر ایشان این حرف را تکذیب کند شیوه عملکرد نیروهای تحت امرش که چیزی غیر ازاین را نشان نمی‌دهد!
لابد باثنای پروردگار توجیه ایشان جور است! توجیهی که حجت‌الاسلام محمد تقی رهبر نماینده ما درمجلس هشتم وامام جمعه فعلی اصفهان بارها به نقل ازسردار احمدی‌مقدم با این تک جمله قصار به آن اشاره کرده و آب پاکی را روی دستمان ریخته است:«دست ما را بسته‌اند».
از12 مرداد ماه و پس از برگزاری مراسم تحلیف رئیس‌‌جمهور یازدهم هم که باید 4 سال «معتدل» باشند و «افراط» نکنند چون «مردم خودشان بلد هستند چکار کنند!»
خب!... شرح درد زیاده شد و به اطناب کشید، به قول مخاطبان منتقد این متن، «یک عکس بیکیفیت» که این همه «واویلا» ندارد!
پی‌نوشت:
1- برگزاری جشنواره ملی حضرت علی‌اکبر(ع) چند سال است که آغاز و توسط وزارت ورزش وجوانان ادامه یافته است که درسال جاری نیز همزمان با سالروز ولادت حضرت علی‌اکبر(ع) اختتامیه آن در هفت رشته برگزار شد، این جشنواره امسال در 15 بخش مختلف برگزار شد. اختتامیه هفت بخش تجسمی، موسیقی، نمایش، رسانه، قرآنی، سینما و ادبیات با حضور حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عباسی وزیر ورزش و جوانان در روز 30 خرداد ماه در تالار وحدت برپا شد.
2- «دنده پهن» واژه عامیانه‌ای است برای توصیف بی‌خیالی و داشتن آستانه تحمل بالا
دیدن بی‌حجابی درحالی جزو امور روز مره ماست که انگار نه انگار که آقایان مسئول، پدران ما را با دستهای خود درخاکهای سرد فرو بردند و همانجا متعهد شدند که پاسدار خونشان خواهند بود. حالا نزدیک به دو دهه از آن عهد گذشته و «پاسداری» جای خود را به «پایمالی» داده است.
در لحظه ثبت این عکس برای ارسال، مادری را به یاد آوردم که عکس پسر شهیدش را به خیابان آورده بود ومی‌گفت « رضای من رفت که شما این چنین کنید؟! »
یادآوری چهره آن مادر تکیده که «های‌های» گریه می‌کرد آنقدر برایم سخت بود که حتی توان فشار دادن شاتل دوربین عکاسی را نیز به سختی داشتم.
لابد مخاطبان با دیدن این عکس بیکیفیت که با یک دوربین معمولی گرفته شده خواهند گفت:«اووووه، چه آه و واویلایی، مگر چه چیزی را ثبت کرده‌ای که این همه مرثیه سرایی می‌کنی؟! درهر چند متر طی طریق در هرخیابانی درهردقیقه ده‌ها صحنه بدتر از این با کیفیت بهتر می‌بینی!، کشف حجاب که قدیمی شده برادر، حالا سبقت درعریانی مد است! »
خب چه می‌شود کرد؟! وقتی حزب‌اللهی‌ها چشم بر بدحجابی بستند، وقــــتی تـحمل کردند تا آستین مانتو‌ها تا زیر آرنج کوتاه شد، وقتی نظاره‌گر آب رفتن پاچه شلوار زنان تــا زیـر کشکک زانوهایشان بودند ودم نزدند، وقتی دیدند روســـری زنــان در پــشت فرمــان خودرو به سرشان سنـگینی می‌کند و ســرشان را به سمت دیگر برگرداندند، حالا مشاهده این قبیل «دنده پهنی‌ها» (2) که مثالش زده شد قابل درک و توجیه است.
وقتی در چند متر پیاده روی، کم یا زیاد، 10 نفر از جمعیت زنان مکشفه را می‌بینی که به جای مانتو پیراهن بهاره تا زیر باسن پوشیده‌اند و به جای شلوار جوراب زنانه و... اصلا چه حرفی برای گفتن داری؟ اصلا مگر با فرض نهی از منکر تو جای قابل اصلاحی درآن زن وجود دارد که اصلاح شود؟! اصـــلا «جــــرم» غیرقابل اصلاح در «لـحظه» را باید نهی کرد یا تعزیر؟!
خـــب! شــکر خدا توجیهمان هم جور ازآب درآمد! شنیده بودم فرمانده نیــــروی انتظامی هم درجایی گفته بود اگــر بخواهیم بـگیریم باید همه را بگیریم! البته اگر ایشان این حرف را تکذیب کند شیوه عملکرد نیروهای تحت امرش که چیزی غیر ازاین را نشان نمی‌دهد!
لابد باثنای پروردگار توجیه ایشان جور است! توجیهی که حجت‌الاسلام محمد تقی رهبر نماینده ما درمجلس هشتم وامام جمعه فعلی اصفهان بارها به نقل ازسردار احمدی‌مقدم با این تک جمله قصار به آن اشاره کرده و آب پاکی را روی دستمان ریخته است:«دست ما را بسته‌اند».
از12 مرداد ماه و پس از برگزاری مراسم تحلیف رئیس‌‌جمهور یازدهم هم که باید 4 سال «معتدل» باشند و «افراط» نکنند چون «مردم خودشان بلد هستند چکار کنند!»
خب!... شرح درد زیاده شد و به اطناب کشید، به قول مخاطبان منتقد این متن، «یک عکس بیکیفیت» که این همه «واویلا» ندارد!
پی‌نوشت:
1- برگزاری جشنواره ملی حضرت علی‌اکبر(ع) چند سال است که آغاز و توسط وزارت ورزش وجوانان ادامه یافته است که درسال جاری نیز همزمان با سالروز ولادت حضرت علی‌اکبر(ع) اختتامیه آن در هفت رشته برگزار شد، این جشنواره امسال در 15 بخش مختلف برگزار شد. اختتامیه هفت بخش تجسمی، موسیقی، نمایش، رسانه، قرآنی، سینما و ادبیات با حضور حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عباسی وزیر ورزش و جوانان در روز 30 خرداد ماه در تالار وحدت برپا شد.
2- «دنده پهن» واژه عامیانه‌ای است برای توصیف بی‌خیالی و داشتن آستانه تحمل بالا
توسط : فدایی - جمعه 92 تیر 21 , ساعت 5:40 عصر
افتخار از چه نوعی وبه چه قیمتی؟
عزیز کشور جمهوری ایران همینه بدتر میشه بهتر نمیشه
وقتی میگن 30میلیون هوادار دارن از آمریکا که نیاوردن وقتی با افتخار تو سیمای جمهوری ایران میگن ارزش یک دنبال توپ بدو از ارزش یه دکتر که جون آدم رو از مرگ نجات میده بیشتره چون مردم از فوتبال لیست امضا میگیرن ولی از دکتری که جونشون رو نجات داده کسی امضا نمی گیره!!!!(استدلال گوش درازی و 100 درصد مخملی اصل ایرانی)
"صراط" / وبلاگستان - «شعیب نظری» نویسنده وبلاگ "دلاوران مرصاد" در آخرین بروز رسانی وبلاگ خود چنین نوشت:
شاید لازم نباشد زیاد به عقب برگردیم ،منظورم همان روزهایی است که بازیکنان استقلال و پرسپولیس بعد از اتمام تمرینات و رفع خستگی به شغل های آبرومندانه اشان مانند مسافرکشی می پرداختند تا لقمه نان حلالی برای خانواده هایشان بر سفره ببرند.
شاید لازم نباشد زیاد به عقب برگردیم ،منظورم همان روزهایی است که بازیکنان استقلال و پرسپولیس بعد از اتمام تمرینات و رفع خستگی به شغل های آبرومندانه اشان مانند مسافرکشی می پرداختند تا لقمه نان حلالی برای خانواده هایشان بر سفره ببرند.
اگر بخواهیم در ادامه حرفی از تعصب آن زمان بازیکنان بزنیم تکرار مکررات است و مارا متهم به کلیشه پردازی خواهند کرد پس اجازه بدهید از این مقوله بگذریم و اجازه دهیم آن خاطرات پاک و به گونه ای مقدس از لحاظ انسانی و اخلاقی برای همیشه در ذهن و وجود جوانان آن برهه زنده بماند.
فوتبال پربیننده ترین ،پر طرفدارترین و پردرآمدترین و ورزش اول جهان،دارای یکی از پیچیده ترین مکانیزم های مدیریتی و رسانه ای است .حجم نقل و انتقال منابع مالی آن شاید بیشتر از بودجه کلی بسیاری از کشورها باشد و یا حتی مجموعی از چند کشور.
اما به دور از ورود به بحث قیاس فوتبال با سایر ورزش ها و یا بهتر است بگوئیم تجارت ها ،فوتبال در کشور ما ایران چند سالی است که رنگ و بویی خاص به خود گرفته است .
فوتبال در ایران نه تنها هیچ وقت درآمد زا نبوده است بلکه همیشه دستش در جیب بودجه های دولتی بوده تا ازآن ارتزاق کند،مادیات و قراردادهای انچنانی مالی حرف اول و اخر را می زند ودیگر نام و رنگ پیراهن و هوادار معنی ندارد.
هرکجا پول بیشتر همه آنجا برای عقد قرارداد بهتر!!!
روزانه شاهد انتشار اخبار فراوانی از این دست بر روی خروجی خبرگزاری ها هستیم که:
فلان بازیکن با فلان رقم با فلان تیم تمام کرد!
یک میلیارد و نیم برای بازی در یک سال !این یعنی ماهیانه 125میلیون تومان !این یعنی روزانه 4 میلیون تومان !این یعنی ساعتی170هزارتومان دستمزد!!!
چقدر دلنشین است اگر هشت ساعت را در تختواب خود به خواب شیرین بروی و در مقابل این 8خواب شیرین با سلام و صلوات به شما یک میلیون و سیصد و شصت هزارتومان حقوق بدهند.ماشالله ...!
این را اضافه بفرمائید به زمان هایی که صرف تفریح +مسافرت های آنچنانی +صرف غذادربهترین رستوران ها+لذت سواری با بالاترین مدل اتومبیل های خارجی و...
و اینجاست که می توانیم بگوئیم عجب صنعت کثیفی است این فوتبال در کشور ما!!!
و جالب تر اینکه وقتی بدانیم که تمام این مبالغ از هر منبعی که صرف و هزینه شود بالاخره به یک شکلی با منابع دولتی گره خواهد خورد.
وقتی مدیران بعضی از باشگاهها دهان به انتقاد باز می کنند که فلان بودجه در اختیار ما قرار نگرفته و یا درصدی بیشتر در اختیار تیم رقیب قرار گرفته است یعنی اینکه اجازه نداده اند که ما ساعتی 170هزارتومان برای خواب شیرین فلان بازیکن به او پرداخت نمائیم !!!
این یعنی اینکه با همین 170هزارتومان در ساعت می شود یارانه چهار نفر ایرانی را در یک ماه پرداخت کرد!!! جالب است نه ؟
اما جالب تر این است که آقای بازیکن حتی با گرفتن این چنین مبالغی بازهم بر سر مردم و هوادار منت میگذارد و چیزی هم بیشتر طلب کار است و به اصطلاح عامیانه گویا" کارنکرده برای مردم باقی نگذاشته است "
این گوشه ای از واقعیت تلخ فوتبال ماست ،فوتبالی که با ندانم کاری و به دور از تمام استانداردهای روز دنیا بدون یک ریال درآمد زایی در حال حیف و میل منابع مالی است که سهم تک تک تمام ایرانی هاست و شاید در این میان کسی راضی نباشد که سهمش را برای خوابیدن در یک تختخواب گرم و نرم در دودستی تقدیم آقای بازیکن نماید!!!
خدا به داد فوتبال ما برسد!!!
فوتبال پربیننده ترین ،پر طرفدارترین و پردرآمدترین و ورزش اول جهان،دارای یکی از پیچیده ترین مکانیزم های مدیریتی و رسانه ای است .حجم نقل و انتقال منابع مالی آن شاید بیشتر از بودجه کلی بسیاری از کشورها باشد و یا حتی مجموعی از چند کشور.
اما به دور از ورود به بحث قیاس فوتبال با سایر ورزش ها و یا بهتر است بگوئیم تجارت ها ،فوتبال در کشور ما ایران چند سالی است که رنگ و بویی خاص به خود گرفته است .
فوتبال در ایران نه تنها هیچ وقت درآمد زا نبوده است بلکه همیشه دستش در جیب بودجه های دولتی بوده تا ازآن ارتزاق کند،مادیات و قراردادهای انچنانی مالی حرف اول و اخر را می زند ودیگر نام و رنگ پیراهن و هوادار معنی ندارد.
هرکجا پول بیشتر همه آنجا برای عقد قرارداد بهتر!!!
روزانه شاهد انتشار اخبار فراوانی از این دست بر روی خروجی خبرگزاری ها هستیم که:
فلان بازیکن با فلان رقم با فلان تیم تمام کرد!
یک میلیارد و نیم برای بازی در یک سال !این یعنی ماهیانه 125میلیون تومان !این یعنی روزانه 4 میلیون تومان !این یعنی ساعتی170هزارتومان دستمزد!!!
چقدر دلنشین است اگر هشت ساعت را در تختواب خود به خواب شیرین بروی و در مقابل این 8خواب شیرین با سلام و صلوات به شما یک میلیون و سیصد و شصت هزارتومان حقوق بدهند.ماشالله ...!
این را اضافه بفرمائید به زمان هایی که صرف تفریح +مسافرت های آنچنانی +صرف غذادربهترین رستوران ها+لذت سواری با بالاترین مدل اتومبیل های خارجی و...
و اینجاست که می توانیم بگوئیم عجب صنعت کثیفی است این فوتبال در کشور ما!!!
و جالب تر اینکه وقتی بدانیم که تمام این مبالغ از هر منبعی که صرف و هزینه شود بالاخره به یک شکلی با منابع دولتی گره خواهد خورد.
وقتی مدیران بعضی از باشگاهها دهان به انتقاد باز می کنند که فلان بودجه در اختیار ما قرار نگرفته و یا درصدی بیشتر در اختیار تیم رقیب قرار گرفته است یعنی اینکه اجازه نداده اند که ما ساعتی 170هزارتومان برای خواب شیرین فلان بازیکن به او پرداخت نمائیم !!!
این یعنی اینکه با همین 170هزارتومان در ساعت می شود یارانه چهار نفر ایرانی را در یک ماه پرداخت کرد!!! جالب است نه ؟
اما جالب تر این است که آقای بازیکن حتی با گرفتن این چنین مبالغی بازهم بر سر مردم و هوادار منت میگذارد و چیزی هم بیشتر طلب کار است و به اصطلاح عامیانه گویا" کارنکرده برای مردم باقی نگذاشته است "
این گوشه ای از واقعیت تلخ فوتبال ماست ،فوتبالی که با ندانم کاری و به دور از تمام استانداردهای روز دنیا بدون یک ریال درآمد زایی در حال حیف و میل منابع مالی است که سهم تک تک تمام ایرانی هاست و شاید در این میان کسی راضی نباشد که سهمش را برای خوابیدن در یک تختخواب گرم و نرم در دودستی تقدیم آقای بازیکن نماید!!!
خدا به داد فوتبال ما برسد!!!
توسط : فدایی - جمعه 92 تیر 21 , ساعت 5:38 عصر
