در بخشی از این نامه آمده است: آقای روحانی! همانگونه که خود معترفید و بارها به آن تصریح نمودهاید اقبال مردم به جنابعالی به خاطر شعار اعتدال بوده است.یقینا لباس روحانیت و دیگر شعارهایتان مبنی بر اعتقاد به نظام اسلامی و اندیشههای والای حضرت امام(ره) و تبعیت از خلف صالح ایشان امام خامنهای نیز تاثیر بسزایی درجلب اعتماد عمومی به شما داشته است.
اما هنوزچند صباحی از حضور حماسی مردم در انتخابات نگذشته و جنابعالی هنوز رسما دولت را تحویل نگرفتهاید که شواهد و قرائنی نگران کننده برخلاف شعارها و برنامههایتان در معرض دید عموم قرار میگیرد!!
ستاد انتخاباتی جنابعالی در استان گلستان با چه توجیهی به محل جولان ضد انقلاب و اپوزیسیونی که در طول سالهای پس از انقلاب در این استان مدام آب به آسیاب دشمن میریزند، مبدل گشته است؟!
آیا میدانید که اعضای احزاب منحله «مشارکت» و «مجاهدین» صحنهگردان ستادتان در استان گلستان هستند؟
حتما مطلعید که روز شنبه15تیر1392 نیز این ستاد از جناب هادی غفاری به عنوان سخنران جشن پیروزی جنابعالی دعوت به عمل آورد؟! و یقینا به عنوان کسی که سابقه حضور در شورای امنیت ملی را دارید با کارنامه تامل برانگیز جنابهادی غفاری از حامیان فتنه 88 آشنایی دارید.
حتما میدانید، در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی هنگامی که حضرت امام روحالله(قدسالله نفسالزکیه) به طور صریح روی فعالیتهای غیرمسلحانه و انقلابی مبتنی بر آگاهی تودهها تاکید داشتند، آقای هادی غفاری مردم را به «مصادره سلاح» از پاسبانها دعوت میکرد؛ یا به عنوان مثال، در راهپیماییها با تقلید از شعارهای مجاهدین خلق، شعار «تنها ره رهایی، جنگ مسلحانه» را برگزیده بود. هنگامی هم که به ایشان تذکر داده میشد؛ این شعارها مورد پذیرش امام نیست، با این انتقادات به تندی برخورد میکرد.
یقینا با خبرید که پس از انقلاب، آقای غفاری به عنوان نماینده مردم وارد مجلس شورای اسلامی شدند. یکی از موارد برخورد خشونت آمیز ایشان در مجلس، ماجرای حمله به صباغیان و معین فر (از نیروهای ملی مذهبی) است. معین فر داستان این حمله را این طور بازگو میکند: «حضار جلسه ملاحظه کردند که حدود 10 نفر از نمایندگان محترم بر سر آقای صباغیان ریختند و با ضربات مشت و لگد ما را مضروب و مصدوم کردند. خصوصاً جناب آقای هادی غفاری با خارج ساختن کفش از پای خود و کوفتنهای مرتب بر سر و صورت و بدن اینجانب گوی سبقت را از دیگران ربودند. ایشان همچنین فحشهای عرضی و ناموسی زن، مادر و خواهر نثار من کردند که مستوجب حد است.»
حتما میدانید ،پس از آنکه در دو دهه اخیر شورای نگهبان چند بار صلاحیت ایشان را برای شرکت در انتخابات تایید نکرد، تا مدتها خبر زیادی از ایشان منتشر نمیشد؛ تا اینکه ناگهان در فتنه 88، آقای غفاری مجدداً به یک چهره خبرساز تبدیل شد. ابتدا سخنرانیهای آکنده از سیاه نمایی ایشان در جمع هواداران مهدی کروبی در کانون توجهات قرار گرفت .پس از انتخابات، آقای غفاری که روزگاری خود را در خط ولی فقیه معرفی میکرد، طی یک سخنرانی در حضور مهدی کروبی توهینهای بیسابقهای را متوجه رهبر فرزانه انقلاب کرد و اثبات کرد که التزامی به ولایت فقیه ندارد. سپس، عکسهای وی در تجمعات فتنهگران منتشر شد.
حتما میدانید که جالبترین خبر در این میان، ماجرای کشف انبار سلاح و مهمات در مسجد ایشان بود .در اینجا ما با حامیان فتنه کاری نداریم. بحث بر سر کسانی است که روزی با مخالفان امام با خشونت برخورد میکردند و امروز با همان مخالفان بر سر یک نماد سبزرنگ(!) به تفاهم رسیدهاند و عملاً علیه نظام اسلامی خروج کردهاند؛ و البته کماکان از خشونت دست بر نداشتهاند و امروز به اسم جنابعالی ودر پس شعار اعتدال به دنبال حیات سیاسی خویشند!!!
آقای روحانی! فتنه 88 بیش از هر چیز آزمون ولایتپذیری بود. کسانی که امروز مدعی همراهی با ولی فقیه هستند، بدانند که سوابق آنها هر چه باشد، ملاک حال فعلیشان است!
هر کسی که ادعای ولایتپذیری دارد، باید گوش به فرمان ولی فقیه باشد. در غیر این صورت، «مهم و مغرور و بزرگ» دانستن نفس ممکن است انسان را به راهی بکشاند که برخی خواص مردود آن را پیمودهاند.
آقای روحانی! اکنون ما ماندهایم با این سوال که افراطیون ضد انقلاب اطرافتان را بپذیریم یا ادعای اعتدال؟! امید است با شفاف سازی و اعلام موضع صریح به ابهامات بهوجود آمده پاسخ دهید.