آمار فروردین 92 - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 62
کل بازدید : 833413
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/2/8    ساعت : 6:27 ص
تاریخ روز

 کمتر از 2 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت که زمزمه هایی از عدم اقبال مردمی نسبت به حکومت اسلامی از سوی گروه های روشنفکر به گوش می رسید.

بولتن نیوز  ، این گروه ها که توانسته بودند در میان جامعه مدنی آن زمان و افراد صاحب قلم و رسانه نفوذ قابل توجهی داشته باشند با القای این موضوع که مردم خواهان حکومت های دموکراتیک(سوسیالیست و لیبرالیست) هستند همواره بر موج تبلیغاتی سوار شده و فضای یاس و ناامیدی را در جامعه نسبت به اجرای احکام اسلام گسترش می دادند؛ حال بماند که این عمده این گروه ها تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کمترین اقبال عمومی را در مردم داشتند و در بسیاری از موارد نیز نقش افشاگر را برای ساواک ایفا کردند.

امام امت نیز با اطمینان خاطر از آرای مردمی و جهت قطع وسائس خناس از گوش مردم انقلابی ایرانی، فرمان برگزاری همه پرسی را صادر نمودند و از امت خود خواستند تا با رای به جمهوری اسلامی-نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر- خط قرمز خویش را به دشمنان نشان دهند.

بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات نیز حضرت امام با صدور پیامی رادیویی و تلوزیونی ضمن تقدیر از اقدام مردم، مسائل مهمی را مطرح نمودند. اگرچه این همه پرسی دارای جوانب متعددی می باشد که هر کدام از آنها نیاز به بررسی دارد اما نگاهی به نخستین پیام تلوزیونی حضرت امام پس از برگزاری رفراندم حاوی نکات ارزنده ای است که بی ارتباط با مقطع فعلی نمی باشد.


 

صبحگاه 12 فروردین روز نخستین حکومت اللَّه است‏...

تعبیر حضرت امام از آرای عمومی به جمهوری اسلامی، تعبیری بود که بسیاری را به شگفت آورد؛ ایشان پیش از پیام تلوزیونی خود به ملت ایران، در پیامی مکتوب ضمن تشکر و قدردانی از مردم، در توصیف این روز بزرگ اشاره داشتند:

«صبحگاه 12 فروردین روز نخستین حکومت اللَّه است‏...»(صحیفه امام، ج‏6، ص: 453)

اگرچه این تعبیر در ابتدای امر اندکی ثقیل به نظر می رسد اما نوجه به مفاد پیام تلوزیونی ایشان، باز گو کننده رمز این تعبیر می باشد.

در نخستین پیام حضرت امام، سه محور اصلی وجود دارد که تحقق آنها مسلما تحقق حکومت الله و مقصد انبیا الهی می باشد که عبارتند از:

1- اجرای احکام اسلام 2- تقویت مستضعفین 3- تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی جهت رشد انسانی

اجرای احکام اسلام

اجرای احکام اسلامی و معرفی اسلام ناب به همه جهانیان از جمله بنیادی ترین اهداف پیامبر اسلام بوده است که همواره و در همه مراحل سعی در شناساندن و تبلیغ اسلام از سوی ایشان به چشم می خورد که حضرت امام در این باره فرمودند:

«وعده خداوند تعالى نزدیک است‏... تاکنون این راهى را که پیمودیم براى تبعیت از اسلام و احکام اسلام بوده است و ما اسلام را باید معرفى کنیم به عالم؛ و اگر چنانچه آن طور که اسلام هست معرفى بشود به عالم، عالم توجه به اسلام پیدا مى‏کند. متاعِ مسلمینْ متاعِ ذى قیمتى است لکن عرضه باید بشود   .

لکن همه مکلفیم که احکام اسلام را مراعات کنیم. باید بازار ما بازار اسلامى باشد؛ بازار ما از بى‏انصافى باید شستشو بشود. باید دولت ما و همه دولتهایى که بعدها مى‏آیند همه‏روى موازین اسلامى باشد، وزارتخانه‏ها روى موازین اسلامى‏باشند، ادارات دولتى روى موازین اسلامى باشند. باید مملکتى که رنگِ طاغوت دارد مبدل بشود به مملکتى که رنگِ اللَّه دارد. باید مملکت طاغوتى به مملکت الهى تبدیل بشود.»

تقویت مستضعفین‏

«مستضعفین» و توجه به ایشان از جمله دغدغه های مهم حضرت امام بوده است که از طلیعه پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان عمر شریف ایشان در پیام ها، نامه ها و سخنرانی های معظم له قابل درک می باشد.

تحقق حکومت مستضعفین نیز از جمله وعده های الهی می باشد که قرآن کریم در این باره بشارت می دهد:

«وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین‏»(قصص، آیه 5)

بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز پس از برگزاری همه پرسی در این باره اشاره می دارند:

«در جمهورى اسلامى ظلم نیست. در جمهورى اسلامى این طور مسائلى که زورگویى باشد نیست. فقیر و غنى؛ نمى‏تواند طبقه غنى بر طبقه فقیر زور بگوید، نمى‏تواند استثمار کند، نمى‏تواند آنها را با اجر کم وادار به عملهاى زیاد بکند. باید مسائل اسلامى حل بشود در اینجا و پیاده بشود...و من به همه اقشار ملت- به تمام- عرض مى‏کنم که در اسلام هیچ امتیازى بین اشخاص غنى و غیر غنى، اشخاص سفید و سیاه، اشخاص [و] گروههاى مختلف، سنّى و شیعه، عرب و عجم، و ترک و غیر ترک- به هیچ وجه- امتیازى ندارند.

اقلیتهاى مذهبى حقوقشان رعایت مى‏شود؛ اسلام به آنها، براى آنها احترام قائل هست. براى همه اقشار احترام قائل است. کردها و سایر چیزها- سایر دستجاتى که هستند و زبانهاى مختلف دارند، اینها همه برادرهاى ما هستند و ما با آنها هستیم و آنها با ما هستند»

 

تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی

از جمله تهمت هایی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به نظام اسلامی روا داشته می شد، مسئله آزادی های سیاسی و اجتماعی بود که مخالفان همواره از آن به عنوان دیکتاتوری دینی یاد می کردند.

استاد مطهری به عنوان یکی از تئورسین های انقلاب اسلامی با ارائه تعریف از حدود و صغور آزادی در اسلام و ارائه سخنرانی های متعدد-که بعدها با عنوان کتاب «آزادی معنوی» منتشر شد- به سرعت در این خصوص ابهام زدایی نمودند و حضرت امام نیز در پیام تاریخی خود پس از 12 فروردین در خصوص این مهم اذعان داشتند:

«اختناق در اسلام نیست؛ آزادى است در اسلام براى همه طبقات: براى زن، براى مرد، براى سفید، براى سیاه، براى همه. مردم از این به بعد باید از خودشان بترسند نه از حکومت؛ از خودشان بترسند که نبادا خلاف بکنند. حکومت عدل [از] خلافها جلوگیرى مى‏کند، جزا مى‏دهد. ما از خودمان باید بترسیم که خلاف نکنیم و الّا حکومت اسلام خلاف نخواهد کرد. دیگر قضیه سازمان امنیت در کار نیست، زجرهاى سازمان امنیت دیگر در کار نیست؛ دیگر نمى‏توانند پاسبانها به ما زور بگویند و به ملت ما زور بگویند. دیگر نمى‏تواند دولت به ملت زور بگوید؛ دولت در حکومت اسلامى در خدمت ملت است، باید خدمتگزار ملت باشد. و ملت چنانچه نخست وزیر هم یک وقت ظلم کرد، در دادگاهها از او شکایت مى‏کند و دادگاهها او را در دادگاه مى‏برند؛ و جرم او اگر ثابت شد، به سزاى اعمالش مى‏رسد. این دیگر آن طور نیست که در اسلام بین نخست وزیر و بین غیر نخست وزیر فرق داشته باشد.»

این پیام می تواند معیار بسیار مناسبی برای مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی باشد تا کارنامه خود را با این سنگ میزان بسنجند و عیار کار خود را به دست آورند.

 






      

مهر: مدارک شهادت حضرت زهرا(س) در کتب اهل سنت مانند ابن قتیبه، ابن شهر آشوب، شهرستانی، ذهبی، عمر رضا کحاله، یعقوبی، بلاذری، ابن ابی الحدید و شهاب الدین احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسی آمده است که در این مجال مروری بر آنها خواهیم داشت.ظلم و ستم در حق تنها بازمانده رسول خدا(ص)، حضرت زهرا(س) و شهادت آن بانوی یگانه، حقیقتی غیر قابل انکار و از مسلمات تاریخ اسلام است. به گونه ای که هیچ فردی را یارای انکار و رد آن نیست، چرا که مورخان و محدثان عامه و خاصه علی رغم فشارها و محدودیتهایی که در طول تاریخ همواره متوجه ایشان بوده است، باز هم به گونه های مختلف و بیان های گوناگون به آن پرداخته اند به طوری که هر انسان محقق و بدون تعصب با مراجعه به مصادرِ متقن و منابعِ دست اول مسلمانان، اعم از شیعه و سنی آن را خواهد یافت.

در این مختصر برآنیم تا با آوردن چند نمونه از تصریحات علما و بزرگان اهل سنت، از هر گونه استبعاد و رد کردن این وقایع تلخ تاریخی، و هرگونه شبه افکنی در میان جوانان جلوگیری کنیم.

ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیب دینوری (معروف به ابن قُتَیبَة) در گذشته سال 276 هجری، در کتاب خود بنام الامامة والسیاسة جلد اول صفحه 12، چاپ سوم، 2 جلد در یک مجلد، تحت عنوان کیفَ کانَت بیعة علی أبی طالب کرَّمَ الله وجهه (علی کرم الله وجهه چگونه بیعت کرد) با ذکر سند از عبدالله بن عبدالرحمن انصاری روایت کرده که گفت: همانا روزی ابوبکر از عده ای که از بیعت با او سرپیچی کرده و نزد علی جمع شده بودند، سراغ گرفت. پس عمر را به دنبال آنها ـ که در خانه علی جمع شده بودند ـ فرستاد، پس آنها از خارج شدنِ از خانه خودداری نمودند، در این هنگام عمر دستور داد که هیزم حاضر کنید و خطاب به اهل خانه گفت: «قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست باید خارج شوید و الا خانه را با اهلش به آتش می کشم.» شخصی به عمر گفت: ای ابا حفض، آیا می دانی در این خانه فاطمه است؟! عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد!

در همان کتاب جلد 1 صفحه 13 با ذکر سند می گوید: ... پس از چندی که گذشت عمر به ابوبکر گفت بیا تا نزد فاطمه برویم، چرا که ما او را به غضب درآورده ایم. پس به اتفاق یکدیگر نزد فاطمه رفته واز او اجازه ورود گرفتند، لکن فاطمه به آنها اجازه ورود نداد، ناچار نزد علی آمده و با او سخن گفتند، تا آنکه آنها را بر فاطمه وارد کرد. پس همین که آن دو نزد فاطمه نشستند، فاطمه صورت خود را به دیوار برگرداند. در این هنگام آن دو به فاطمه سلام کردند، لکن او جواب سلام آنها را نداد، لذا ابوبکر شروع به سخن کرده و گفت: ای حبیبه رسول خدا آیا ما در مورد ارث پیامبر و همچنین در مورد شوهرت تو را به غضب درآوردیم؟ فاطمه گفت: چه می شود تو را، که اهل و خانواده ات از تو ارث ببرند، لکن ما از محمد ارث نبریم! سپس فاطمه گفت: آیا اگر حدیثی از پیامبر را به یاد شما بیاورم قبول می کنید، و به آن اعتقاد پیدا می کنید؟ عمر و ابوبکر گفتند: آری. پس فاطمه گفت: شما را به خدا قسم آیا از پیامبر نشنیدید که می گفت: «رضایت فاطمه، رضایت من و غضب فاطمه، غضب من است. پس هر کس فاطمه دختر مرا دوست داشته باشد، همانا مرا دوست داشته و هر کس فاطمه را راضی کند مرا راضی کرده است و هر کس فاطمه را به غضب آورد، همانا مرا به غضب آورده است».
عمر و ابوبکر گفتند: آری از پیامبر شنیدیم. فاطمه گفت: پس همانا من، خداوند و ملائکه را شاهد می گیرم که شما دو نفر مرا به سخط و غضب درآوردید و مرا راضی نکردید، و هرگاه پیامبر را ملاقات کنم از شما دو نفر به او شکایت خواهم کرد. در این هنگام، ابوبکر شروع به گریه کرد در حالی که فاطمه گفت: به خدا قسم تو را (ابوبکر) در هر نمازی که بخوانم نفرین خواهم کرد.

ابن شهر آشوب سروی (درگذشته سال 588هجری) در کتاب المناقب خود جلد سوم صفحه 132 از کتاب المعارف ابن قتیبه دینوری در بیان ذکر اولاد فاطمه(س) چنین نقل می کند؛ فرزندان فاطمه عبارتند از: حسن ،حسین، زینب، ام کلثوم و محسن که همانا از ضربه قنفذ کشته شد. لازم به تذکر است که در چاپهای امروزی کتاب المعارف ابن قتیبه چنین آمده است: پس علی دارای چند فرزند شد به نامهای حسن، حسین، ام کلثوم و زینب کبری که مادرشان فاطمه دختر رسول خدا(ص) بود، لکن محسن ابن علی در سن کودکی به هلاکت رسید!

ذهبی مورخ مشهور (در گذشته سال 748هجری) در کتاب خود بنام «لسان المیزان» جلد اول صفحه 268، شماره 824 تحت عنوان «احمد» با ذکر سند می گوید: «محمدبن احمد حماد کوفی» (از حافظین حدیث اهل سنت) گفته است: «بدون شک عمر چنان لگدی به فاطمه(س) زد که محسن از او سقط شد».

عمر رضا کحاله از علمای معاصر اهل سنت، در کتاب خود بنام «اعلام النساء» چاپ پنجم بیروت سال 1404- قسمت حرف«فاء» فاطمة بنت محمد صلی الله علیه وآله با ذکر سند می گوید: تا آنکه ابوبکر از عده ای که از بیعت با او سر باز زده و تخلف کرده بودند و نزد علی بن ابیطالب(ع) جمع شده بودند? مانند عباس و زبیر و سعد بن عباده سراغ گرفت، و آنها در خانه فاطمه(س) از بیعت با ابوبکر باز نشسته بودند. پس ابوبکر، عمر بن الخطاب را به سوی آنان فرستاد. عمر روانه منزل فاطمه شده و فریاد کشید و آنان را به خارج از خانه جهت بیعت فراخواند. آنان از بیرون آمدن خودداری کردند، در این هنگام عمر هیزم طلبیده و گفت: قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج می شوید و یا آنکه خانه را با اهلش به آتش می کشم. شخصی به عمر گفت: ای ابا حفض (کنیه عمر)، در این خانه فاطمه است! عمر گفت: اگر چه فاطمه در این خانه باشد، آن را به آتش می کشم!

یعقوبی در تاریخ خود جلد دوم صفحه 137 چاپ بیروت تحت عنوان «ایام ابی بکر» (دوران حکومتی ابوبکر) نقل می کند: زمانی که ابوبکر مریض شد، یعنی در همان مرضی که مرد، عبدالرحمن بن عوف به عیادت او رفته و از او پرسید: ای خلیفه پیامبر حالت چگونه است؟ ابوبکر گفت: همانا من بر هیچ چیز تأسف نمی خورم مگر بر سه چیز که انجام دادم و ای کاش انجام نداده بودم...اما آن سه چیز که انجام دادم و ای کاش انجام نداده بودم: ای کاش قلاده خلافت را به گردن نینداخته بودم.... ای کاش خانه فاطمه را تفتیش نکرده و مورد هجوم آن عده قرار نداده بودم، اگر چه با من اعلان جنگ می کردند.

احمدبن یحیی معروف به «بلاذری» در گذشته سال 279 هجری در کتاب خود بنام «انساب الاشراف» چاپ مصر جلد اول صفحه 586 تحت عنوان «امر السقیفة» (گزارشی از سقیفه) حدیث شماره 1184 می گوید: ابوبکر برای بیعت گرفتن از علی(ع) به دنبال وی فرستاد، پس علی(ع) بیعت نکرد. در این هنگام عمر با شعله ای آتش روانه ی خانه ی علی علیه السلام شد. فاطمه(ع) در پشت درب با او مواجه شده و گفت: ای پسر خطاب آیا تو را در حال آتش زدن خانه ام می بینم؟ عمر گفت: آری! و آن چنان به این عمل مُصر و محکم هستم، چنانکه پدرت بر دینی که آورده بود محکم بود.

بلاذری در همان کتاب، صفحه 587، حدیث شماره 1188 از ابن عباس روایت می کند: زمانی که علی از بیعت خودداری نمود و در خانه کناره گیری کرده بود، ابوبکر عمر را به سوی علی فرستاد و به وی دستور داد علی را با بدترین صورت نزد من حاضر کن! پس چون عمر نزد علی آمد، بین آن دو سخنانی رد و بدل شد. علی گفت: ای عمر بدوش که نیمی از آن مال توست، به خدا قسم آنچه امروز تو را چنین بر امارت و حکومت ابوبکر حریص کرده چیزی نیست جز آنکه فردا حکومت را به تو بسپارد!

ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خود جلد بیستم صفحه 16 و 17 تحت عنوان ایراد کلام أبی المعالی الجوینی فی أمر الصحابه و الرد علیه(نقل اعتراضات أبی المعالی جوینی در امور صحابه و رد برآن) می گوید: اگر گفته شود که خانه فاطمه مورد هجوم واقع شد، و صیانتش شکسته شد به خاطر حفظ نظام اسلام و به خاطر جلوگیری از تفرقه مسلمانان، چرا که مسلمانان آن زمان از دین بر می گشتند و دست از اطاعت بر می داشتند، در جواب گفته می شود که: همین کلام و جواب را بدهید آنجا که در جنگ جمل هودج عایشه مورد هتک واقع شد (چرا که عایشه بر علیه خلیفه رسمی مسلملنان قیام کرده) و هودج او مورد حمله قرار گرفت تا آنکه ریسمان اطاعت پاره نشود و اجتماع مسلمین از هم نپاشد و خون مسلمانان به هدر نرود. پس وقتی که جائز باشد حمله به خانه فاطمه به خاطر امری که هنوز واقع نشده بود، بدون شک جائز است حمله به هودج عایشه به خاطر امری که واقع شده بود.

شهاب الدین احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسی در کتاب العقد الفرید، جلد 4 صفحه 260 چنین می نویسد: علی و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند تا اینکه ابوبکر، عمر را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند، و به او گفت اگر بیرون نیامدند با آنان نبرد کن. عمر ابن خطاب با مقداری آتش به سوی خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را به آتش بکشد. در این هنگام فاطمه با او روبرو شد و گفت: ای فرزند خطاب آمده ای خانه ما را بسوزانی! عمر گفت: بلی، مگر اینکه شما نیز آن کنید که امت کردند(بیعت با ابوبکر)






      

آغاز طرح تحویل تامین امنیت مرزها به بسیج 

پایگاه خبری انصارحزب الله:چهارشنبه دوم اسفند ماه سال جاری ودر آستانه آغاز رزمایش پیامبر اعظم8 سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی، سازماندهی دفاع مردمی که برای ایجاد مقاومت‌های مختلف توسط نیروهای بسیجی انجام می‌شود را یکی از اهداف این رزمایش خواند و گفت:«شهید شوشتری مطالعات زیادی انجام دادند و درنهایت ما به این نتیجه رسیدیم که درجنوب شرق کشور و به منظور تامین امنیت از مردم منطقه استفاده کنیم. درهمین زمینه اکنون در کرمان، سیستان و بلوچستان وخراسان جنوبی دسته‌هایی از مردم منطقه تشکیل شده که امنیت آنجا توسط همین واحدهای مردمی تامین می‌شود.قرارگاه‌های سپاه در مناطق یاد شده صرفا پشتیبانی کننده دسته‌های مردمی هستند، مردم منطقه برای تامین امنیت خود با تمام قوا پای کار آمدند و ما قرار است این طرح را درشمال غرب کشور هم اجرا کنیم؛ به همین منظور پایگاه‌های شهید کاوه در این مناطق با استفاده از مردم بومی تشکیل شده است و قرار است که این طرح با قوت ادامه یافته و سال به سال آن را تقویت کند.» 

نقش اول بسیج در مهار فتنه88 

به نظرمی رسدآنچه فرمانده نیروی زمینی سپاه ازسازماندهی نیروهای مردمی برای برعهده گرفتن وظیفه مرزبانی خبر داد، نتیجه مثبتی است که درصورت پایش امنیت درحوزه‌های دیگری به غیر ازمرزبانی نیز مسئولین را به همان نتیجه‌ای برساند که سردار شهید شوشتری را رسانید.
ایام فتنه پس ازانتخابات ریاست جمهوری دهم یکی ازمقاطعی بود که برحسب احساس نیاز استفاده از نیروهای بسیجی کاربردی شد.کاربردی که11دی ماه سال جاری سرلشکرسید حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح درباره آن گفته بود:«نقش مردم در دفع فتنه 88 نقش اول بوده و بسیج شجره طیبه مردمی است که در این پیروزی نقش محوری ایفا کرد.»


گردان امام علی آماده جنگ و گریز شهری 

به نظرمی رسد همین نقش آفرینی موثر بسیج در فتنه 88 بود که دستمایه تشکیل گردان‌های امام علی علیه‌السلام برای مقابله سازماندهی شده با تهدیدات داخلی بود که جمعه هفتم مهرماه سال جاری سردار جعفری فرمانده کل سپاه در اجتماع 20 هزار نفری بسیجیان سپاه امام حسن مجتبی‌(ع) از سازماندهی بیش از 100 گردان امنیتی بسیج به نام امام علی‌(ع) خبر داد وگفت:«این گردان‌ها به منظورمقابله با دشمنان داخلی انقلاب پیش بینی شده‌اند و آماده برقراری امنیت جهت استمرار انقلاب اسلامی وحرکت به سمت پیشرفت آن نیز می‌باشند. گردان‌های عاشورا بستر گردان‌های امام حسین‌(ع) و امام علی‌(ع) است و بیش از400 گردان امام حسین‌(ع) امروز آماده مقابله با تهدیدات نظامی دشمنان و جهاد در راه خدا در کنار رزمندگان نیروی زمینی سپاه می‌باشند. 

هدف اصلی گردان امام علی(ع) کسب حداقل توان نظامی وامنیتی و دفاع از کوی و برزن می‌باشد وگردان‌های عاشورا بیشترین نقش را در عرصه جنگ نرم ایفا می‌کنند.گردان‌های بیت المقدس چکیده‌ای از دسته‌‌های رزمی بسیج در سطح و نواحی حوزه‌ها است و سازماندهی بسیجیان در قالب ماموریت‌های مختلف آمادگی‌های آنان را در سطح قابل توجهی افزایش داده وآمادگی‌های بسیج به لحاظ کمی و کیفی هیچگاه به‌اندازه امروز نبوده است. 

هدف اصلی جنگ فرهنگی دشمن نیروهای پیشرو انقلاب و بسیجیان و پاسداران است و برای ایفای نقش در این عرصه مهم میزان آمادگی‌های بسیج با تشکیل بیش از160هزارحلقه صالحین افزایش یافته تا بسیجیان هر چه بیشتر به سلاح ایمان و بصیرت مجهز شوند. 

این یک تکلیف بردوش مدافعین انقلاب است ودر واقع افزایش مهارتها وتوان تخصصی بسیجیان در سازمانی که سازماندهی شده‌اند، تعمیق معنویت و ایمان‌افزایی، عمق بخشیدن به بصیرت و بینش‌های سیاسی و نیز عمل بموقع و انقلابی هربسیجی نسبت به تکالیف خود از جمله تکالیف مهم بسیجیان می‌باشد. 

بسیجیان امروز باید تکالیف خود را بیش از گذشته بشناسند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ابعاد سازمانی به عنوان متولی بسیج، بستر سازی مناسبی را در راستای مقابله با تهدیدات در ابعاد مختلف ایجاد می‌کند که مقابله با هر یک از تهدیدات در ابعاد نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، عقیدتی نیازمند سازمان و ساز و کار متمایزی است که بحمدالله این تفکیک درسازمان بسیج مستضعفین صورت گرفته است.» 

آماده‌باش بسیج برای مقابله با فتنه 92 

ادامه مطلب...




      

خاطره? آیت‌الله خامنه‌ای از 12 فروردین 58

 

سوال: ضمن تشکر از وقتى که در اختیار ما قرار دادید همان‌طور که مى‌دانید در آستانه‌ى فرا رسیدن هفتمین سالگرد استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران هستیم. شش سال پیش در چنین روزى ملت ما با شرکت گسترده‌ى خود در رفراندم جمهورى اسلامى ایران به جمهورى اسلامى رأى آرى داد اگر در این زمینه مطلبى دارید و یا احیانأ خاطره‌ى شیرینى از آن روزها به یاد دارید براى ما بیان کنید.
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22253/13920111.jpgمطلب در باب روز جمهورى اسلامى و روز رفراندم خیلى زیاد است و البته خاطراتى هم از آن روز طبعاً داریم که لابد نمى‌شود همه‌ى آن مطالب را در این گفتار کوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهورى اسلامى یک مقطع تاریخى بى‌نظیرى در تاریخ کشور ماست، زیرا که براى اولین بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت کوتاه اولین سالهاى فتح ایران به دست مسلمین یعنى که در آن سالهاى کوتاه البته حکومتها تا حدود زیادى اسلامى بودند در طول این تاریخ ممتدى که کشور ما داشته، براى اولین بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران کوتاه صدر اسلام یک حکومتى اعلان شد، یک نظامى اعلان شد که داراى دو خصوصیت مردمى بودن و الهى بودن هست؛ یعنى جمهورى اسلامى.

اصلاً این خاطره را با هیچ خاطره‌اى در تاریخ کشورمان نمى‌شود مقایسه کرد. نقطه‌ى مکمل و متمم انقلاب بیست‌ودو بهمن بود یعنى خلاصه محصول بیست‌ودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردین بود.

از یک نظر دیگر هم روز جمهورى اسلامى بسیار مهم است و آن این‌که این اولین نمونه در دنیاى امروز هست که با مکتبها، نظامها، سیاستها، دیدگاههاى مختلف، شیوه‌هاى گوناگون حکومت را به مردم دنیا عرضه مى‌کند، دارد عرضه مى‌شود؛ این اولین نمونه‌اى است که مردم دنیا دارند مى‌بینند جمهوریهاى دیگرى که اعلان مى‌شود جمهوریهاى سوسیالیستى، جمهوریهاى به سبک دموکراسى غربى به انواع واقسامش هیچ کدام چیز جدیدى نیست اصل جمهورى هم چیز جدیدى نبود اما آن جمهورى‌اى که مبانى و ارزشهاى اساسى‌اش و قواعد اصلیش از اسلام گرفته شده این یک چیز بى‌نظیرى است.

یک خصوصیت دیگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن این‌که آن روز عید فقط ما مردم ایران نیست، بلکه عید همه‌ى کسانى مى‌تواند باشد که مسلمانند، یعنى نزدیک به یک میلیارد جمعیت. آنها هم، یعنى ملتهاى مسلمان عادت کردند که اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببینند. آن وقتى که یک ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطه‌گر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمى‌گیرد و اعلان یک جمهورى براساس اسلام مى‌کند این براى همه‌ى ملتهاى مسلمان مایه‌ى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصیات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست.

خاطره، من البته در آن روز، روز رأى‌گیرى کرمان بودم از طرف امام یک مأموریتى به من محول شده بود که بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاى بلوچستان و مردم آن‌جا را از نزدیک دیدار بکنم و پیام امام را براى آن مردم ببرم. پیام محبت و دلسوزى را که ملاحظه مى‌کنید از همان روزهاى اوّل امام به فکر افتادند که با این مستضعفین دورافتاده‌اى که به کلى فراموش شده بودند، حتى در نظام گذشته ملاطفت و محبت کنند و من را که آن‌جا سابقه داشتم آشنائى نسبتاً زیادى داشتم فرستادند آن‌جا براى این کار.

کرمان رسیده‌بودم من در راه بلوچستان که روز رأى‌گیرى بود، در فرودگاه بچه‌هاى حزب‌الهى و داغ کرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر کدام مى‌خواستند که بیاورند من تویش رأى بیاندازم. آنها هم من را مى‌شناختند. یعنى سابق که کرمان رفته بودم و مردم کرمان با من آشنا بودند. من هم خیلى به مردم کرمان از قدیم علاقه داشتم مردم خیلى بامحبت و جالب بودند همیشه در چشم من. خیلى لحظه‌ى شیرینى بود براى من، آن لحظه‌اى که این رأى را من مى‌انداختم توى صندوق و مى‌دیدم آن شور و هیجانى را که مردم کرمان از خودشان نشان مى‌دادند در رأى دادن. بعد هم نشان داده شد که خب نودونه درصد آراء به جمهورى اسلامى آرى بود.

خاطره‌اى که فقط اشاره مى‌کنم مخالفتهایى است که با رأى‌گیرى به این شکل وجود داشت که از طرف جناحهاى مختلف این مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهایى که بر مطبوعات کشور مسلط بودند، روشنفکرهاى چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطى، اینها که مطبوعات آن روز را اطلاعات، کیهان آن روز را توى مشت داشتند که خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامه‌ى حسابى دیگرى هم نبود یعنى همین روزنامه‌ى جمهورى اسلامى که نبود روزنامه‌ى دیگرى هم که بشود مورد اتفاق باشد همین‌طور. هرچه دلشان مى‌خواست مى‌نوشتند. رفته بودند این‌جا و آن‌جا این روشنفکرهاى گروهکى سیاسى ملحد و نیمه‌ملحد از شخصیتهاى گوناگون نظر خواسته بودند که به نظر شما آرى یا نه درست است؟ یا بیائید چندجور حکومت را مطرح کنیم و رأى بگیریم. مقصودشان هم این بود که مردم را از آن یکپارچگى خارج کنند، اگرچه فرقى هم نمى‌کرد یعنى تأثیرى هم نداشت. اگر مردم خب طبیعى بود که به آن شیوه‌هاى دیگر رأى نمى‌دادند و به خصوص بعداز آنى که امام آنجور صریح فرمودند جمهورى اسلامى نه یک کلمه کم، نه یک زیاد، لکن آنها کار خودشان را مى‌کردند به امید این‌که شاید بتوانند شکاف بیندازند این رأى زیاد مردم را کم کنند، رأى را تقسیم کنند از این کارها مى‌کردند و اوضاعى داشتیم ما در شوراى انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح ملى‌گرا که بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود که این شیوه‌اى را که بعد هم انجام گرفت این شیوه را اثبات کنیم که این شیوه‌ى درستى است.
مصاحبه درباره‌ى روز دوازدهم فروردین
10/01/1364

 






      
<      1   2   3   4