مدیر حوزه علمیه الامام ‌القائم(عج) تهران با استناد به حدیثی از امام باقر(ع) گفت: در آخر‌الزمان از پول‌های حرام دو گرفتاری برای مردم پدید می‌آید، نخست آنکه قیمت‌ها بالا می‌رود و دوم آنکه مزه و لذت میوه‌ها و غذاها از بین می‌رود.

 

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، آیت‌الله سید عبدالجواد علم‌الهدی در سال 1309 هجری شمسی در مشهد مقدس به دنیا آمد. وی تحصیلات حوزوی را از سن 11 سالگی در حوزه علمیه «نواب» این شهر آغاز کرد و ادبیات، صرف و نحو، معانی و بیان، منطق، اصول فقه، تفسیر قرآن و عقاید کلامی نسبت به توحید، نبوت و معاد را فرا گرفت. 

 سید عبدالجواد در سال 1325 نیز به همراه برادرانش برای هجرت از خراسان، عازم قم شد و برای فراگرفتن تحصیلات قرآنی بالاتر، از اساتید حوزه علمیه قم بهره برد. وی سطح عالی دروس حوزوی را در محضر اساتیدی مانند آیت‌الله العظمی بروجردی(مدت 10 سال) در مدرسه فیضیه قم گذراند. علم‌الهدی به موازات درس آیت‌الله العظمی بروجردی، به همراه آیت‌الله شهید سعیدی از سال 1331 در درس استاد امام خمینی (ره) شرکت کرد و تا سال 1342 که ایشان را تبعید کردند از محضر حضرت امام بهره برد.

بخش دوم و پایانی گفت‌وگوی خبرنگار فارس با آیت‌الله سید عبدالجواد علم‌الهدی ناظر به سؤالات و مشکلات دینی روز جامعه است که مشروح آن در پی می‌آید.

 

ادامه مطلب...

تا کی انتقاد پس عمل کردن کجاست ؟

آیا مشکل سواحل فقط روزه خواری در ماه رمضان است یا مواقعی که شما تشریف فرما می شوید؟حاج آقا بعد ماه مبارک رمضان هم تشریف ببرید مخصوصا نزدیکیهای غروب و شبها !!! حاج آقا چرا این قدر خشن شلاق ؟رافت اسلامی پس چی میشه؟ شما فکر وهن اسلام نیستید ؟ شما باید عالم به زمانه هم باشید !!!!

فساد در سواحل دریا و شهرهای ساحلی خیلی خیلی فراتر از این حرفهاست

امام جمعه بابل ‌با بیان اینکه وضع برخی از سواحل مازندران از سواحل مدیترانه بدتر است، گفت: جلوی تعطیلی بخشی از احکام الهی در سواحل گرفته شود.

گریختن ری شهری به لندن!!!!

بنی‌صدرگفت:امام تا شش‏ ماه دیگر بیشتر زنده نیست

پاسخ عباس سلیمی نمین به محسن هاشمی رفسنجانی  

"روزی آقای هاشمی رفسنجانی از باب خیرخواهی به این جانب گفت: چه بسا امشب، امام از دنیا برود و فردا آقای منتظری رهبر باشد؛ در آن صورت تو نمی توانی در داخل ایران زندگی کنی. بنابراین مصلحت نیست موضوع مهدی هاشمی را این طور دنبال کنی...  

مگه قرار بوده چه بلایی سر هم بیارن که ری شهری نمی تونسته تو ایران زندگی کنه!!!!!!؟؟ باید فرار کنه بره لندن تا نگفتن هم بر نگرده!!!!

ببخشید که دو سال در امریکا اسیرتان کردیم، شما نابغه هستید!

پل اینگلمیر قاضی منطقه ای آمریکا گفت: بانکی سزاوار هیچ نوع محکومیت زندان نیست زیرا وی پیش از این، نزدیک به دو سال زندانی کشیده است. قاضی از وی به عنوان "مردی با استعداد و حتی نابغه" یاد می کند.

بولتن نیوز: علی الظاهر دامنه تحریم ها علیه ملت ایران تنها در مسائل اقتصادی و سیاسی خلاصه نمی‌شود و تحریم ایرانیان حتی در زمینه های علمی نیز خصومت دائمی ایالات متحده با ایرانیان را بیش از پیش ثابت می‌کند.

به گزارش بولتن نیوز، چندی قبل بود که خبر نبود امکان اعطای جایزه دکتر اردشیر قوام زاده (دانشمند ایرانی برنده جایزه برترین محقق جهان در زمینه سرطان و بیماری های خونی) به دلیل تحریم ها، تعجب بسیاری از جهانیان را برانگیخت؛ تحریمی که سابقه آن در تاریخ تحریم ها کاملا بلاموضوع بود.

