آمار فدایی - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 40
بازدید دیروز : 263
کل بازدید : 839123
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/9/14    ساعت : 1:25 ع
تاریخ روز

فوت همسر یک نماینده مجلس، بهانه خرید خودروی لوکس خارجی!

همین اظهارات کافی بود تا برخی نمایندگان، خودروهای لوکوس خارجی زیر پای خود را اینگونه توجیه کنند و در سالی که به حمایت از تولید ملی نام گذاری شده است، نه تنها به سمت و سوی تولیدات ملی نروند بلکه به فکر دست و پا کردن خودروهای لوکس خارجی برای خود باشند.

هنوز جنجال بر سر بودجه کلان مجلس در سال جاری نخوابیده است که تصادف الله وردی دهقان، نماینده ورزقان که به کشته شدن همسر و دو فرزند این نماینده محترم منجر شد؛ بهانه ای شد تا برخی از نمایندگان از خودروهای خود گلایه کنند و درخواست خودروی با کیفیت بالاتر نمایند.


به گزارش سرویس اقتصادی بی باک، بعد از واژگونی خودروی نماینده ورزقان و کشته شدن 3 نفر از اعضای خانواده ایشان،محمد بیاتیان نماینده بیجار  در گفتگو با یک رسانه داخلی از وضعیت خودروهای نمایندگان اعلام نارضایتی کرده بود و ادعا کرد که که این اتومبیل‌هایی که توسط مجلس در اختیار نمایندگان قرار داده شده‌اند جز تصادف و دردسر عایدی برای نماینده‌ها نداشته است!

همین اظهارات کافی بود تا برخی نمایندگان، خودروهای لوکوس خارجی زیر پای خود را اینگونه توجیه کنند و در سالی که به حمایت از تولید ملی نام گذاری شده است، نه تنها به سمت و سوی تولیدات ملی نروند بلکه به فکر دست و پا کردن خودروهای لوکس خارجی برای خود باشند.

ادامه مطلب...




      

هاشمی از بازداشت‌ مهدی و فائزه چه‌‌اهدافی را دنبال‌ می‌کند؟

این اتفاق به خودی خود آن‌قدر عجیب هست که ناخودآگاه این سؤال به ذهن‌ها خطور کند که آیا آقای هاشمی و حامیان وی، اهداف خاصی را از این موضوع دنبال می کنند؟ آیا می توان گفت که ایشان صرفا به دلیل تمکین از حکم قانون، تن به چنین عملی داده‌اند؟ اگر چنین است چرا در طول این سه سال، موضعی کاملا متضاد با شرایط امروزین خود داشته‌اند؟ چرا همان سه سال پیش تن به اجرای قانون نداده‌اند؟ برای یافتن جواب پرسش‌های خود به سراغ یک منبع آگاه رفتیم...

بولتن نیوز: چند وقتی است که از بازداشت مهدی و فائزه هاشمی می‌گذرد، موضوعی که حال، نیازمند آن است به‌صورت دقیق‌تری بر روی آن متمرکز شویم.

به گزارش بولتن، بعد از حوادث انتخابات سال 88، در کنار نام متهمینی که شنیده می‌شد، نام دو آقازاده نیز زیاد بر زبان‌ها می‌آمد: مهدی هاشمی و فائزه هاشمی.

مهدی هاشمی اما بلافاصله بعد از انتخابات به خارج از کشور و به انگلیس رفت. در طول این چند سال، هر گاه از آقای هاشمی در مورد اتهامات مهدی سؤال می شد، با دروغ و شایعه دانستن آنها عنوان می کرد که در حال حاضر، مهدی برای ادامه‌ی تحصیل و همین‌طور سرکشی از واحدهای دانشگاه آزاد در انگلیس به این کشور رفته است. موضوعی که البته بعدتر مشخص شد جفت آنها صحت و واقعیت نداشته است.

از سویی دیگر، فائزه هاشمی نیز بارها در جریان آشوب‌های سال 88، با شرکت در جمع آشوب‌طلبان به ایراد سخنرانی و تهییج آنان پرداخت. در این مورد نیز موضع آقای هاشمی کاملا بدیع و جالب بود. ایشان مجددا با دروغ دانستن این موضوع بیان کردند که فائزه برای خرید ساندویج رفته بود!

 

ادامه مطلب...




      

حمایت خوئینی ها ازحمله به خیمه های امام حسین

مرد خاکستری اصلاحات در اظهاراتی وقیحانه به حمایت از اقدام فتنه گران در عاشورا88 پرداخت.

پس از حمله فتنه گران به خیمه عزاداران حسینی(ع) در عاشورای 88، که میرحسین موسوی این افراد را ملت خداجو نامید، و در شرایطی که انتظار می رفت اصلاح طلبان پس از 3 سال به محکومیت اهانت به ساحت اباعبدالله حسین(ع) بپردازند، مرد خاکستری اصلاحات در اظهاراتی وقیحانه به حمایت از اقدام فتنه گران در این روز پرداخت. به گزارش«حدیدنیوز»، موسوی خوئینی ها اخیرا با اشاره به حوادث عاشورای سال 88، ضمن حمایت از اهانت فتنه گران به ساحت مقدس اباعبدالله(ع)،گفته است:مردم خداجو! حق داشتند که به خیمه ها حمله کنند همانطوری که آمریکایی ها حق داشتند به نجف اشرف حمله کنند!؟ وی در این زمینه گفته است:حکومت در چادرها چماق و چوب مخفی کرده بود که مردم به خیمه ها حمله کردند و این چماق ها را آتش زدند!؟ گفتنی است این اظهارات در حالی از سوی موسوی خوئینی ها صورت می پذیرد که ملت ایران در 9 دی 88 پاسخ محکمی به این اهانت داده و سران فتنه ضمن عدم درک این پیام به فتنه انگیزی های خود ادامه داده و رفتار دین ستیزانه خود را بازهم توجیه می کنند.






      

سازمان بهشت زهرای تهران با انتشار کتاب خاطرات کارکنان بهشت زهرا(س) بخشی از روایتهای باورنکردنی از سالنهای تطهیر و کارمندان خود را روایت کرد که ماجرای سنگ لحد پای دیش ماهواره و بوی عطر مزار شهید پلارک بخشی از این خاطرات است.

به گزارش مهر، سازمان بهشت زهرای تهران با انتشار کتابی بخشی از خاطرات کارمندان بزرگترین گورستان پایتخت را منتشر کرد. بوی عطر سادات در سالن تطهیر در یکی از خاطرات مندرج در این کتاب به نقل از فاطمه نبوی آمده است: روز سرد و بارانی بود. وارد محل کار شدم، سرمون شلوغ بود، مرتب متوفا وارد سالن تطهیر می شد. من هم ناظر سالن بودم. ازدحام جمعیت بسیار زیاد بود. کارگرها، هم خسته و هم سردشون بود اما با این حل کار خودشون را انجام می دادن. وقتی در سالن قدم می زدم متوجه نسیم خوشبویی شدم. معمولا هوای سالن تطهیر هوای خفه ای است که بوی متوفاهایی که از بیمارستان اعزام شده اند به شدت می پیچد. در میان این همه بو، این نسیم خوشبو برایم جای سئوال بود. ابتدا فکر کردم به کفن یکی از این جنازه ها عطر زده شده اما وقتی بیشتر کنجکاوی کرم دیدم خیر اینگونه نیست. رفتم نزدیک آخرین سنگ شستشو که جنازه ای را برای شستن داشتند آماده می کردند. متوجه شدم این بوی خوب از این متوفاست، باز هم تصور کردم لباس تن مرحوم را با گلاب یا عطر معطر کرده اند. وقتی غسال لباس ها را از تن متوفا جدا کرد و در کیسه زباله قرار داد باز هم بوی عطر می آمد. دیگر مطمئن شده بودم این بوی خوش و عطر دل انگیز، از خود متوفاست. وقتی نگاه به اسم مرحوم کردم دیدم ایشان از سادات هستند؛ جالب تر اینکه در موقع غسل دادن ایشان آوای خوش اذان ظهر جمعه در سالن طنین انداز شد. تازه یادم آمد که امروز جمعه است و ایشان از فرندان حضرت زهرا(س) هستند. به قدری راحت و آسوده آرمیده بود که تصویرش تا همیشه در ذهنم حک شد. برایش فاتحه ای قرائت کردم و از ایشان خواستم برای همه کارکنان سازمان بهشت زهرا(س) و مخصوصا سالن تطهیر دعا کنند. خدا را شکر کردم که در چنین مکان مقدسی مشغول به خدمت هستم و هر روز نکته جدیدی می آموزم. نکته هایی که تا اینجا نباشی و از نزدیک نبینی در هیچ مکتب و مدرسه ای نمی آموزی. سنگ لحد پای دیش ماهواره دانش پژوه نوشته است: ما که توی بهشت زهرا (س) کار می کنیم معمولا تلفنهای زیاد زنگ می خورد که همه هم کار متوفا دارند، شاید ما کارمان به خیلی از سازمان ها نخوره اما همه افراد از هر قشری با بهشت زهرا (س) کار دارند، بر همین اساس ما وقتی تلفنمان زنگ می خورد آماده ایم تا بگوییم خدا رحمتش کند. زمان هایی هست که شخص تلفن میزند و ادعا می کند که زنگ زدم حالت رو بپرسم اما وقتی ته قضیه روشن میشود که طرف یا متوفا دارد یا با بهشت زهرا (س) کاردارد. حالا بگذریم این یک مقدمه بود برای اینکه بگویم یک روز پنجشنبه بعد از ظهر توی دفتر کارم نشسته بودم که همسرم زنگ زد و یادآوری کرد که باید به مراسم چهلم یکی از بستگان برویم و من متوجه شدم که یک مقداری هم دیر شده، بلافاصله دفتر رو ترک کردم آمدم سراغ ماشین که توی پارکینگ اداره بود، ماشین رو روشن کردم و حرکت کردم به سمت بیرون که ناگهان تلفن همراهم زنگ زد. آن طرف یکی از بستگان دور بود، بعد ازاحوالپرسی گفت فلانی کجایی؟ من همین طور که داشتم باهاش احوالپرسی می کردم طبق عادت همیشگی فکر کردم که چون این بنده خدا مادرش مریض سخت بود الان براش اتفاقی افتاده، پاسخ دادم چطور مگه؟ اتفاقی افتاده؟ گفت: نه تو بگو الان دقیقا کجایی؟ گفتم تو پارکینگ اداره ام و دارم میروم مجلس ختم فلانی، گفت: نیا بیرون همونجا باش! گفتم فلانی اتفاقی افتاده؟ گفت: نه! چند تا سنگ لحد بذارصندوق عقب ماشینت بیار خونتون من میام می برم . توی همین دیالوگ من فکر کردم این بنده خدا مادرش فوت کرده می خواد توی مسجد یا حیاط خونشون دفن کنه. ( یه همچنین تفکری داشت) دوباره گفتم: راست بگو اتفاقی افتاده ؟ سنگ لحد می خوای چیکار؟ گفت : ناراحت نشو اتفاقی نیفتاده من یک آنتن ماهواره خریدم میخوام پایه هاش رو با سنگ لحد روی پشت بام محکم کنم !! من که اصلا فکر نمی کردم با چنین درخواستی روبرو بشم ناخودآگاه تلفن همراهم رو قطع کردم و دیگه پاسخ ندادم. هدیه شهید پلارک به کسی که او را شستشو داد یکی از خطرات زیبا و معنوی که من در این 30 سال و 4 ماه خدمتم دارم در رابطه با توفیقی بود که خدا به من داد و شهید سید احمد پلارک را درک کردم. چون این شهید بزرگوار به قدری نورانی بود که حتی جنازه اش هم مکتب درس و معرفت بود. شهید پلارک را من شستم و غسل دادم. وقتی او را آوردند من به عنوان ناظر غسالخانه خدمت می کردم و خودم کمتر می شد جنازه ای را غسل کنم. ولی وقتی جنازه این شهید عزیز را آوردند خودم دست به کار شدم. نه اینکه فکر کنید من می خواستم. خیلی از زمانها کار در دست ما نبود. یک نیرویی تو را می کشد به سمت جنازه؛ یعنی تو را هدایت می کند. وقتی جنازه مطهرش را آوردند، بوی عطر خوش تمام فضا را بوی عطر و گلاب می داد؛ حتی پس از دفن کردن او هم از قبرش و اطراف قبر بوی خوش و گلاب می داد و فضا را عطرآگین کرده بود. این روز و این لحظات ارادی نبود. فقط خاطرات و تصویرهایی در ذهنم مانده که گفتن و وصف آن لحظات تا حدودی ممکن است. در حال شستن و غسل شهید پلارک گریه می کردم. به خدا که ارادی نبود!! نگاه کردم دیدم همه گریه می کنند و کسی حال خودش را نداره. چند وقت گذشت روایت بوی خوش و معطر شهید بزرگوار پلارک همه جا دهان به دهان گشت. همه برای زیارت قبر ایشان می آمدند به بهشت زهرا(س) و از نزدیک می دیدند و می شنیدند. یک روز چند کارشناس به همراه پدر و مادر شهید پلارک به سازمان آمدند تا تحقیق کنند در رابطه با چگونگی غسل دادن شهید پلارک و اینکه چه کسی او را شسته و قبر را بازدید کنند و در مورد این موضوع اطلاعات جمع آوری کنند. در روز غسل و کفن و دفن شهید پلارک عکسی از او مانده بود. آن زمانی که من چهره او را باز کرده بودم تا به مادر و پدر شهید نشان بدهم، تصویر مرا گرفته بودند و بر اساس آن عکس آمدند سراغ من و در مورد چگونگی شستن شهید پلارک از من سئوال کردند. من تمام آنچه دیده بودم و حس کرده بودم را برای آنها گفتم، یادم هست حتی قبر شهید پلارک را با مواد شوینده شستند تا شاید اگر عطر و بویی غیر طبیعی باشد، برود. ولی باز هم معطر و خوشبو بود. بعد از این ماجرا سالها گذشت و گذشت، جنگ تمام شد. صدام به سزای عمل خود رسید و راه کربلا باز شد و ایرانی های تشنه زیارت حضرت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) برای دیدار یار روزشماری می کردند. من هم از این طرف شهر، در کنار مرقد مطهر شهدا دلم برای زیارت سرور و سالار شهیدان می تپید و ترس داشتم که آرزویش بر دلم بماند. شبی شهید سید احمد پلارک را در خواب دیدم، با همان لباس هایی که آوردندش برای غسل کردن، خیلی شگفت زده شده بودم و مسرور و شادمان لبخند می زدم و احوالش را می پرسیدم. او رویش را به من کرد و گفت: خواسته ای داری؟ چیزی می خوای؟ من کمی فکر کردم و سریع گفتم بله؛ راستش را بخوای می خوام به پابوس آقام ابوالفضل العباس(ع) بروم، میشه؟! یک دفعه از خواب پریدم. فاتحه ای برایش خواندم و با شادی آن روز به اداره آمدم. چند روزی گذشت که دعای شهید سید احمد پلارک مستجاب شد و به زیارت کربلا مشرف شدم. آری این است هدیه شهدا به کسانی که دوستشان دارند. خدا انشاءالله همه ما را از دوستداران و رهروان شهدا و امام شهدا قرار بدهد






      

حسینیان:2گروه خواستار پایان دولت پیش ازموعدقانونی
نماینده مردم تهران با بیان اینکه دو گروه به دنبال این هستند که دولت احمدی نژاد پیش از موعد قانونی به اتمام برسد، گفت: خود احمدی نژاد نیز نمی خواهد «عاقبت نابخیر» شود اما متاسفانه عده ای از نقطه ضعف احمدی نژاد که لجاجت و عصبانیت است سوء استفاده می کنند تا وی را به حالت عصبانت و لجاجت بیشتری بکشانند که این به صلاح کشور نیست

به گزارش مهر، روح الله حسینیان نماینده مردم تهران در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص سئوال از رئیس جمهور که برخی نمایندگان مخالف آن در شرایط فعلی کشور هستند، گفت: سئوال از رئیس جمهور را صلاح نمی دانم و در این خصوص با خیلی ها صحبت کرده ام و تلاش کردیم که این کار انجام نشود.

وی اظهار داشت: در حال حاضر دو گروه هستند که می خواهند دولت آقای احمدی نژاد نیمه تمام بماند یک گروه فتنه گران هستند و همان درون نظام هایی که از فتنه گران حمایت کرده اند. اینها به دنبال ساقط کردن دولت آقای احمدی نژاد هستند.

وی در ادامه افزود: هدف بعدی این گروه بعد از احمدی نژاد شخص رهبری است و مطمئن باشید اگر حد یقفشان آقای احمدی نژاد بود خیلی خطری نبودند اما آنها به دنبال ضربه زدن به رهبری بعد از احمدی نژاد هستند.

نماینده مردم تهران بابیان اینکه ما نباید در دام این گروه بیفتیم گفت: گروه دیگری نیز هستند که که آنها مدعی حمایت از احمدی نژاد هستند. مجلس نباید کاری کند که ناخواسته به دام فتنه گران بیفتد که آنها به اهداف اصلی خودشان برسند و همچنین نباید بهانه به دست نزدیکان احمدی نژاد بدهند که می خواهند وی را تحریک به استعفا کنند.

حسینیان اظهار داشت: بنابراین بصیرت امروز اقتضای این را دارد که همان سیاستی که مقام معظم رهبری تعیین کردند یعنی حفظ آرامش و اینکه مسئولین تمام مخالفت ها با یکدیگر را کنار بگذارند و بگذارند که این دولت به مشکلات اصلی مردم رسیدگی کند و روسای سه قوه نیز باید درک کنند که در دام دشمن نیفتند تا وظایف خود را به درستی انجام دهند.

وی همچنین در پاسخ به این سئوال که چه راه حلی به جز سئوال از رئیس جمهور مطرح است، گفت: راههایی دیگری نیز به جای سئوال وجود دارد ما سئوال را قبلا نیز تجربه کرده ایم آقای احمدی نژاد به مجلس آمد و جواب داد، مجلس چه نتیجه ای گرفت؟

حسینیان با بیان اینکه راههای گفتگو هنوز باز است افزود: متاسفانه کسانی می خواهند با فحش و درگیری و چماق کشی مسائل را حل کنند اما امروز وقت چماق کشی و انتقام گیری نیست بلکه امروز وقت درایت ، صبوری و متانت است.

وی در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص اینکه چرا رفتار آقای احمدی نژاد امروز عوض شده است، گفت: عده ای احمدی نژاد را عصبانی می کنند و متاسفانه آقای احمدی نژاد نیز عصبانیت پذیر است ما نباید کاری کنیم که آقای احمدی نژاد عصبانی شود.

نماینده مردم تهران با بیان اینکه احمدی نژاد 7 سال در این کشور خدمت کرده و کشور را اداره کرده است و خدمات زیادی داشته ، گفت: خود احمدی نژاد نیز نمی خواهد عاقبت نابخیر شود اما متاسفانه عده ای از نقطه ضعف احمدی نژاد که لجاجت و عصبانیت است سوء استفاده می کنند تا وی را به حالت عصبانت و لجاجت بیشتری کشانده و این به صلاح کشور نیست






      
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >