آمار فدایی - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 9
کل بازدید : 839744
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 03/10/21    ساعت : 9:13 ص
تاریخ روز

همایش عدالتخواهان ولایتمدار با ممانعت برخی مسئولان امنیتی قم رسما لغو شد/اما با استقبال مردم این مراسم بصورت خودجوش برگزار گردید.

چهارشنبه شب گذشته قرار بود همایش عدالتخواهان ولایتمدار با حضور مردم انقلابی قم در مسجد شهدای زاویه واقع در خیابان آذر برگزار گردد.

اما متاسفانه برخی مسئولان امنیتی قم ، هیئت امنای این مسجد را تحت فشار قرار داده و مانع برگزاری این همایش شدند.

پس از نماز مغرب وعشاء مردم با اعتراض به کسانی که مانع انجام این مراسم بودند؛ خواستار برگزاری این مراسم گشتند.

در نهایت برنامه بصورت خودجوش وبا استقبال مردم برگزار شد.

اما این سوال مطرح است که چرا نباید مردم سخن عدالتخواهان را بشنوند و مسئولان امنیتی به چه علت از انجام همایش یاران ولایت هراسان شده اند؟

این سوال در ذهن مردم نقش می بندد که چگونه است اراذل واوباش فرهنگی وسیاسی واقتصادی و ... به راحتی می توانند حرف ناحق خود را در ملا عام فریاد کنند اما مردم ولایتمدار نباید حرفی از عدالت وعدالت خواهی بزنند؟!!

آیا منافع این مسئولین در خطر است؟

ریشه این برخوردها که در طول سالهای گذشته صورت گرفته چه می تواند باشد؟

به راستی قضیه چیست؟!!








      

بسمه تعالی 

چهارشنبه 17 خرداد 1391 اولین کرسی آزاد اندیشی با موضوع عدالتخواهی با

سخنرانی طلبه عدالتخواه سیرجانی در حیاط مدرسه فیضیه بسیار پرشور و با حرارت

برگزار شد.

طلبه سیرجانی ضمن توضیح مختصری از مراحل مختلف نهضت عدالتخواهی در طول سالهای

گذشته در این جلسه گفت: ما یکسال ویکماه در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)

اردو زده بودیم تا دوستان به این حرکت بپیوندند و این حرکت با قوت بیشتری ادامه یابد.

ضمنا ما منتظر مسئولین هم بودیم تا بیایند وگفت وگو کنیم و مسئله حل شود اما نیامدند و

متاسفانه با ما برخورد کردند.

وی در ادامه افزود: بعد از آن مرحله،حرکت جدید ما بصورت پیاده روی عدالتخواهانه در

قم،تهران ودیگر شهرهای کشور از جمله اهواز شروع شده است.


وی گفت: مقام معظم رهبری در آخرین خطبه های نمازجمعه خود در بهمن ماه سال 90 همه قوت

های نظام را برشمردند اما در بخش ضعفها فرمودند ما در عدالت اجتماعی به نقطه مورد نظر

اسلام نرسیده ایم این ضعفها را باید مسئولین وآحاد مردم برطرف کنند...

طلبه سیرجانی اضافه کرد: ما معتقدیم با استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی وحاکمیت ولایت

مطلقه فقیه در این مملکت، توقع بیش از این می باشد، توان بالقوه ای وجود دارد که ما باید این

توان را بالفعل کنیم.


ایشان با ذکر نکته ای مهم ادامه داد: تمام اتفاقاتی که در این 50 سال اخیر از 15 خرداد 42 تا

الان افتاده است، می شود اسمش را گذاشت قیام یک ولی خدا- قیام ولایت- 

فردی مثل حضرت امام خمینی قیام کرد مبتنی بر آیه قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا

لله مثنی وفردی.


پیروزی انقلاب وبعد استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی وشکل گیری قوای سه گانه وسایر

سازمان ها ونهادها ،پیشرفت کشور در حوزه های گوناگون و برکاتی که در خارج از کشور داشته

است همچون بیداری اسلامی همه از برکات "قیام ولایت" بوده است.

کسانی که تا بحال حضرت امام را یاری کرده اند در واقع در این قیام یعنی قیام ولایت او را یاری

رسانده اند.

کاری که تا بحال صورت نگرفته وما درصدد انجام آن هستیم "قیام یاران ولایت" می باشد.
 
ما معتقدیم  بعد از سی وسه سال از عمر مقدس نظام اسلامی زمینه "قیام یاران ولایت" فراهم

شده است.
 
باید یاران ولایت قیام کنند، بعد از سی وسه سال زمینه ایجاد شده است که ما انشاالله

یکی از مهم ترین آرمان های انقلاب یعنی عدالت را پیگیری کنیم که اولین وضروری ترین

مسئله است

ازاین جهت ما معتقدیم باید یک قیام لله را شکل بدهیم

و این قیام اقتضائات خاص خودش را دارد مثلا این که باید از پایین باشد، باید از طرف یاران ولایت

باشد نباید انتظار داشته باشیم که حتما همه حرکت ها توسط یک مرجع تقلید شروع

شود.


طلبه سیرجانی اظهار داشت :همان طوری که یک عملیات هایی در جنگ، ناو می خواهد وبرخی

دیگر، قایق موتوری؛ 

اینجا هم همین طور است حرکت ما هم شبیه همان عملیاتی است که با قایق موتوری انجام می

شود

ولی متاسفانه تصور بسیاری این است که حتما همه جا باید یک مرجع تقلید جلو باشد

در قیام حضرت امام باید یک مرجع تقلید قیام می کرد تا سیل راه می افتاد و سد نظام

شاهنشاهی از میان می رفت.

ما معتقدیم الان باید چشمه راه انداخت

چشمه های جوشانی که از درون نظام مقدس جمهوری اسلامی بجوشد وبرکات آن به

همه برسد.

معتقدیم کار ما "قیام یاران ولایت" است.

و این بشارت را به همه می دهیم که این حرکت به نهایت خود وپیروزی خواهد رسید انشاالله

ما دست همه عزیزان را به یاری می طلبیم.

پس از سخنان طلبه سیرجانی، وی به سوالات وابهامات طلاب و روحانیون حاضر در جلسه پاسخ

گفت






      

به لطف خدا چند روز پیش 17 خرداد 1391 کرسی آزاد اندیشی با موضوع عدالت وعدالتخواهی با حضور وسخنرانی طلبه عدالتخواه سیرجانی در حیاط مدرسه فیضیه بسیار پرشور وبا حرارت برگزار شد.
















      

اگر عمری بود حاج آقا حتما خاطرات را یادداشت کنید ( کار های کرده و ناکرده ) تا بعدا  !!!!!!!!!!!  چاپ شود و اگر عمری بود من هم خواهم خواند تا ببینم کی به کی بود کی به کی نبود!!!!!

 

آیت‌الله موسوی اردبیلی دیروز در پایان درس خارج فقه و در پایان سال تحصیلی طلاب در سخنان مهمی صادقانه به برخی مشکلات اشاره کرده و از مردم حلالیت طلبید.
به گزارش مشرق به نقل از بازتاب ، این مرجع تقلید گفت: اگر این انقلاب ضایع شود، علاوه بر فرصت‌هایی که از یک ملت ضایع شده است، آبرو و اعتبار روحانیت شیعه هم مخدوش میشود. امروز ما از میراث آبرو و اعتباری بهره می‌بریم که طی قرن‌ها و با خون دل‌ها و مرارت‌ها فراهم آمده و خودخواهی ما یا کوتاهی ما یا بدون تأمل و تدبیر عمل کردن ما خسارت‌های سنگینی به بار می‌آورد. البته سنگ‌اندازی دشمنان و بدخواهان این انقلاب را هم نباید نادیده گرفت، ولی اگر خود ما درست عمل کنیم، هیچ عامل خارجی نمی‌تواند رابطه ما را با خدای تعالی و با مردم مسلمان خراب کند.

ایشان گفت: اگر اشکالات و نارسائی‌هائی وجود دارد مسئولیت آن با ماست و ربطی به اسلام ندارد.

دومین رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی صادقانه خطاب به مردم ایران و خانواده شهدا گفت: اگر بنده کاری کرده‌ام که نباید می‌کردم یا ترک فعلی کرده‌ام که باید انجام می‌دادم، از همه عذر می‌خواهم، از همه حلالیت می‌طلبم. من از طرف خودم حرف می‌زنم، به دیگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود. ولی گمان می‌کنم همه ما، همه مسئولین، از سابق تاکنون، باید از مردم عذرخواهی کنیم. ضرورت این کار البته برای مسئولینی که در لباس روحانیتند بیشتر است.



متن سخنان این مرجع تقلید به روایت پایگاه اطلاع رسانی ایشان چنین است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

امروز آخرین جلسه بحث ما در این سال تحصیلی است و آقایان فرصتی در پیش دارند تا سال آینده که معلوم نیست مقدرات الهی چه باشد و آیا بتوانیم باز هم به درس و بحث مشغول شویم یا نه؟ بنده می‌‎خواستم در این جلسه نکاتی را خدمت آقایان عرض کنم. البته مدتی است این مسائل ذهن مرا مشغول کرده است و این فرصت را برای طرح آن‌ها مناسب دیدم.

اولاً، می‌خواستم عرض کنم تعطیلی دروس حوزوی در گرمای تابستان به معنای تعطیل تحصیل و تحقیق نیست. به کار علمی نباید مثل کار اداری نگاه شود، باید مسائل علمی به دغدغه‌های ذهنی ما تبدیل شود تا بتوانیم آن‌ها را به خوبی پی ‎گیری کنیم و به جایی برسانیم. شاید فرصت تعطیل دروس معمول، فرصت خوبی باشد برای مطالعه در زمینه‌هایی که فهم ما از اسلام به آنها نیاز دارد، ولی در ضمن دروس مرسوم کمتر مطرح می‌شود: از تاریخ و سیر و عقاید و تفسیر و اخلاق گرفته تا معلوماتی که شاید علوم اسلامی و حوزوی به شمار نیاید، ولی یک عالم اسلامی باید آن‌ها را بداند؛ از مسائل روان شناسی و جامعه شناسی و اقتصاد و امثال این‌ها، البته هر کس به فراخور زمینه‌ای که در آن کار می‌کند و علایقی که تعقیب می‌کند.

بالاخره روزگار عوض شده، مخاطبان، آقایان مردمی هستند که غالباً تحصیل کرده‌اند و شاید تحصیلات عالیه دارند. نباید فکر کنند علمای دین از دنیا بی‌خبرند. مرادم فقط اطلاع از مسائل جاری و سیاسی دنیا نیست، بلکه مسائل عمیق تر، مسائل فکری مردم که از قضا در زندگی آن‌ها هم تأثیر دارد و در دیانت آن‌ها تاثیرگذار است.

مسأله دیگر این که اگر روحانیت اعتباری دارد، مقبولیتی دارد، این اعتبار اصیل نیست، مال خود ماها نیست، این از جای دیگری است. این اعتبار مال دین است، مال پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) اوست. اگر مردم به روحانیت ارادت می‌‎ورزند، به واسطه این است که ماها را شاگرد مکتب امام صادق (ع) می‌دانند. ماها باید به لوازم این انتساب ملتزم باشیم. لازمه انتساب به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) این است که خود را پاک گردانیم، خودخواهی و خودمحوری را کنار بگذاریم.

اگر رفتار خارج از ضوابط تقوا و اصول مورد رضایت محمد و آل محمد (ص) از ما سر بزند، این می‌تواند در عقاید مردم، در اخلاق مردم اثر سوء بگذارد و مسئولیت آن بسیار سنگین است. مردم توقّع ندارند از من و شما رفتار خارج از حیطه تقوا و اخلاق اسلامی ببینند و حق هم دارند. توقع ندارند ببینند ما مبلّغ خودمان هستیم، اسلام را وسیله کرده‌ایم تا امور خودمان را پی بگیریم. اهل بیت (ع) هم استیکال به دین را مذمت کرده اند؛ استیکال به دین یعنی انسان دین را و ارادت مردم به دین را و اعتقادات مردم را نردبان ترقی خودش بکند.

این وجوه شرعیه‌ای که مردم در اختیار ما قرار می‌دهند، ارث پدری ما نیست. این را می‌دهند که به اسلام خدمت کنیم. صاحب حقیقی این مال(عجّل‌الله تعالی فرجه الشریف) وقتی که به اراده خداوند متعال تشریف بیاورند، این اموال را صرف تقویت اسلام می‌کنند، صرف اعتلای مسلمین می‌کنند. آقایان چنین تشخیص داده‌اند که اگر طلاب علوم دینی با این مال تقویت شوند که بتوانند وقت بیشتری را برای درس خواندن اختصاص دهند، به اسلام خدمت خواهند کرد.

البته وجوه شرعیه‌ای که به طلاب می‌رسد ناچیز است ولی همین هم به اعتبار خدمت به اسلام توزیع می‌شود. لذا آقایان محترم باید توجه داشته باشند ما در مقابل ولی‌الله اعظم(عجّل‌الله تعالی فرجه الشریف) مسئول هستیم. اگر درس خواندن ما به درد تقویت اسلام نخورد، به درد دینداری مردم نخورد، معلوم نیست چه وجهی پیدا می‌کند. از این ناحیه واقعاً باید نگران بود. ما اگر در لباس روحانیت هم نبودیم در قبال دین خدا وظیفه داشتیم، در مقابل همین نعمت‌های الهی موظف و مسئول بودیم، تا چه رسد به این که زندگی ما و اعتبار ما با خدمت به دین عجین شده است.

البته روزگار ما هم روزگار دیگری شده است. در دوره طاغوت مسئولیت حوزه‌ها کمتر بود. امکانات در اختیار نبود. فشارها زیاد بود. زندگی طلاب در عسرت بود. صدای ما به مردم نمی‌رسید. در مقدرات زندگی مردم تأثیر چندانی نداشتیم. خون دل‌ها می‌خوردیم تا یک مجله راه بیفتد، تا یک کلاس در یک مسجد دائر شود، تا چهار تا جوان را بتوانیم جمع کنیم. به برکت انقلاب اسلامی فضا عوض شد. مردم به علما اقبال کردند، به حوزه‌ها اقبال کردند. مردم از مرحوم امام(اعلی‎الله‎مقامه) صداقت دیدند، دیدند برای دین کار می‎ کند، برای خدا کار می‌کند، لذا به او رو آوردند. جوان -هایشان را به میدان فرستادند. همه برکات این انقلاب هم مال آن صداقت‌ها و آن فداکاری هاست. خدا را هم شاکریم که این نعمت را به ما ارزانی داشته است. البته نگران هم هستیم نکند با سوء عمل خودمان این فرصت طلایی را از دست بدهیم.

اگر این انقلاب ضایع شود، علاوه بر فرصت‌هایی که از یک ملت ضایع شده است، آبرو و اعتبار روحانیت شیعه هم مخدوش میشود. امروز ما از میراث آبرو و اعتباری بهره می‌بریم که طی قرن‌ها و با خون دل‌ها و مرارت‌ها فراهم آمده و خودخواهی ما یا کوتاهی ما یا بدون تأمل و تدبیر عمل کردن ما خسارت‌های سنگینی به بار می‌آورد. البته سنگ‌اندازی دشمنان و بدخواهان این انقلاب را هم نباید نادیده گرفت، ولی اگر خود ما درست عمل کنیم، هیچ عامل خارجی نمی‌تواند رابطه ما را با خدای تعالی و با مردم مسلمان خراب کند. آن چه نگران‌کننده است کارهایی است که عنایت حق تعالی را از ما بر می‌گرداند. خدای سبحان می‌فرماید: "ذلک بأنّ‌الله لم یک مغیّراً نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم". اگر عنایت خدا از ما برگشت، مردم هم از ما می‌برند. نه این که شخص من و جنابعالی مطرح باشیم، ممکن است مردم با رفتار من و شما از دین روی گردان شوند.

البته حق این است که عمل ما و قصور و تقصیر‌های ما ربطی به مکتب نورانی اسلام و تشیع ندارد، ولی مع الاسف مردم این طور قضاوت نمی‌کنند. اگر از ما بدی ببینند به پای دین می‌گذارند. واقع این است که با همه برکاتی که این انقلاب و نظام داشته و دارد و مرهون فداکاری‌ها و خون‌های پاک است، قصور و تقصیرها هم زیاد است. گاهی کارهایی می‌کنیم که موجب یأس و بدگمانی مردم شده است. امروز جوان‌های زیادی اعتماد و علاقه شان سست شده است. ایمان‌هایی در معرض خطر است. این‌ها تلفات سنگینی است که باید جدی گرفته شود. اگر رفتار من، گفتار من، اخلاق و منش من، کوتاهی من، تزلزلی در ایمان حتی یک نفر ایجاد کرده باشد، کافی است که خواب از چشمم ربوده شود.

بنده از اولی که با هزار سختی و مشقت، با هزار تهدید و فشار که در دوره رضاخان و پسرش وجود داشت، وارد عالم طلبگی شدم تا وقتی که فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی را شروع کردم، بعد هم که انقلاب پیش آمد و خواسته یا ناخواسته زیر بار مسئولیت رفتم، بعد هم که ممحّض در بحوث علمی حوزه شدم، چه آن زمان که مدارس مفید را در تهران راه ‎اندازی کردم، چه کانون توحید را، چه دانشگاه مفید را در قم و کارهای دیگری که انجام شده است، چشمم و امیدم به فضل و عنایت الهی بوده است. خواسته‌ام به اسلام خدمتی کرده باشم.

فعالیت‌های حوزوی به همین نیت بوده، کارهای اجتماعی و سیاسی به همین نیت بوده است، همراهی با مرحوم امام قدس سره و انقلاب به همین نیت بوده است. اما حالا بعضی کارها و نتایج را که می‌بینم، نگران می‌شوم که نکند ما در انجام وظایفمان قصور یا تقصیری داشته ایم. آن روز که دوستان ما مبارزه می‌کردند، آن روز که فداکاری می‌کردند، خیلی بهتر از این را توقع داشتند. نکند فردا در مقابل خدای تعالی، در مقابل صاحبان حق در این مسیر، در برابر این ملت، شرمنده باشیم. عمر دنیا زود می‌گذرد و من در سن و سال و وضع و حالی هستم که باید بیش از شما به فکر باشم.

می خواهم از این فرصت استفاده کنم و خطاب به ملت شریف ایران، به خانواده‌های شهدا، به جانبازان، به همه کسانی که زحمت کشیده‌اند، عرض کنم ما خیرخواهانه پا در این راه گذاشتیم، اما شاید کوتاهی کرده ‎ایم، شاید غفلت کرده ایم. اگر مشکلات و نارسایی‌هایی که هست به من مستند است، از همه عذر می‌‎خواهم. ما دلمان می‌خواست و می‌خواهد که ملت ما سربلند باشند، اخلاق و ایمان در میان جامعه ما رونق داشته باشد، ملت ما خوب زندگی کنند. اگر بنده کاری کرده‌ام که نباید می‌کردم یا ترک فعلی کرده‌ام که باید انجام می‌دادم، از همه عذر می‌خواهم، از همه حلالیت می‌طلبم. من از طرف خودم حرف می‌زنم، به دیگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود. ولی گمان می‌کنم همه ما، همه مسئولین، از سابق تاکنون، باید از مردم عذرخواهی کنیم. ضرورت این کار البته برای مسئولینی که در لباس روحانیتند بیشتر است.

عذرخواهی و حلالیت طلبی از ذوی الحقوق، سنت و سیره حسنه است. مردم ما می‌بینند ما خطاهای خودمان را، قصور و تقصیرهای سنگین خودمان را به روی خودمان نمی‌آوریم و حتی گاهی‌ اوقات طلبکار هم می‌‌شویم! اما رئیس فلان کشور یا وزیر بهمان مملکت به خاطر یک اشکال که ممکن است به نظر ما مهم هم نباشد، عذرخواهی میکند. وقتی‌ ما چنین عمل می‌کنیم، مردم از کجا بفهمند که این سنت حسنه، دستور اولیاء معصومین (ع) است. حضرت امیرالمؤمنین (ع) به حاکم منصوبش دستور می‌دهد که اگر مردم گمان خطا و اشتباه و ظلم بر تو داشتند به ایشان توضیح بده، عذر خود را برای آنان بیان کن. رسول خدا (ص) با آن عظمتش، بنا به نقل مشهور، از مردم حلالیت طلبید و در مقابل ادعای یک نفر آدم عادی برای قصاص آماده شد. همه می‌‌دانیم که به نص قرآن کریم، پیامبر و اهل بیت علیهم السّلام معصومند و از آن‌‌ها گناه یا خطایی سر نمی‌زند. این که آن حضرت چنین کاری کرده است، شاید می‌خواسته به ما یاد بدهد که در برابر مردم چگونه عمل کنیم.

بگذارید مردم این‌ها را از ما هم ببینند؛ در ما حس مسئولیت ببینند. ببینند که ما خود را در برابر آنان مسئول می‎ دانیم، آن‌ها را ولی نعمت خود می‌دانیم. مگر امام نمی‌فرمود این مردم ولی نعمت ما هستند. مگر ما از پیامبر خدا (ص) و ائمه (ع) بالاتریم؟. آن‌ها پاک و معصوم بودند و ما خطاکار و گنه کاریم. این چیزهایی که در سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) آمده، برای این نیست که آن‌‌ها را فقط در منابر یا سخنرانی‌ها برای مردم تعریف کنیم؛ بلکه باید پیش از همه خودمان به آن‌‌ها عمل کنیم. پس صادقانه به اشکالات اقرار کنیم و از خطاها عذرخواهی کنیم، تا صداقت ما دل مردم را گرم کند.

از این نترسیم که ما را متهم به عوام فریبی کنند. مردم از کلام ما، لحن صداقت را می‌فهمند. اگر صادقانه عذرخواهی کنیم و درصدد تدارک ما فات باشیم، مردم می‌فهمند، خدای تعالی هم یاری می‌کند. نکند خدای ناکرده از این همه تلاش و فداکاری نتیجه مطلوب نگیریم. نکند فردای قیامت پشیمانی و شرمندگی بر ما عارض شود. نکند آیندگان از ما به بدی یاد کنند. ذکر خیر بندگان اماره صلاح و سداد حکمرانان است.

نکته‌ای نیز باید در این جا عرض کنم و آن این که متأسفانه برخی از افراد، کورکورانه با تقلید از برخی اعمالی که در کشورهای غربی مد شده، برای این که خود را متمدن و پیشرو نشان دهند، مرتکب رفتارهایی می‌شوند که هیچ -گونه توجیه عقلی و منطقی ندارد. اگر کسی اعتقادات ما را قبول ندارد، خوب نداشته باشد، ولی این مجوز اهانت و هتک حرمت نیست. آزادی بیان در هیچ منطق و فرهنگی به معنای آزادی اهانت نیست. در کشورهایی هم که خود را داعیه‌دار آزادی می‌دانند، گاهی اوقات برای اهانت به افراد مجازات‌هایی را در نظر می‌گیرند که شاید اگر فرد اهانت‌کننده به جای اهانت صدمه‌ای جسمی و جانی وارد کرده بود به آن مقدار مجازات نمی‌شد. مگر می‌توان گفت که اهانت به یک انسان مجاز نیست ولی اهانت به اعتقادات مبلیون‌ها انسان مجاز و بی‌اشکال است. کدام عقل و منطقی این را قبول می‌کند؟!

البته این به معنای مجاز نبودن نقد عقاید ما نیست. ما از این که کسی بیاید و با بیان منطقی بخواهد با ما در خصوص عقایدمان بحث و گفتگو نماید استقبال می‌کنیم و سیره ائمه اطهار (ع) و علمای امامیه همواره بر همین منوال بوده است، اما فاصله بین نقد علمی و اهانت زیاد است و مردم خود به راحتی می‌توانند فرق بین این دو را تشخیص دهند. به مردم عزیز هم عرض می‌کنم این اشکالات و نارسائی‌هایی که می‌بینند، این‌ها از ماست و مسئولیت آن هم با ماست. این‌ها ربطی به خدا و اسلام و تشیع و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ندارد.

اگر مردم به خاطر این مشکلات به من و امثال من تندی کردند، جای گله ندارد، اما اگر خدای ناکرده به دین و پیامبر (ص) و ائمه (ع) جسارت شد، باید متوجه بود عذری در این مورد پذیرفته نیست و باید پاسخ گوی آن در پیشگاه خدا و رسولش باشند.

انشاء‌الله که همه شما موفق باشید و اگر به فعالیت ترویجی و تبلیغی مشغول شدید با کلامتان و بخصوص با عملتان این مردم شریف را به دین و ایمان نزدیک‌تر کنید.

والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته





      

به گزارش گروه فضای مجازی بولتن نیوز، نویسنده وبلاگ روایت خون در آخرین مطلب وبلاگش نوشت:

عکسهارا که می بینم تاسف میخورم از اینکه عده ایی کاخ نشینندو عده ایی کوخ نشین!!

 

عکسهایی که بوی ستم و ظلم و بوی مظلوم و ستمدیده می دهد.آقایان از نفت و گاز ومنابع خرمشهر استفاده می کنند و برای خود کاخ می سازنند ولی مردم خرمشهر نباید از نفت و منابعشان بهره ایی ببرند.این عکسها مایه ی تاسف برای ماست که خرمشهر را فقط با پوستر ها و فیلمها و نواهایش می پسندیم و دوست داریم وبرای آبادانیش بی خیال!!! اگر قرار باشد برای سوم خرداد مراسم بگیریم و افتخار کنیم که روز آزادسازی خرمشهر است،چرا برای خرم شدنش کاری نمی کنیم!!؟ مگر کم ثروت و منابع در این شهر نهفته است که مردمش باید همانند مردم سومالی زندگی کنند. بعد ازسی سال از آزادسازی آن هنوز باید شاهد آثار جنگ باشیم.اگر نمی خواهید آبادش کنید پس آن را تبدیل به موزه کنید و خالی از سکنه اش کنید.!!

مردم خرمشهر چه گناهی کرده اند که صدام ملعون بیشعور خرمشهرمان را نه خرمشهرشان را تبدیل به خونین شهر کردو تبدیل به تلی از خاکستر و خرابی نمود.آیا وقت ان نشده است که مقداری هم به آن برسیم.خرمشهر را فقط برای شهدایش میخواهیم و یا برای خودش!!؟ چقدر قرار است به تهران برسیم و بزرگش کنیم !!!؟

این همه رفاه در تهران فراهم کرده ایم اما دریغ از کمی فرهنگ و شعور!! مردم خرمشهر اغتشاش کردند در زمان فتنه یا تهران!!؟ مردم خرمشهر در برابر دشمنان در زمان جنگ ایستادگی کردند یا تهرانی ها(منظورم مردم نه رزمندگان اشتباه نکنید) سی سال میگذرد تهران شده است کاخ نشین و خرمشهری که روزی خرم و آباد بود و تهران در برابرش پشیزی هم نبود شده است کوخ نشین!! همه ی هم و غممان شده است تهران!!

اگر مردم خرمشهر در برابر دشمن پایداری نمی کردند حال تهرانی هم وجود داشت!!!!؟

اما امروزه تهران فرقش با خرمشهر در این است که آب و هوایش خوب،امکاناتش زیاد و عالی، متمدن، با فرهنگ و…………!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! پس خیلی فرق می کند.

 

 

زمانی افتخارمان این بود که می گفتیم به خرمشهر خوش آمدید جمعیت 36 میلیون نفر

حال باید بگوییم به تهران خوش آمدید جمعیت 80 میلیون واندی….

عکسها خود بهتر روایت می کنند تا حرفهای من!! ببنید و گریه کنید تا لذت ببرید

اول عکسهای تهران چرا که،تهران قلب تپنده ی ایران است!!

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurevayatkhoon9e7d/tehran03.jpg

 

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurevayatkhoon9e7d/modareshighway.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خ.ن:

نمی دونم شما می تونید مثل مردم خرمشهر زندگی کنیدآنهم در این فصل که هم گرد و خاک است و هم تابستان!! همه ی عکسها متعلق به تهران و خرمشهر است.فکر نکنید عکسهای لندن با عکسهای سومالی را براتون گذاشتم. نمی دونم آقای احمدی نژاد در سفرهای استانی خود چه تدابیری برای این وضعیت اندیشیده و یا خواهند اندیشید!!

اما با این حساب آزادسازی خرمشهر را تبریک عرض می نمایم و به ارواح طیبه شهدایی که خونشان را دادند و جانشان را فدای این کشور کردند تا ما در آسایش و رفاه باشیم افتخار می کنم و برایشان درود می فرستم.فقط دعا کنید هرچه زودتر کشورمان از لوث وجود خائنین پاک بشود و کمتر ظلم ببینیم

ارواح طیبه ی شهدا و امام شهدا صلوات

یاعلی






      
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >