آمار تیر 91 - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 409
بازدید دیروز : 58
کل بازدید : 837926
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/9/10    ساعت : 4:17 ع
تاریخ روز

هر موضوعی لوازمی دارد. برخی خود را برای ساخت فیلم یاد شده شایسته می دانند. یک نفر از اینان پیشتر دارای اندیشه کمونیستی بوده است. یک نفر فیلمی درباره روحانیت ساخت که اعتراض ها را برانگیخت!

پایگاه خبری انصارحزب الله:سینما، هنر جذابی است. مخاطب کلان دارد. به همین دلیل، هنر هفتم برای معرفی، شرح حال، گزارش و گسترش اندیشه بزرگان و الگوسازی ابزاری کارآمد به شمار می آید.

اما دو پرسش!
آیا هر فیلم سازی مجاز است به سراغ روایت زندگی و سیره بزرگان بویژه نامداران دین و سیاست رود؟آیا تنها شرط پرداخت به موضوع زندگی و اندیشه بزرگان، حرفه ای بودن است؟
در میان اهالی نقد و سینما دو نگاه وجود دارد:

نگاه نخست بر آن است که هنرمند با اتکا به هنر و خلاقیت و بینش حرفه ای اش، می تواند و اجازه دارد وارد هر حیطه ای بشود و درباره هر موضوعی فیلم بسازد!

در واقع چنین نگاهی برای هنر و هنرمند هیچ مرزی قائل نیست و در سایه «حرفه ای» بودن پا گذاشتن فیلم ساز به هر میدان مفهومی و عرصه موضوعی را محکوم به نتیجه مطلوب توصیف می نماید.

نگاه دوم اما سلب کننده نگاه نخست است. در چنین نگاهی، هنرمند هنگامی می تواند در حوزه موضوعی دست به تکاپوی هنری بزند، که آن موضوع را به اندازه کافی بشناسد و به ویژه در نسبت به موضوع های قدسی و مقدس، باور و تعهد عملی خود را ابراز نماید. نگارنده با نگاه دوم همراه است.
هنرمند، بی شناخت و تعهد، بر پایه نفسانیت رفتار می کند. نسبت به رعایت حقیقت دغدغه ندارد. حرفه ای بودن هنرمند، دلیل قابل اعتمادی برای واقع نگری و تحلیل درست هنرمند نسبت به موضوع تلقی نمی شود.

فیلم ساز غیرمتعهد، موضوع ناهمپوشان با باور خود را بدرستی فهم نمی کند. نمی تواند رابطه ای منطقی میان مفاهیم قدسی و باورهای الهی و ذهنیت دنیازده اش برقرار نماید. از آنجا هم که محتوا و ساختار جدایی ناپذیرند، فیلم ساز اگر هم حرفه ای اما در روایت و تصویرسازی موضوع ها و مفاهیم الهی و قدسی دچار لکنت و لغزش و اشتباه می شود. این حالت، هنگامی است که فرض کنیم فیلم ساز با کینه و عناد به سراغ موضوع نرفته است و نمی خواهد که به عمد تخریب و قلب واقع ای را مرتکب شود.

چندی پیش سازمان سینمایی سوره اعلام کرد که به زودی کار ساخت یک فیلم سینمایی درباره زندگی حضرت امام خمینی(ره) را آغاز می کند.

طبیعی است هر مسلمان و هر انسان آزادی خواهی که دل در گرو ارزش های الهی دارد، از روایت زندگی ابرمردی عارف، سیاست مداری بزرگ و نخبه ای فرهنگی در قاب سینما استقبال می کند.
حضرت روح الله(ره) انقلابی بزرگ و تاریخ ساز را رهبری کردند. ایشان ثابت کردند که با قدرت ایمان می توان به بزرگ ترین قدرت های زمینی برتری یافت و با به کارگیری دین هر گرهی را گشود و رستگاری دنیا و آخرت را پیش رو نهاد.

