آمار تیر 92 - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 54
بازدید دیروز : 58
کل بازدید : 837571
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/9/10    ساعت : 2:1 ع
تاریخ روز

جناب رئیس جمهور! فقط فوتبال حماسه است؟

 


جناب رئیس جمهور خبر را خواندم:

«اعضای تیم ملی فوتبال کشورمان چهارشنبه‌ شب 29 خرداد در نهاد ریاست جمهوری واقع در پاستور با دکتر محمود احمدی‌نژاد دیدار کردند. در این دیدار قرار شد که به بازیکنان تیم ملی فوتبال پنجاه میلیون تومان پول نقد و همچنین یک حواله خودرو جهت ورود خودروی خارجی به کشور اعطا شود.»

 

جناب رئیس جمهور :

در این بیت المالی که با لودر می ریزید پای حماسه سازان فوتبالیست، حماسه سازانی دیگر هم سهم دارند که توجه شما را به اوامر مولای متقیان در این باب جلب می کنم و سپس می روم سر اصل حرف هایم.

 

حضرت خطاب به مردم می گوید:

چون فردا  فرا رسد، صبح زود، پیش من آیید که نزد من، اموالی است، باید میان شما تقسیم کنم و باید همه مسلمانان، چه عرب و چه عجم و چه کسانی که مقرّری می گیرند و چه کسانی که مقرّری نمی گیرند، پیش من بیایند. برای شما و خودم، از خدا، آمرزش می خواهم.

ابن ابی الحدید، به نقل از استادش، ابوجعفر اسکافی، می نویسد:

چون فردا رسید، علی به کاتب خود، عبیدالله بن ابی رافع، فرمان داد، نخست، از مهاجران شروع کند و به هر یک از آنان، سه دینار، و سپس به هر یک از انصار نیز، سه دینار و سپس به دیگران، چه سفید و چه سیاه، هر یک، سه دینار بدهد. در این هنگام، سهل بن حنیف، می گوید: «ای امیر مؤمنان! این مرد، دیروز، غلام من بود و امروز، او را آزاد کرده ام، آیا به او، سه درهم و به من نیز سه درهم می دهی؟». علی گفت: «به او، همان مقدار که به تو می دهم، باید داده شود؛ زیرا، هیچ کس را بر دیگری، جز به تقوا، برتری نیست.»

 و اما بعد . . .

جناب رئیس جمهور:

حماسه سازانی که حقوق یک فصل بازی کردنشان برابر است با دو برابر مجموع حقوق 30 سال کار یک استاد دانشگاه .

حماسه سازانی که قبل از بازی ها باید بروید سراغشان و هزاران وعده و وعید مالی  بدهید و بعد از خلق حماسه هم باید بلافاصله به آن وعده ها عمل کنید و گرنه در بازی بعدی برایتان تلافی می کنند.

حماسه سازانی که اگر این وعده و وعیدهای مالی نباشد ، معلوم نیست چگونه بازی کنند؟

حماسه سازانی که ماشین های چهارصد میلیونی سوار می شوند.

باید هم پاداش یک گل زدن برایشان 50 میلیون باشد و یک ماشین خارجی و این هدیه شماست فقط. بقیه ارگان ها و نهاد ها را نمی دانم.

حرف اصلی من این نیست. مبارکشان باشد. بالاخره باعث شده اند که ایران سرش را بالا بگیرد و در میدان های جهانی حرفی داشته باشد برای گفتن.

من نمی گویم چرا به آنان چنین پاداش های کلانی می دهید. حرف من چیز دیگری است.

 

جناب رئیس جمهور:

اگر این حماسه سازان از بیت المال حقی دارند ، افراد دیگری هم از این بیت المال حقی دارند. می خواهم آن افراد را به یادتان بیاورم.

افرادی که خانه نشینی باعث شده است که علاوه بر اینکه از دیده روند، از دل هم بروند.


 

جانباز شیمیایی شهید سید عبدالله ولی شریف


افرادی که برای حماسه ساختن ، نه حقوق های میلیاردی گرفتند و نه کسی وعده و وعیدشان داد و پس از خلق حماسه هم انتظاری از کسی نداشتند.

حماسه ای که ساختند، نه یک ماه که 8 سال طول کشید و در این بین برخی دست ، برخی پا ، برخی چشم و برخی ذره ذره وجودشان را هم برای خلق حماسه هزینه کردند.

و هنوز که هنوز است هم توقعی ندارند و پس از خلق حماسه هم جز کنایه ها و تهمت ها چیزی نصیبشان نشد و یکی یکی دارند می روند تا به رفقای شهیدشان برسند.

حماسه سازانی که امروز باید حتی اکسیژنشان را هم بخرند.

حماسه سازانی که تنها انتظارشان این است که مثل بقیه مردم فقط نفس بکشند؟

 


جانباز شیمیایی شهید سید عنایت الله ناصری


تقاضای بیجایی است؟

فقط درمان! همین.

نه ماشین خارجی می خواهند، نه پست و مقامی و نه میزی.

اینها پیش خدا و مردم بدون میز عزیز هستند. پیش شما را نمی دانم؟

اگر طی یک ماه ، سه گل زدن در دروازه ی حریف حماسه است، 8 سال از گوشت و پوست و استخوان مایه گذاشتن ، حماسه نیست؟

اینها که خودشان مرد سکوتند. شما چرا عمل نمی کنید؟

 

اگر خودشان از نجابت سکوت کرده اند ، بی غیرتم من اگر سکوت کنم .

من باید فریاد بزنم.

اینها که تمام وجود را با خدا معامله کرده اند.

 

حماسه سازانی که یک گل زدند را میزبان شدید و چنین و چنان ستودید و هدیه دادید و فرمودید : نارحتم که دست شما توی بازی شکست.

اما این حماسه سازانی را که من گفتم ، بعد از 8 سال ضربه زدن به پیکر کفر، حتی رئیس بنیاد شهید و امورایثارگران شهرشان ، انها را به دیدار می پذیرد؟ شما را نمی دانم؟

حتی یک کارمند اداره ای که نام بردم دلش می سوزد که سینه ی جانباز شیمیایی می سوزد؟


 

اگر آنها حماسه سازند، اینها هم حماسه سازند.

اینها هم از بیت المال سهمی دارند.

نه سهمی که بروند و حساب های ارزی شان را سنگین تر کنند و ویلاهایشان را عریض تر و ماشین هایشان را پیشرفته تر.

سهمی که فقط بتوانند نفس بکشند. بچه های خوزستان که بیشتر از بقیه محتاج اکسیژن هستند. چون از یک هفته 8 روز اینجا هوا پر از خاک است.

سهمی که بتوانند درمان شوند.

سهمی که شرمنده همسران فداکارشان نباشند. چقدر این فرشته صفتان به پای این عزیزان بسوزند و بسازند و دم نزنند؟

درمان!

همین.

خیلی خواسته بزرگی است؟

 

آقای رئیس جمهور:

حماسه فقط فوتبال نیست.

حماسه سازان واقعی را دریابید که نکند روزی نتوانید پاسخگوی این

کوتاهی هایتان باشید.






      

به گزارش فارس، شب 21 خردادماه طی یک فقره زورگیری در بلوار دریا - پارک دلاوران، جوان 23 ساله بسیجی که برای کمک به دو نوجوان وارد ماجرا شده بود توسط چند نفر از اراذل و اوباش مورد اصابت چندین ضربه چاقو و ساطور قرار گرفت و به شدت مجروح شد.

فرد حادثه دیده به نام سعید-ز درخصوص وقوع حادثه به خبرنگار حوادث فارس گفت: شب ولادت امام حسین(ع) بود که بعد از هیئت به قصد رفتن به خانه با خودرو در بلوار دریا در حال حرکت بودم که در حاشیه پارک دلاوران متوجه شدم چند نفر درحال زور‌گیری و آزار و اذیت دو نفر از نوجوانان هیئت ما هستند.



وی در ادامه گفت: برای پیگیری و کمک از ماشین پیاده شده به جلو رفته که وقتی آن‌ افراد متوجه شدند من بسیجی هستم با من درگیر شدند و با صدا کردن چند نفر دیگر از داخل پارک آن‌ها هم با سلاح سرد به من حمله‌ور شدند و ضربات زیادی به ناحیه کمر، سر و دست من با سلاح‌های همچون قمه، ساطور و چاقو زدند.



این افراد نزدیک به 10 نفر بودند و تعدادی از آنها که قمه در دست داشتند در حالت مستی بودند؛ من بر اثر شدت ضربات به زمین افتادم و می‌شنیدم که آنها می‌گفتند در حال مرگ است، در همین حال به خودرویی که برای کمک به من توقف کرده بود حمله کردند و با تهدید سلاح‌سرد آن فرد را از آن منطقه دور کردند.

وی در ادامه اظهارات خود گفت: به سختی از جای خود بلند شده و به سمت هیئت حرکت کردم و وقتی دوباره خواستند به من حمله‌ور شوند آن دو نوجوان که برای آوردن کمک رفته بودند به همراه بچه‌های هیئت رسیدند و اراذل و اوباش با دیدن آن‌ها متواری شدند



وی در خصوص مصدومیت خود گفت: بچه‌های بسیج من را به بیمارستان بهمن در فاز یک شهرک غرب رساندند، 6 ضربه چاقو به کمرم و چندین ضربه به سر و دست من وارد شده است و دو ضربه از این ضربات یکی به کنار نخاع و دیگری از زیر قلبم رد شده است.

سعید در ادامه گفت: دو نفر از ضاربین اصلی به نام‌های (عرشیا.ر) و (پوریا.ت) توسط عوامل پایگاه شهید فخار مقدم حوزه 107 بیت‌المقدس شناسایی و با همکاری مأمورین کلانتری 134 شهرک ‌قدس دستگیر شده‌اند و روز گذشته به دادسرای سعادت‌آباد شعبه 11 آورده شدند که متأسفانه سریعاً با گذاشتن وثیقه 15 میلیون تومانی آزاد شدند.



اشخاصی هم از طرف این اراذل و اوباش با مراجعه به پایگاه و محل سکونتم اعلام می‌کنند در صورت عدم رضایت آزارم خواهند داد.

وی از مسئولین خواست با این افراد که به صورت آزادانه در زمینه حمل سلاح سرد و آزار و اذیت مردم اقدام می‌کنند توجه بیشتری داشته باشند تا این افراد نتوانند دوباره به تهدید و اعمال مجرمانه خود بپردازند.





      

آقای رئیس! ازحال شما و «دارالافتاء» اختصاصی تان در شرایط وزیدن گرفتن «بادهای موسمی اعتدال» بی خبریم! امّا ما «همینیم»!،«کهنه پرست»! و امت حزب الله به «کهنه پرستی» خود افتخارمی‌کند....

پایگاه خبری انصارحزب الله:ضرغامی رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران درهمایش ملی ارتقای کیفیت، آثار، محصولات و فعالیت‌های فرهنگی که صبح روز سه شنبه در مرکز همایش‌های برج میلاد برگزار شددرحاشیه سخنرانی خود به خلق افتضاح تصاویر پخش شده درجریان پخش مسابقه والیبال از سیما اشاره کرد و به ارائه ادله برای توجیه افتضاح به بار آمده پرداخت و پس از کلی بافتن آسمان به ریسمان در نهایت به معترضان فهماند که این حد از پخش مستقیم شادی زنان عریان با توجه به جمیع شرایط و تلاش سانسورچی‌های خبره سیما بوده استاندارد بود و حتی باید ازما تشکر هم بکنید

اما رئیس کارت زردی صدا وسیما که پس از ارائه این توجیهات، موضع خود را ارتقاء یافته فرض کرده بود مشغول زمینه چینی برای آماده سازی اذهان برای خلق دومین افتضاح سیما پرداخت وگفت:«ازنظر فرهنگی تماشاچیان متفاوتی درسالن برگزاری مسابقات در ایتالیا حضور داشتند که این وضعیت درسالن مسابقات در کوبا وخیم‌تر هم می‌شود. دربازی والیبال برخلاف فوتبال تماشاچیان چسبیده به زمین بازی هستند. وقتی بازی جریان دارد و دوربین به ضبط بازی می‌پردازد خواه‌ناخواه تصاویری از تماشاچیانی که ممکن است پوشش نامناسب داشته باشد پخش می‌شود.»

ضرغامی درادامه عرایضش پیشاپیش فتوای شرعی فضاحت پیش رو را از دارلاافتاء ناکجا آباد تراشید وگفت: « من روز گذشته‌ با علما و روحانیون درباره موضوعی بحث داشتم و این مسئله را نیز مطرح کردم که ما اگر بخواهیم مرّ شرع را رعایت کنیم باید مسابقه روز شنبه ایران و کوبا را نشان ندهیم چون دلیل گرم بودن هوا در کوبا وضعیت تصویرها بدتر خواهد شد. شما قضاوت کنید تیم ایران با این همه موفقیتی که کسب کرده چه میزان تماشاگر درایران دارد. اگر ما بازی را نشان ندهیم این تماشاگران به سراغ ماهواره‌ها خواهند رفت و ما به دست خودمان بسیاری از مردم و جوانان را به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای سوق داده‌ایم. در این جلسه همه دوستان گفتند بهترین کاراین است که حتما بازی پخش شود ما شما تا آنجا که می‌توانید کنترل کنید.»

اما دو سوال از رئیس رساانه ملی بدین شرح مطرح است:
1- احتمالا منظور شما از کاربرد «علما و روحانیون» و«دوستان» مراجع تقلید نیست، پس الطفات فرموده بفرمائید این حضرات براساس کدام حکم شرعی به جناب عالی اجازه اشتغال به حرام و نشر فساد با استفاده از امکانات بیت‌المال را داده اند؟

2- یک نشانی ازحضرات ارائه دهنده مجوزیادشده بدهید تا امت حزب الله جهت کسب اطلاع از آخرین احکام شرعی منطبق با ضروریات روز(بویژه لخت شدن در کوچه وخیابان و رقصیدن زنان درانظار به مناسبت پیروزی‌های متوالی تیم‌های ملی در مسابقات بین المللی و... ) به ایشان مراجعه نموده و به تلمذ بپردازند.

وپس از این، پاسخی ازآرشیو صحیفه امام راحل به دعاوی مضحک رئیس رسانه ملی که پیشاپیش برای نمایش زنان عریان مستقر در کوبا از شبکه‌های سیمای جمهوری اسلامی ایران تراشیده اند.البته معظم له این فرمایشات را درباره نشر موسیقی درصدا وسیمای سال 1358 وخطاب به همتای آقای ضرغامی بیان فرموده اند و از آنجایی که حرام، حرام است و در ذکر مثال هم مناقشه ای نداریم و بعید است که آقای ضرغامی هم احتمالا قصد داشته باشد بگوید پخش موسیقی حرام تر از نشان دادن زنان عریان است، برای هشدار به وی وتنویر افکار عمومی به بازخوانی دوباره آنمی‌پردازیم:

1- «اینکه می‏گویند که اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها می‏روند از جای دیگرمی‌گیرند موسیقی را، بگذار بگیرند از جای دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمی گردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقی دررادیو نباشد، آنها می‏روند ازجای دیگر موسیقی می‏گیرند.حالا اگر ازجای دیگر موسیقی بگیرند، ما باید به آنها موسیقی بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟! این خیانت است به یک مملکتی، خیانت است به جوانهای ما. این موسیقی را حذفش کنید بکلی، عوض این یک چیزی بگذارید آموزنده باشد. کم کم مردم را و جوانهای ما را عادت به آموزندگی بدهید؛ از آن عادت خبیثی که داشتند برگردانید.» (1)

2- «نترسید ازاینکه به شما بگویند کهنه پرستید50 سال به ما گفتند، بگویند، ما همینیم. مسائل را جدی بگیرید، نه مسائل را گوشتان به این باشد که از اروپا چی می‏گوید؛ گوشتان به این باشد که غرب چه خبری دارد؛ گوشتان به این باشد که مسائل درغرب چه جوری حل می‏شود. ما شرقی هستیم، ما یک مسائل خودمان برای خودمان داریم، یک چیزهایی در بین خودمان باید باشد.»(2)

3- «این دستگاهی که دست شماهاست این دستگاه را اصلاحش کنید؛ یعنی غربی نباشید، غرب زده نباشید، که حتماً باید بین این خبر و این خبر، موسیقی باشد، این غربزدگی است، یک طرح دیگری درست کنید، یک چیز دیگری. اخبار را زیادترش کنید، یک کارهایی بکنید که موسیقی را ترکش کنید.»(3)

4- «اینکه ما می‏گوییم که اینها را از بین ببرید و مکرر من گفته‏ام، شاید تا حالا ده مرتبه بیشتر من به آقای قطب زاده (سرپرست وقت رسانه ملی) (4)گفته‏ام که آقا این را بردارید از آن، می‏گوید نمی‏شود. من نمی‏دانم این «نمی‏شود» یعنی چه؟ چرا نمی‌شود؟ شما به عرض من گوش بکنید. من عرض می‏کنم که اگر ما یک کاری که صلاح ملتمان است بکنیم، غربیها یا غرب زده‏ها بیایند به ما اشکال بکنند و بگویند که اینها کهنه پرستند، ما باید دست برداریم برویم سراغ آنها؟ یا نه، ما باید مصلحت خودمان را ملاحظه کنیم.»(5)

سخنان امام گویا، صریح و انگاری وفق شرایط امروز ماست، پس نه نیازی به تفسیر دارد و نه تعبیر! سخن پایانی با ضرغامی:

1- آقای رئیس! ازحال شما و «دارالافتاء» اختصاصی تان در شرایط وزیدن گرفتن «بادهای موسمی اعتدال» بی خبریم! امّا ما «همینیم»!،«کهنه پرست»! و امت حزب الله به «کهنه پرستی» خود افتخارمی‌کند.

2- آقای ضرغامی! شما برکرسی ریاست رسانه ملی تکیه زده اید، از کیسه بیت‌المال خرج می‌کنید وارتزاق، پس موظفید که آن را به حرام نیالایید.

3- آقای ضرغامی! شما رئیس یک دستگاه حکومتی هستید، پس حتی اگر اعتقادی هم به سخنان امام خمینی ندارید، موظفید که براساس جایگاهی که تصرف کرده اید به آن عمل کنید!

4- آقای رئیس! فراموش نکنید که به حکم «ولی امر» کرسی ریاست به شکل مشروط در تصدی شماست.

5- آقای رئیس! متدینین همانطور که نشانی دفتر «شمقدری» را از بَرَند، راه اطاق کار شما را نیزمی‌دانند! پس اگر جوابی در آستینتان برای «کهنه پرستان» آماده کرده اید به فتوای دارالافتاء خود در روز شنبه عمل کنید.


پی نوشت:
1- سخنرانی در جمع کارکنان رادیو دریا، نقش تربیتی رادیو و تلویزیون، 30 تیر 1358
2- همان.
3- بیانات درجمع کارکنان سازمان صدا و سیما (نقش رادیو و تلویزیون)، 28 تیر 1358، نقش رادیو و تلویزیون در اصلاح یا افساد مملکت.
4- صادق قطب‌زاده پس از پیروزی انقلاب سرپرست سازمان صدا و سیما بود که در تاریخ 17 فروردین 1361 به اتهام طرح کودتا برای براندازی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شد در 24 شهریور 1361 اعدام شد.
5- بیانات درجمع کارکنان سازمان صدا و سیما (نقش رادیو و تلویزیون)، 28 تیر 1358، نقش رادیو و تلویزیون در اصلاح یا افساد مملکت.






      

دست‌نوشته منتشرنشده «شهید آوینی» درباره خیانت در انحلال جهادسازندگی

آخرین بخش برنامه «راز» پیش از ماه مبارک رمضان که عصر جمعه از شبکه 4 سیما روی آنتن رفت، به دلایل انحلال جهادسازندگی پرداخت؛ در این قسمت که دومین برنامه با موضوع جهادسازندگی و جای خالی آن در دوران بعد از دفاع مقدس می‌پرداخت، دست نوشته منتشر نشده‌ سید شهیدان اهل قلم «شهید سید مرتضی آوینی» پخش شد؛‌ دست نوشته‌ای که حاکی از داغ‌های فروخته مردی است از خیانت بزرگ انحلال جهادسازندگی و اینکه چه چیزی را از دست دادیم؛ مردی که 20 سال جلوتر از زمان خود می‌اندیشید.
خبرگزاری فارس این دست نوشته حکیمانه شهید آوینی را در اختیار مخاطبان خود و ارادتمندان به سید شهیدان قرار می‌دهد.

در پشت جبهه‌ها ما فرزندان انقلاب داشتیم رفته رفته باور می‌کردیم، این یک سرنوشت لایتغیر است که انقلاب باید فرزندان خویش را ببلعد و خود را برای بلعیده شدن آماده کرده بودیم.
آن عزیز رجایی شهید می‌گفت هر کسی باید چیزی را قربانی راه انقلاب کند و من آبرویم را قربانی می‌کنم و ما که هنوز سنگینی خون آن عزیزان را بر گرده رنجور خویش داشتیم، پذیرفته بودیم که باید برای اسلام خود را تقدیم کنیم؛
جهاد سازندگی را، سپاه پاسداران را، بنیاد شهید را، کمیته‌ها را و... و چه باک؛ مگر نه این است که تا خون فلق بر افق صبح ننشیند، خورشید طلوع نخواهد کرد؛ بگذار خون ما بر افق انقلاب بنشیند و خورشید عدالت سر از غیبت صدها ساله بردارد چه باک.

کمیته‌های انقلاب فدایی انقلاب بشوند؛ نام "وزارت " مثل یک وصله ناجور بر تارک عرش نگین سپاه پاسداران بنشیند؛ اداره‌ها جهادی نشوند که هیچ، "جهاد " اداره شود و انقلاب مثل گربه بی‌وفایی که فرزندان خویش را می‌خورد، یکایک ما را ببلعد؛ چه باک.

از یک سو می‌بینیم که نظام اداری کشور، فرزندان حقیقی انقلاب را دفع می‌کند و هر روز بیش از پیش به دامان تخصص‌گرایی، بروکراسی و فساد می‌غلتد و از سوی دیگر می‌دیدیم که چگونه کشتی انقلاب اسلامی موج‌ها را می‌شکافد و طوفان‌ها را می‌شکند و با نیروی بسم‌الله بر همه جریای بیرونی غلبه می‌یابد و کره زمین را تسخیر می‌کند.

از یک سو خون شهدای‌مان همان طور که آن بزرگوار مطهری (ره) گفته بود بر شریان‌های اجتماع پخش می‌شد؛‌ بچه‌ها خیلی زود بزرگ مرد می‌شدند و مرد می‌شدند و مردان آرپی جی به دوش به صحنه‌های اعجاب‌انگیز جهاد فی سبیل‌الله می‌رفتند اما از سویی دیگر در دورن خودمان، شمشیر دو دم انقلاب، تو گویی جناح دولت را با جناح دشمن اشتباه گرفته بودند.

نه تنها دیگر سخنی از انقلاب اقتصادی اداری بر زبان نبود بلکه روز به روز این پندار تقویت می‌شد که سیستم بروکراتیک ادارات و بافت اقتصادی به جای مانده از دوران حاکمیت طاغوت، همان پیکره متناسبی است که روح انقلاب اسلامی نیاز دارد. اگر اینچنین نبود پس چرا هر که مسئولیتی را در تشکیلات بروکراتیک می‌پذیرفت، هر چند خود پیش از آن از منادیان انقلاب اداری بود چیزی نمی‌گذشت که ناگهان اسیر از جبهه مقابل در می‌آورد و از آن پس تحکیم مبانی سیستم بروکراسی را به معنای تثبیت نظام جمهوری اسلامی می‌گرفت و هر نوع مخالفتی را ضربه زدن به اصل نظام می‌دانستند.

چه بسیار بودند کسانی که با همین تهدید، تلاش‌های حزب‌الله را برای ایجا تحول در نظام اداری در خط آمریکا می‌دیدند و پنجه در پنجه انجمن‌های اسلامی و جهاد ادارات می‌افکندند و هر نوع حرکت انقلابی را رودررویی با نظام جمهوری اسلامی می‌دانستند؛ خصوصیت مشترکی که در نهادهای انقلابی، کمیته‌ها، سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و بسیج وجود دارد اتکا به مردمی است که با ایمان به اسلام و ولایت فقیه همواره وجود خود را بر محور اراده رهبری و صلاح دید او معنا می‌کنند.

موفقیت نهادهای انقلابی به طور کامل مرهون همین خصوصیت است. اگر این انگیزه الهی را از میان بردارید، دیگر هیچ چیز از این نهادها باقی نمی‌ماند؛ روح انقلاب اسلامی قالب و پیکره خاص خویش را می‌خواهد و آن خصوصیتی که قالب را تمایز می‌بخشد اتکا به مردمی است که با ایمان به اسلام و ولایت فقیه همواره وجود خود را بر محور ولایت معنا می‌کنند؛ این خصوصیت فی نفسه باعث تجلی خصوصیات دیگری در قالب تشکیلاتی نهادهای انقلابی شده است که بسیار شگفت‌‌آور است

منبع : سایت ساجد






      

به گزارش آرال تبریز به نقل از "عماریون" ، طلبه عدالتخواه کلیبری در چند سال اخیر، با ارائه مستنداتی مدعی غیر معتبر بودن مدارک تحصیلی فتحی پور بوده ودر راستای اجرای فریضه امر به معروف ونهی از منکر ونظارت مردم بر عملکرد مسئولین که خواسته همیشگی مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) از مردم بوده است، پیگیر این مسئله می باشد.

گفتنی است بر اساس مستندات موجود، وزارت علوم چندین بار به طور رسمی، مدرک  تحصیلی آقای ارسلان فتحی پور را که از دانشگاهی در باکو دریافت کرده، نامعتبر وغیر قابل ارزشیابی خوانده است (1)

تا آنجا که شخص وزیر علوم در صحن علنی مجلس به صورت صریح اعلام می کند: " دانشگاه بین المللی باکو و مدارک تحصیلی این دانشگاه مورد تایید این وزارتخانه نیست و دانشگاه باکو آنقدر مساله ساز بود که دولت باکو این دانشگاه راتعطیل کرد" خبرکزاری فارس  و...(2)

گفتنی است در تاریخ 24 مهر 89 برخی سایت های خبری در مطلبی با عنوان "مدارک تحصیلی مسئولین از دانشگاه باکو دردسر ساز شد" به نامعتبر بودن مدرک تحصیلی ارسلان فتحی پور اشاره کردند:

 "دانشگاه بین المللی باکو از لحاظ علمی چندان مورد تایید نیست بطوریکه لیسانس این دانشگاه از نظر مسئولین دانشگاه تهران در حد فوق دیپلم محسوب می شود ، برخی از مسئولین از جمله برخی از نمایندگان مجلس از این دانشگاه مدرک گرفتند. بعنوان مثال یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس، دارای لیسانس از دانشگاه باکو است که دانشگاه تهران پس از ارزیابی این مدرک آن را در حد فوق دیپلم محسوب کرد. تاآنجا که مدرک وی در زمان ارائه آن به مجلس هفتم به تایید وزارت علوم نرسید و حتی از محسوب کردن آن مدرک در حد فوق دیپلم هم خودداری شد"(3)

حجت الاسلام علی زاده یکی از دلایل اصلی خود برای ورود به این مسئله را چنین بیان می کندکه آقای ارسلان فتحی پور با این وضعیت مدارک تحصیلی وسطح معلومات تاکنون  بر این پست های کلیدی اقتصادی کشور تکیه زده است!!:

- رئییس کمیسیون اقتصادی مجلس طی چهار سال متوالی!

- عضو هیئت رئیسه تحقیق وتفحص از بانک های کشور

- رئیس کمیته تحقیق وتفحص از بانک صادرات!

- عضو شورای عالی پول واعتبار کشور!

- عضو فراکسیون مناطق آزاد مجلس شورای اسلامی

- عضو فراکسیون گمرگ مجلس شورای اسلامی

- عضو فراکسیون جهاد اقتصادی مجلس شورای اسلامی

- عضو فراکسیون سرمایه گذاری مجلس شورای اسلامی

_- بازرس! اطاق تعاون کل کشور!!!

و...

این در حالی است که نمایندگان محترم مجلس بخاطر وضعیتی مشابه و نامعتبر خواندن مدرک تحصیلی آقای کردان، او را استیضاح کرده و از وزارت کشور برکنار کردند.

قابل ذکر است جمعی از طلاب و بسیجیان استان های آذربایجان و قم نیز پیش از این خواستار رسیدگی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی وسایر مراکز مربوطه به وضعیت مدرک تحصیلی و سطح تخصص این نماینده مجلس که در جایگاه حساس ریاست کمیسیون اقتصادی قرار دارد ، شده بودند اما متاسفانه تاکنون کسی جوابگو نبوده و هیچ اقدامی در این خصوص صورت نگرفته است.

چیزی که تعجب همگان را بیش از پیش بر می انگیزد این است که حجت الاسلام علی زاده در حالی باید در روز یازدهم تیرماه جاری خود را به دادگاه ویژه روحانیت تهران معرفی کند که پیگیری ها و شکایت های ایشان و دیگر افرادی که همراه وی در طی سال های اخیر به مراکز متعدد ونهاد های مختلف بازرسی و نظارتی واطلاعاتی همچون کمیسیون اصل 90 ، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی،سازمان بازرسی کل کشور و ... مراجعه  کرده ومدارک ومستندات خود را ارائه داده اند هیچ ترتیب اثری داده نشده است.

 

گفتنی است در پی انتشار خبر احضار حجت الاسلام علی زاده به دادگاه، جمعی از طلاب و فضلای حوزه های علمیه سراسر کشور آمادگی خود را برای حمایت از این روحانی بسیجی وعدالتخواه اعلام کرده و مدعی شده اند اسناد ومدارکی در خصوص برخی اقدامات آقای ارسلان فتحی پور در اختیار دارند که در صورت لزوم در روز های آینده در اختیار رسانه ها قرار خواهند داد.

 

بخشی از مستندات در خصوص نامعتبر بودن مدرک علمی این نماینده مجلس به شرح ذیل می باشد:

http://s2.picofile.com/file/7825075585/4.jpg

  اخبار مرتبط:

دانشگاه باکو به رحیمی دکترای افتخاری داد اما این دانشگاه مورد تایید نیست

بگومگوی نادران و وزیر علوم درباره مدرک تحصیلی رحیمی در جلسه علنی مجلس

دانشگاه باکو مورد تایید وزارت علوم نیست

مدارک تحصیلی مسئولین از دانشگاه باکو دردسر ساز شد






      
<      1   2   3   4   5   >>   >