علاوه بر این، در ادامه روند خصومت علمی علیه ایرانیان، «محمود رضا بانکی» دانشمند شیمی ایرانی نیز در آمریکا به جرم «خرید مسکن!» در منهتن به 2سال زندان محکوم شد.

اما این بار متوجه نبودن اتهام قطعی علیه این ایرانی، مورد توجه یکی از قضات آمریکا قرار گرفت و حکم زندان دانشمند ایرانی محکوم در پرونده‌ی مبادلات تجاری با ایران و نقض تحریم های تجاری علیه این کشور در نیویورک لغو شد. در عین حال بانکی نیز از قاضی درخواست "اعاده‌ی حیثیت" کرد.

آسوشیتد پرس در این باره گزارش داد که دانشمند تحصیلکرده‌ی ایوی لیگ (گروهی متشکل از بهترین و معتبرترین دانشگاه های شرق امریکا) که حکم محکومیتش برای نقض تحریم های تجاری علیه ایران سال گذشته به اجرا در آمد، قرار نیست زندانی بیشتری را تحمل کند. یک قاضی روز سه شنبه گفت که نمی خواسته مجازاتی را که این دانشمند پیش از این متحمل شده است، تشدید کند.

پل اینگلمیر قاضی منطقه ای آمریکا گفت: بانکی سزاوار هیچ نوع محکومیت زندان نیست زیرا وی پیش از این، نزدیک به دو سال زندانی کشیده است. قاضی از وی به عنوان "مردی با استعداد و حتی نابغه" یاد می کند.

درست قبل از اینکه اینگلمیر تصمیم خود را اعلام کند، بانکی نیز گفته بود که او "تاریک‌ترین لحظات" را در زندان سپری کرده است.

این دانشمند ایرانی در توضیح رنج‌نامه خود در زندان های آمریکا گفت: "من با چشم خود می دیدم که زندگی‌ام در زندان تلف می شود. آن روزها هرگز باز نمی گردد."

بانکی 36 ساله گفت که قبل از گرفتن مدرک دکترا در رشته مهندسی شیمی از دانشگاه پرینستون وقتی برای حضور در دانشگاه پردو و دانشگاه کالیفرنیا در برکلی به ایالات متحده آمد، به سختی می توانست انگلیسی صحبت کند و قبل از اینکه به اتهام نقض تحریم های تجاری علیه ایران (که در سال 1995 برای منع شهروندان آمریکایی از تهیه کالا، خدمات یا فناوری برای ایران یا دولت این کشوروضع شده بود) محکوم شود در شرکت مک کینزی (یک شرکت مشاوره‌ی مدیریت) کار می کرده است.

قبل از اینکه دادگاه تجدید نظر حکم محکومیت وی را لغو کند، او مدت 21 ماه از محکومیت خود را تا ژوئن 2010 پشت سر گذاشته بود و به احتمال زیاد به اتهام "اظهارات نادرست" تنها شش ماه دیگر باید در زندان باقی می ماند.

بانکی گفت که او پیش از این نیز مشکلات جستجو برای کار را تجربه کرده بود اما این محکومیت -آن‌هم درست هنگام مصاحبه‌ی شغلی که در دانشکده ای در کالیفرنیا به خوبی پیش می رفت؛ وقتی مجبور شد توضیح دهد که طی دو سال گذشته کجا بوده است- "یک فاجعه‌ی تمام عیار بود"

قاضی اینگلمیر نیز برای اخذ "اعاده‌ی حیثیت" و پاک کردن سوء سابقه از پرونده‌ی او درخواست کمک کرد.

وکلای مدافع در دادگاه استدلال کرده بودند که وقتی 3.4 میلیون دلار به حساب بانکی او سپرده شده محمود رضا فقط خبر داشته که از بستگانش در ایران برایش پول واریز می شود. دولت گفت که او بخشی از این پول را برای خرید مالکیت مشترک مسکنی در منهتن به مبلغ2.4 میلیون دلار صرف کرده و این مبلغ را از طریق کارت اعتباری خود پرداخت کرده است.

بانکی حتی برای رهایی از این اوضاع و ادامه تحصیل و تدریس خود، موافقت کرد تا به عنوان بخشی از حل و فصل این پرونده؛ مبلغ710.000 دلار جریمه‌ی نقدی بپردازد.

دولت ایالات در آذر سال 90 نیز دکتر عطاردی (استاد برق دانشگاه شریف) را به دلایل واهی به حبس خانگی در آمریکا محکوم کرد و بدین ترتیب نه تنها ایرانیان بلکه جامعه جهانی را از بهره برداری از این دانشمندان محروم ساخت که این پرونده همچنان جریان دارد.

واما 4 کوچکتر است و قابل اعاده حیثیت و ....... نیست!

روزنامه ایران

سال 74 ماموران به اتهام سرقت یک کیف پر از طلا دستگیرم کردند در حالی که بی گناه بودم واز ماجرای سرقت طلاها خبر نداشتم اما به دلیل اینکه در منطقه به عنوان  موتور سواری تیزرو شناخته شده بودم به من تهمت زدند و مرا دزد طلاها شناختند که به همین خاطر4سال زندانی شدم  تا اینکه یک روز به دادگاه احضار شدم و قاضی پس از عذرخواهی !!!  گفت:سارق اصلی طلاها در اصفهان دستگیر شده؟! اما همان 4 سال برایم کافی بود تا زندگی ام زیر و رو شود چرا که همسرم طلاق گرفت و رفت من هم که در این مدت تمام رمز و رازهای سرقت را یاد گرفته بودم به دنبال آزادی از زندان یک جاعل حرفه ای شدم و.....

خاطرات چند تا از دزدی ها جالب است که خودتان مطالعه کنید

خبرگزاری دانشجو؛ فرصت های قبل از افطار در ماه مبارک رمضان یکی از بهترین فرصت ها برای جذب مخاطب در صدا و سیما است. مدیران سیما با دریافتن این واقعیت در چند ساله اخیر به برنامه سازی های متنوعی با رویکردهای اجتماعی و مذهبی پرداخته اند.

چیستی و هویت این گونه برنامه های گفت‌وگو محور ذر گرو تعریف و پرداخت به سوژه تعریف می شود تا آن جا که ملاک دعوت از مهمانان بر خلاف دیگر برنامه ها تنها شهرت و جذابیت های رسانه ای نیست، به عنوان نمونه در برنامه سال های پیش سوژه ها حول محور فضایی جدی و ملموس اجتماعی انتخاب می شد مانند حضور تازه مسلمانان و یا والدینی که از قصاص قاتل فرزند خویش گذشت کرده بودند.

اما با گذشت زمان و عمر برنامه های قبل از افطار متاسفانه نه تنها شاهد پختگی هرچه بیشتر سوژه ها نیستیم بلکه روند رو به افول انتخاب سوژه ها تا آن جا سرعت گرفته که نه تنها پاسخ گویی نیازهای جدی و واقعی جامعه نیست بلکه صد افسوس را به استفاده از سوژه های زرد گذاشته است.

در روند این سیر نزولی می توان به برنامه شب گذشته ماه عسل از شبکه سوم سیما اشاره کرد، برنامه شب چهارم این برنامه از جنبه انتخاب سوژه نه تنها بر آورده کننده نیازهای مخاطب نبود بلکه قالبی کاملا فانتزی داشت تا آن جا که متن و زمینه برنامه با میان پخش های آن هیچ گونه ارتباط و انسجامی نداشت.

حضور زنان خلبان، ملوان و آتش نشان در برنامه صرفا به خاطر شغل و موقعیت اجتماعی آنان نه تنها معضلی از معضلات جدی جامعه را حل و فصل نمی کند بلکه یادآور سوژه های خنک مجلات برای جذب مخاطب است.

ورود زنان ایرانی به عرصه های علمی و عملیاتی امری ستودنی است اما سوال بی جواب آن است که رابطه این افراد با فضای ماه مبارک رمضان و خانواده های قرآنی چیست؟ دعوت از این مشاغل و افراد تنها جنبه فانتزی دارد و به صورت جدی نه تنها مشکلی از مشکلات جامعه را حل نمی کند بلکه باعث هدر رفتن سرمایه و وقت مردم می شود.

افرادی چون خلبانان و ملوانان و آتش نشانان برای همه مردم جذاب هستند حال چه برسد که زن هم باشند. اما سوال جدی و اصلی آن است که پرداخت به این موضوع چه ضرورت و فایده ای دارد؟ آیا سوژه های جدی تر و مفید تری وجود ندارد؟

نکته دوم آن است که فضای قبل افطار در ماه مبارک رمضان فرصتی طلایی برای انتقال بسیاری از مفاهیم ارزشی اخلاقی اجتماعی است. اما متاسفانه به علت گم شدن هدف در این برنامه ها شاهد حضور برخی مهمانان هستیم که حتی ظاهر آنان متناسب با فضای ماه مبارک و یک فرد مسلمان نیست.

به هرجهت بی ارتباط بودن سوژه و ناکارآمد بودن آن سبب ناکام ماندن تلاش های مجری برای ایجاد ارتباط بین ماه مبارک رمضان، علت دعوت مهمانان، خانواده های قرآنی و خواندن متنی درباره حضرت ابالفضل العباس شد.

انتظار مخاطبان سیما از مسئولان آن است که اجازه ندهند برنامه های قبل افطار با انتخاب سوژه های زرد و بی ارتباط باعث گریز مخاطب بشوند؛ همانطور که سبب مضمحل شدن این سری برنامه ها نیز می شود.