ایشان الگوی بزرگ دینی ، سیاسی ، اجتماعی و حماسی اند. از این رو، سینما باید رو به موضوع زندگی و سیر و سلوک شان آورد. ضروری است که سینما به تصویرکردن اندیشه های آن رادمرد و مرد آسمانی مشغول شود.

اما یک نکته!
ساخت فیلم سینمایی درباره حضرت امام(ره) را چه کسانی عهده دار می شوند؟باورمندان به ارزش های الهی؟ مؤمنان؟ عناصری انقلابی و دارای تعهد برجسته به اسلام و نظام؟ افرادی که در مسیر هنر متعهد گام های بزرگی برداشته اند؟ چه کسانی؟هنوز یادمان نرفته است که فیلم «فرزند صبح» بهروز افخمی با صرف دو میلیارد تومان، چگونه تصویری از اماممان ارائه کرد!

تصویری که سبب رنج و اندوه مؤمنان شد. فیلمی که با واقعیت امام ما فاصله زیادی دارد.این فیلم ثابت کرد که حرفه ای بودن برای نزدیک شدن به موضوع های قدسی و مقدس کافی نیست و چه بسا سبب تحریف موضوع شود.از این روست که حوزه هنری باید در عوامل فیلم درباره حضرت امام تأمل کند!

هر موضوعی لوازمی دارد. برخی خود را برای ساخت فیلم یاد شده شایسته می دانند. یک نفر از اینان پیشتر دارای اندیشه کمونیستی بوده است. یک نفر فیلمی درباره روحانیت ساخت که اعتراض ها را برانگیخت!

نگارنده همواره فردی خوش بین است اما به یاد بسپاریم که «برخی» بدشان نمی آید با نقاب نفاق، قداست ها را بزدایند و واقعیت را دگرگونه نشان دهند.

پژمان کریمی
منبع:کیهان






      

آیا در خصوص وضعیت چند ماه اخیر اقتصادی به مردم حق انتخاب داده‌اید؟ نکند گرانی‌های اخیر انتخاب مردم است؟/آیا به نظر و خواسته و «حق انتخاب مردم» درباره اطرافیانتان هم معتقدید؟ آیا مردم با انتخاب «رحیمی»،«مشایی»،«بقایی»،«جوانفکر»،«شمقدری» و... موافقند؟....

پایگاه خبری انصارحزب الله:احمدی‌نژاد: نیروی انتظامی به جای بستن سینماها و رستورانها باید به مردم حق انتخاب بدهد! (91/4/26)

جناب آقای رئیس جمهور!
برای همه جالب (و حتی لازم )است که بدانند شما حق انتخاب مردم را در کدام محدوده و تا چه حدی باور دارید؟ آیا فقط «ناجا»ست که باید به مردم حق انتخاب بدهد؟ آن هم در مورد بستن یا نبستن رستورانها و سینماهایی که به مکان فساد و فحشا بدل شده‌اند؟ آیا شما هم حق انتخاب مردم را قبول دارید؟

آیا وقتی که برای اوباما، پیام فرستادید و انتخاب او را تبریک گفتید به حق مردم فکر کردید؟ آیا مردم با شما هم‌عقیده بودند؟

آیا به نظر و خواسته و «حق انتخاب مردم» درباره اطرافیانتان هم معتقدید؟ آیا مردم با انتخاب «رحیمی»،«مشایی»،«بقایی»،«جوانفکر»،«شمقدری» و... موافقند؟ اگر مردم با این عزیزان موافق نباشند آنگاه چه می‌کنید؟ آیا در این عرصه هم مردم حق انتخاب دارند؟

آیا در خصوص وضعیت چند ماه اخیر اقتصادی به مردم حق انتخاب داده‌اید؟ نکند گرانی‌های اخیر انتخاب مردم است؟

وقتی یک فرد کم‌سن و سال و صفر کیلومتر را برای استانداری فارس انتخاب کردید نظر مردم این استان برایتان محترم بود؟ اگر مردم فارس حق انتخاب داشتند آیا باز هم بی‌تجربه‌ترین استاندار سالهای پس از انقلاب را برای استان خود انتخاب می‌کردند؟

نکند وقتی ظرف شش سال، 6 مرتبه استاندار خراسان شمالی را عوض کردید بنا به نظر و انتخاب مردم بود؟ آیا مردم این استان موافق بودند که استانداری استانشان به «مسافرخانه» تبدیل شود؟
آیا هنگامی که برای عضویت مجدد «جاسبی» در هیئت امنای دانشگاه آزاد فعالیت می‌کردید به حق انتخاب مردم و دانشجویان این دانشگاه التفات داشتید؟ اگر مردم حق انتخاب داشتند آیا باز هم جاسبی را برای عضویت در هیئت امنای دانشگاه آزاد پیشنهاد می‌دادند؟

آقای رئیس جمهور!
هنگامی که دستور توقف فعالیت «گشت ارشاد» را صادر کردید، نظر مردم برایتان محترم بود؟ آیا مردم و خانواده‌های ایرانی موافق دستور شما بودند؟

نکند شما هم مانند مدعیان اصلاحات حق انتخاب مردم را فقط در عرصه‌هایی مانند کشیدن قلیان در قهوه‌خانه‌ها یا تماشای مختلط فوتبال در سینما یا بی‌حجابی محترم می‌دانید؟

شاید هم مانند دولت سازندگی حق انتخاب مردم را صرفا زمانی معتبر می‌دانید که شما مجوزش را صادر کنید؟

بعید است ندانید که اقدامات چند ماه اخیر ناجا عمل به قانون و انجام وظایف ذاتی این نیرو به شمار می‌آید! نکند «عمل به قانون» را نمی‌پسندید؟ آیا در این عرصه هم برای مردم «حق انتخاب» را به رسمیت می‌شناسید؟ آیا مردم حق دارند میان «عمل به قانون» یا «بی‌اعتنایی به قانون» یکی را انتخاب کنند؟

وقتی در ابتدای کارتان در دولت نهم مصرف قند و نوشابه را در ادارات دولتی ممنوع کردید و کارمندان دولت را مجبور به استفاده از کشمش و دوغ و خرما نمودید حواستان به حق انتخاب مردم نبود؟شمایی که برای مردم در مصرف تنقلات و نوشیدنی‌های حلال حق انتخاب قایل نبودید چگونه توقع دارید که ناجا مردم را در «عمل به قانون» یا «تخلف از قانون» آزاد بگذارد؟

آقای احمدی‌نژاد!
چند روزی است که شورای محترم نگهبان به صورتی رسمی و علنی هیئتی را که شما برای نظارت بر اجرای قانون اساسی تشکیل داده‌اید غیرقانونی اعلام کرده و خواستار توقف فعالیت آن شده است!

براساس سوگندی که خورده‌اید آیا به قانون عمل خواهید کرد (و هیئت غیرقانونی را تعطیل می‌فرمایید) یا اینکه در چنین مواردی برای خودتان حق انتخاب قایل می‌شوید؟ آن هم میان تخلف یا عمل به قانون؟ به نظر شما مردم در میان این دو گزینه کدام یک را انتخاب خواهند کرد؟ آیا در این زمینه هم برای مردم به «حق انتخاب» معتقدید؟

منبع:هفته نامه یالثارات الحسین(ع)






      

 

در حالی که کمتر از یک هفته دیگر به آغاز دوازدهمین دوره رقابتهای لیگ برتر باقی مانده است، هنوز وضعیت پخش مستقیم بازیها مشخص نیست و اختلاف فدراسیون فوتبال با صداوسیما برای مبلغ حق پخش ادامه دارد.

علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال که در ماه‌های اخیر به واسطه مشکلات مالی این فدراسیون تحت فشار قرار داشت، برای فرار از بی پولی های موجود چاره را در گرفتن مبلغ بیشتری از حق پخش تلویزیونی دید و در ابتدا خواستار افزایش دریافت مبلغی از سیما شد.

فوتبال

اما ظاهرا مسئولان صدا و سیما تصمیمی برای افزایش مبلغ مورد توافق قبل نداشتند و مذاکرات و مکاتبات طرفین راه به جایی نبرد تا علی کفاشیان مسئولان رسانه ملی را تهدید کند در صورتیکه حق واقعی فوتبال از محل حق پخش را پرداخت نکنند، اجازه ورود دوربین های آنها به ورزشگاه ها داده نخواهد شد.

از سوی دیگر فدراسیون فوتبال برای درآمدزایی بیشتر با یک شرکت خصوصی برای گرفتن حق پخش از صداوسیما قرارداد جدیدی بست که به گفته برخی منابع آگاه رقم این قرارداد حداقل 10 برابر رقم قبلی است. این شرکت نیز در مکاتبه با مسئولان رسانه ملی خواستار پرداخت حق پخش واقعی رقابتهای فوتبال شد.

این شرکت نیز که همسو با فدراسیون فوتبال خواستار حق واقعی پخش تلویزیونی به فوتبال شده بود دو راه حلی که قبلا فدراسیون به رسانه ملی پیشنهاد داده بود را ارائه کرد که ظاهرا مورد قبول مسئولان صدا و سیما قرار نگرفته است. راه اول پرداخت 150 میلیارد تومان به فوتبال بود و راه دوم هم دادن 15 دقیقه قبل و بعد از هر مسابقه فوتبال به این شرکت برای انجام تبلیغات بود.

ظاهرا مسئولان رسانه ملی با این دو پیشنهاد مخالفت کرده اند تا شرکت مزبور در نامه ای به فدراسیون فوتبال ضمن گلایه از وضعیت موجود اعلام کند که در این شرایط حاضر نیست به قراردادش به فدراسیون ادامه دهد چرا که صدا و سیما حاضر به همکاری نیست.

علی کفاشیان هم که از این اتفاق راضی نیست و باید خسارت شرکت خصوصی را هم در صورت فسخ قرارداد بپردازد، مسئولان صداوسیما را تهدید کرده که اجازه ورود هیچ دوربینی را به ورزشگاه های محل برگزاری مسابقات فوتبال نخواهد داد و این تصمیم را نیز بزودی اعلام خواهد کرد.

دوازدهمین دوره رقابتهای لیگ برتر از روز 29 تیرماه آغاز خواهد شد و این در حالی است که هنوز وضعیت حق پخش تلویزیونی و مبلغ مورد توافق طرفین مشخص نیست و بعید است علی کفاشیان از موضعی که دارد کوتاه بیاید و حاضر شود با سالی 14 میلیارد تومان اجازه پخش مستقیم را به تلویزیون بدهد.






      

گفت‎وگو با محمدرضا شهیدی‎فرد نیز تجربه‎ای از همین جنس بود؛ چهره شناخته شده تلویزیون در سال‎‎های اخیر که هرچند با دو تجربه اخیرش در حوزه برنامه‎سازی یعنی «مردم ایران سلام» و «پارک ملت» استاندارد ساخت برنامه‎‎های ترکیبی و گفت‎وگومحور را به اندازه قابل توجهی ارتقاء داد اما در واپسین روز‎های سال گذشته ناخواسته گرفتار حواشی و سوءتفاهماتی شد که ادامه پخش برنامه‎اش پس از تعطیلات نوروز 91 را با اما و اگر‎هایی مواجه کرد.

.

.

.

.

به‎عنوان سؤال آخر می‎خواستم بدانم با تمام این آرمان‎خواهی‎‎ها امکان دارد روزی شهیدی‎فرد هم از تلویزیون جدا شود؟ 

هر چیزی ممکن است؛ چراکه جهان، جهان امکان است! چند وقت پیش به عیادت «حضرت آیت‎الله مظاهری» که به‎دلیل کسالت در بیمارستانی در تهران بستری بودند رفتم. بعد از عیادت از ایشان خواستم حالا که در تهران تشریف دارند، یک شب مهمان پارک ملت شوند. ایشان نپذیرفتند. گفتم امکانش هست همین‎جا خدمت برسیم و چند دقیقه‎ای برنامه ضبط کنیم؟ بازهم نپذیرفتند. گفتم انگار دیگر دوست ندارید به تلویزیون بیایید. گفتند: نه، دیگر نمی‎خواهم بیایم. پرسیدم چرا؟ ایشان گفتند: «من یک عمر در تلویزیون شما حرف زده‎ام؛ دیگر گوش شنوایی وجود ندارد.» این حرف خیلی تأسف‎بار بود؛ آن‎هم از زبان یکی از اساتید بزرگ اخلاق. اما در عین دردناکی درست هم هست. من‎ هم به این واقعیت واقفم، ولی این‎که این باور چه وقت منتهی به عمل شود را نمی‎دانم.

شاید همین یک ماه دیگر من هم خسته شدم و دنبال کار‎های شخصی خودم رفتم. اساسا برای ما تلویزیون فی‎ حد ذاته هیچ ارزشی ندارد. یعنی ما تلویزیون‎باز و عاشق تلویزیون نیستیم. اتفاقا برای من، تلویزیون منفورترین پدیده عالم است و از خدا می‎خواستم ‎ای کاش اصلا تلویزیون نبود. معتقدم اگر تلویزیون نبود، شاید ما امروز زندگی سعادتمندانه‎تری ‎داشتیم. اما بالأخره این پدیده وجود دارد و نمی‎شود از آن صرف‎نظر کرد. پس ما به‎دلیل دغدغه‎‎های قلبی‎ که داشته‎ایم، به تلویزیون به‎عنوان یک رسانه تأثیرگذار ‎آمده‎ایم نه به‎دلایل دیگر. این دغدغه‎ها و آرمان‎‎ها هر کجای دیگر هم می‎توانند مطرح شوند. هرجا که بیشتر و بهتر امکان نشر فرهنگ اسلامی و شیعی وجود داشته باشد، من هم همان‎جا هستم؛ شاید تلویزیون، شاید رادیو، شاید روزنامه و شاید هم در کنج خانه خودم! 






      

افزایش فعالیت کلیساهای خانگی، گسترش پوشش های نامناسب و مبتذل که اکثراً نیز با تقلید از ماهواره و فضاهای مجازی انجام می گیرد و... نشان از برنامه ریزی گسترده و دقیق دشمن برای آندولسیزه کردن جامعه ایران دارد.

پایگاه خبری انصارحزب الله:انقلاب اسلامی در حساس ترین شرایط خود از زمان پیروزی آن تا به امروز قرار دارد که عبور موفق از این شرایط حساس تأثیر زیادی بر تحولات آتی جهان و ایران خواهد گذاشت. به همین دلیل است که غرب به سرکردگی آمریکا و صهیونیست ها، به تازگی هجمه های سنگینی را علیه جمهوری اسلامی تدارک دیده اند، که ؛ تحریم های گسترده اقتصادی، اقدامات سخت افزاری (مانند ترور، حمایت از گروهک های جنایتکار)، نرم افزاری(حملات ویروسی به مراکز حساس) و هجمه های بزرگ فرهنگی و سیاسی... در این چارچوب ارزیابی می شود. 

شاید این موج گسترده هجمه و اقدامات ضدایرانی امروز غرب علیه ایران در طول تاریخ انقلاب بی نظیر باشد و علت آن نیز حساسیت و شرایط خاص امروز جهان است. گسترش موج بیداری اسلامی، وضعیت فلاکت بار اقتصادی غرب، بروز نشانه ها و فروپاشی لیبرال دموکراسی غربی و از سویی، پیشرفت های گسترده ایران در تمام زمینه ها و ابعاد و الگو شدن آن برای دیگر ملل و... سبب شده که غرب با تمام قوا وارد عرصه مقابله با جمهوری اسلامی شود.
 
گرچه، نظام جمهوری اسلامی، مقتدرانه و محکم در برابر این هجمه ها ایستاده است؛ اما به نظر می رسد که این توطئه های خزنده دشمنان از دید بسیاری از مسئولان و مردم ما مغفول واقع شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است و آن توطئه ها، تهاجم خزنده و مرموزانه دشمن در بحث فرهنگی و اجتماعی است. 

برخی مسئولان آنقدر ذهن خود را مشغول مبارزه و دور زدن تحریم ها کرده اند که از این مهم، غافل شده اند و اگر گهگاه نیز اقدامی در موضوع فرهنگی و اجتماعی انجام می شود، ناقص، کم و بی اثر است. دشمن گرچه از همان ابتدای پیروزی انقلاب شبیخون فرهنگی علیه نظام را آغاز کرد اما واقعیت این است که اقدامات ضدفرهنگی آن امروز در اوج خود قرار دارد و مع الاسف، کمتر نیز در برابر آن اقدامی صورت گرفته است. 

در خبرها آمده بود که اخیراً بسیاری از آژانس های مسافرتی و تورهای گردشگری برای جذب مشتری از بین جوانان و کسب درآمد بیشتر، به شگردی ضدفرهنگی و مبتذل روی آورده و سعی در جذب دختران و پسران به نام ،«تورهای گردشی و بازدیدهای علمی و فرهنگی» می کنند. 

در هفته گذشته خبری دیگر نیز منتشر شد مبنی بر آنکه، برخی گروه های انحرافی در تهران فعالیت های شان را تشدید کرده و در این راستا سعی می کنند پسران و دختران دانشجو را به بهانه اجرای برنامه های خاص(!) در اماکن تفریحی جمع نمایند که در یکی از این تجمعات نیز برگه های دعوتی با موضوع «جشن تیرگان»[جشن زرتشتی] را میان این جوانان توزیع کرده اند. 

افزایش فعالیت کلیساهای خانگی، گسترش پوشش های نامناسب و مبتذل که اکثراً نیز با تقلید از ماهواره و فضاهای مجازی انجام می گیرد و... نشان از برنامه ریزی گسترده و دقیق دشمن برای آندولسیزه کردن جامعه ایران دارد.

درگیرشدن مسئولان به بحث تحریم، سبب شده که آنان از موضوع بزرگ و مهمی چون هجمه فرهنگی دشمن غافل بمانند. هم غربی ها و هم ما می دانیم که در جهان امروز، تحریم اقتصادی کشورها امری غیرممکن و یا بسیار مشکل است. به ویژه، تحریم کشوری که دارای ذخایر بزرگ انرژی است که مورد نیاز بسیاری از کشورها و از جمله همین تحریم کنندگان است. 

به واقع باید خطر بزرگ را در از دست رفتن جوانان و دوری آنان از فرهنگ اصیل اسلامی-ایرانی دید. اگر جوانی سرگرم تفریحات ناسالم و مخرب جنسی و القائات گروه های انحرافی و شیطانی شود، آیا می تواند، یا رغبتی دارد که در برابر مثلاً، هجوم نظامی احتمالی دشمن ایستادگی کند؟! آنچه نظام اسلامی را تا به امروز پا برجا و مقتدر نگه داشته است، اعتقادات دینی، مذهبی و ملی مردم به ویژه جوانان ما بوده است و دشمن امروز با به فساد کشاندن جوانان ما در پی استحاله این روحیات دینی و ملی است، همان کاری را که از تجربه آندولس گرفته است و به موفقیت آن نیز بسیار امید بسته است. امروز، مراکز فرهنگی و دینی و همچنین مراکز امنیتی و اطلاعاتی در برابر این هجمه عظیم، وظیفه سنگینی دارند، چراکه استحاله فرهنگی جوانان، بسیار خطرناک تر از تحریم و یا حمله نظامی است. 


علی اسماعیلی
منبع:بصیرت






      
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >