پایگاه خبری انصارحزب الله:احمدینژاد: نیروی انتظامی به جای بستن سینماها و رستورانها باید به مردم حق انتخاب بدهد! (91/4/26)
جناب آقای رئیس جمهور!
برای همه جالب (و حتی لازم )است که بدانند شما حق انتخاب مردم را در کدام محدوده و تا چه حدی باور دارید؟ آیا فقط «ناجا»ست که باید به مردم حق انتخاب بدهد؟ آن هم در مورد بستن یا نبستن رستورانها و سینماهایی که به مکان فساد و فحشا بدل شدهاند؟ آیا شما هم حق انتخاب مردم را قبول دارید؟
آیا وقتی که برای اوباما، پیام فرستادید و انتخاب او را تبریک گفتید به حق مردم فکر کردید؟ آیا مردم با شما همعقیده بودند؟
آیا به نظر و خواسته و «حق انتخاب مردم» درباره اطرافیانتان هم معتقدید؟ آیا مردم با انتخاب «رحیمی»،«مشایی»،«بقایی»،«جوانفکر»،«شمقدری» و... موافقند؟ اگر مردم با این عزیزان موافق نباشند آنگاه چه میکنید؟ آیا در این عرصه هم مردم حق انتخاب دارند؟
آیا در خصوص وضعیت چند ماه اخیر اقتصادی به مردم حق انتخاب دادهاید؟ نکند گرانیهای اخیر انتخاب مردم است؟
وقتی یک فرد کمسن و سال و صفر کیلومتر را برای استانداری فارس انتخاب کردید نظر مردم این استان برایتان محترم بود؟ اگر مردم فارس حق انتخاب داشتند آیا باز هم بیتجربهترین استاندار سالهای پس از انقلاب را برای استان خود انتخاب میکردند؟
نکند وقتی ظرف شش سال، 6 مرتبه استاندار خراسان شمالی را عوض کردید بنا به نظر و انتخاب مردم بود؟ آیا مردم این استان موافق بودند که استانداری استانشان به «مسافرخانه» تبدیل شود؟
آیا هنگامی که برای عضویت مجدد «جاسبی» در هیئت امنای دانشگاه آزاد فعالیت میکردید به حق انتخاب مردم و دانشجویان این دانشگاه التفات داشتید؟ اگر مردم حق انتخاب داشتند آیا باز هم جاسبی را برای عضویت در هیئت امنای دانشگاه آزاد پیشنهاد میدادند؟
آقای رئیس جمهور!
هنگامی که دستور توقف فعالیت «گشت ارشاد» را صادر کردید، نظر مردم برایتان محترم بود؟ آیا مردم و خانوادههای ایرانی موافق دستور شما بودند؟
نکند شما هم مانند مدعیان اصلاحات حق انتخاب مردم را فقط در عرصههایی مانند کشیدن قلیان در قهوهخانهها یا تماشای مختلط فوتبال در سینما یا بیحجابی محترم میدانید؟
شاید هم مانند دولت سازندگی حق انتخاب مردم را صرفا زمانی معتبر میدانید که شما مجوزش را صادر کنید؟
بعید است ندانید که اقدامات چند ماه اخیر ناجا عمل به قانون و انجام وظایف ذاتی این نیرو به شمار میآید! نکند «عمل به قانون» را نمیپسندید؟ آیا در این عرصه هم برای مردم «حق انتخاب» را به رسمیت میشناسید؟ آیا مردم حق دارند میان «عمل به قانون» یا «بیاعتنایی به قانون» یکی را انتخاب کنند؟
وقتی در ابتدای کارتان در دولت نهم مصرف قند و نوشابه را در ادارات دولتی ممنوع کردید و کارمندان دولت را مجبور به استفاده از کشمش و دوغ و خرما نمودید حواستان به حق انتخاب مردم نبود؟شمایی که برای مردم در مصرف تنقلات و نوشیدنیهای حلال حق انتخاب قایل نبودید چگونه توقع دارید که ناجا مردم را در «عمل به قانون» یا «تخلف از قانون» آزاد بگذارد؟
آقای احمدینژاد!
چند روزی است که شورای محترم نگهبان به صورتی رسمی و علنی هیئتی را که شما برای نظارت بر اجرای قانون اساسی تشکیل دادهاید غیرقانونی اعلام کرده و خواستار توقف فعالیت آن شده است!
براساس سوگندی که خوردهاید آیا به قانون عمل خواهید کرد (و هیئت غیرقانونی را تعطیل میفرمایید) یا اینکه در چنین مواردی برای خودتان حق انتخاب قایل میشوید؟ آن هم میان تخلف یا عمل به قانون؟ به نظر شما مردم در میان این دو گزینه کدام یک را انتخاب خواهند کرد؟ آیا در این زمینه هم برای مردم به «حق انتخاب» معتقدید؟
منبع:هفته نامه یالثارات الحسین(ع)
حجت الاسلام عبداللهی را برکنار کنید!
مسئولیت بخش عمده ای از مشکلات موجود در دادگاه ویژه روحانیت و ابهامات در خصوص سیاست ها و عملکردهای شگفتی ساز و سوال برانگیز این مجموعه قضایی را باید متوجه فعال ترین بخش آن یعنی دادگاه ویژه روحانیت قم دانست. با این وصف جای این پرسش باقی است که چرا به رغم دستور مقام معظم رهبری دربرکناری رییس و دادستان پیشین دادگاه ویژه روحانیت که نشان از ضرورت ایجاد تغییر در رویکرد این دادگاه دارد عامل اصلی بسیاری از بدبینی ها نسبت به دادگاه ویژه روحانیت یعنی جناب اقای عبداللهی دادستان ویژه روحانیت قم همچنان به کار خود ادامه می دهد؟ آیا با ادامه مسئولیت عبداللهی می توان به اصلاح رویکرد دادگاه ویژه روحانیت و جلب اعتماد عمومی امید داشت؟
چندی پیش عبداللهی در واکنش به درخواست دادستان عمومی دادگستری قم مبنی بر مذاکره با طلاب متحصن مقابل دادگاه ویژه روحانیت وعده داده بود که حاضر است سخنان معترضان به عملکرد خود را از نزدیک شنیده و در مقابل آنها پاسخ گو باشد. متاسفانه در ساعت مقرر جناب عبداللهی به این بهانه که چرا تعداد نمایندگان طلاب عدالتخواه پنج نفر است و او حاضر به مذاکره با بیش از سه نفر نیست!از تشکیل این جلسه که می توانست نقطه عطفی در تعامل بین دادگاه ویژه و طلاب عدالتخواه باشد خودداری کرد. اتخاذ این روش ... باعث شد تا یک بار دیگر طلاب عدالتخواه تحصن خود را از سربگیرند. اگر چه با توجه به توافقات بعدی قرار بر این گردیده تا از سوی مسئولان عالی قضایی نمایندگانی برای مذاکره با طلاب عدالتخواه به شهر مقدس قم اعزام شوند اما به نظر می رسد گام اصلی برای اعتمادسازی و رفع سوءتفاهمات موجود را باید در برکناری دادستان ویژه روحانیت قم جست و جو کرد.
نویسنده:سید حمید مشتاقی نیا
روز گذشته برای ششمین بار طلبه سیرجانی و دوتن از همراهانش که برای بار دوم جلوی دادسرای ویژه روحانیت قم تحصن کرده بودند، بازداشت شدند
بلافاصله پس از این دستگیری سایر عدالتخواهان ولایتمدار فعالیت خود را در دفاع از حق و عدالت آغاز کردند.
برخی از طلاب و روحانیون عدالتخواه در مدرسه فیضیه سخنرانی کرده وبدینوسیله به دستگیری طلبه سیرجانی اعتراض نمودند.
پس از آن جمعی از یاران ولایت در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) تحصن واعتصاب غذا کردند.
طلاب عدالتخواه حاضر در این تحصن که مردم وزائرین حرم نیز در آن حضور چشمگیری داشتند در ضمن سخنرانی های پر شور خود این سوال را مطرح کردند که چرا دادگاه ویژه به جای برخورد با امثال هادی غفاری وکروبی وسایر فتنه گران که قصد داشتند تیشه به ریشه انقلاب بزنند وبه لطف خداوند ناکام ماندند، با عدالتخواهان ولایتمدار -که هدفی جز زمین نماندن مطالبات امام خامنه ای(حفظه الله تعالی)- ندارند برخورد می کنند؟!
هنوز چند ساعتی از تحصن واعتصاب غذای عدالتخواهان ولایتمدار در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها نگذشته بود که طلبه سیرجانی و همراهانشان با حضور خود در جمع متحصنین آزادی خود را عملا اعلام کردند
عدالتخواهان و سایر مردمی که در حال شنیدن اخبار مربوط به قیام یاران ولایت بودند با ذکر صلوات به استقبال آنها رفته وبدینوسیله خوشحالی خود را اعلام نمودند
پس از آن ، طلبه سیرجانی به درخواست مردم وعدالتخواهان ولایتمدار در جمع متحصنین وسایر زائرینی که در محل تحصن حضور یافته بودند سخنرانی کرده وضمن مطرح کردن اهداف قیام یاران ولایت ومراحل عملی آن، اعلام نمودند شرط ما برای ادامه ندادن تحصن جلوی دادگاه ویژه روحانیت، تشکیل جلساتی با حضور شخصیتی همچون آقا مرتضی آقا تهرانی(نماینده مجلس) در مکانی خارج از دادگاه ویژه روحانیت است، که در آن جلسات مطالبات عدالتخواهان بررسی وعملا پیگیری شود
واین شرط توسط مسئولین دادگاه ویژه قم پذیرفته شد.
این موضوع یعنی بررسی مطالبات عدالتخواهان ولایتمدار در محیطی خارج از دادگاه و در فضایی غیر از بازجوئی وسرکوب و...، مطلبی است که سالها منتظر آن بودیم وبه فضل خداوند متعال وبا استقامت یاران ولایت وپس از شش سال در حال تحقق است وما این امر را به همه عدالتخواهان ولایتمدار تبریک می گوییم.
ضمنا از این طریق از خبرنگارانی که قصد دارند در جلسات مذاکره فی مابین عدالتخواهان و مسئولین مربوطه شرکت کنند دعوت به عمل می آید.
منتظر اخبار بعدی قیام یاران ولایت باشید.
-----
دانلود فیلم سخنرانی طلبه سیرجانی در جمع متحصنین معترض به دستگیری ایشان در حرم حضرت فاطمه معصومه:
mp4 - هفت دقیقه
علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال که در ماههای اخیر به واسطه مشکلات مالی این فدراسیون تحت فشار قرار داشت، برای فرار از بی پولی های موجود چاره را در گرفتن مبلغ بیشتری از حق پخش تلویزیونی دید و در ابتدا خواستار افزایش دریافت مبلغی از سیما شد.
اما ظاهرا مسئولان صدا و سیما تصمیمی برای افزایش مبلغ مورد توافق قبل نداشتند و مذاکرات و مکاتبات طرفین راه به جایی نبرد تا علی کفاشیان مسئولان رسانه ملی را تهدید کند در صورتیکه حق واقعی فوتبال از محل حق پخش را پرداخت نکنند، اجازه ورود دوربین های آنها به ورزشگاه ها داده نخواهد شد.
از سوی دیگر فدراسیون فوتبال برای درآمدزایی بیشتر با یک شرکت خصوصی برای گرفتن حق پخش از صداوسیما قرارداد جدیدی بست که به گفته برخی منابع آگاه رقم این قرارداد حداقل 10 برابر رقم قبلی است. این شرکت نیز در مکاتبه با مسئولان رسانه ملی خواستار پرداخت حق پخش واقعی رقابتهای فوتبال شد.
این شرکت نیز که همسو با فدراسیون فوتبال خواستار حق واقعی پخش تلویزیونی به فوتبال شده بود دو راه حلی که قبلا فدراسیون به رسانه ملی پیشنهاد داده بود را ارائه کرد که ظاهرا مورد قبول مسئولان صدا و سیما قرار نگرفته است. راه اول پرداخت 150 میلیارد تومان به فوتبال بود و راه دوم هم دادن 15 دقیقه قبل و بعد از هر مسابقه فوتبال به این شرکت برای انجام تبلیغات بود.
ظاهرا مسئولان رسانه ملی با این دو پیشنهاد مخالفت کرده اند تا شرکت مزبور در نامه ای به فدراسیون فوتبال ضمن گلایه از وضعیت موجود اعلام کند که در این شرایط حاضر نیست به قراردادش به فدراسیون ادامه دهد چرا که صدا و سیما حاضر به همکاری نیست.
علی کفاشیان هم که از این اتفاق راضی نیست و باید خسارت شرکت خصوصی را هم در صورت فسخ قرارداد بپردازد، مسئولان صداوسیما را تهدید کرده که اجازه ورود هیچ دوربینی را به ورزشگاه های محل برگزاری مسابقات فوتبال نخواهد داد و این تصمیم را نیز بزودی اعلام خواهد کرد.
دوازدهمین دوره رقابتهای لیگ برتر از روز 29 تیرماه آغاز خواهد شد و این در حالی است که هنوز وضعیت حق پخش تلویزیونی و مبلغ مورد توافق طرفین مشخص نیست و بعید است علی کفاشیان از موضعی که دارد کوتاه بیاید و حاضر شود با سالی 14 میلیارد تومان اجازه پخش مستقیم را به تلویزیون بدهد.
گفتوگو با محمدرضا شهیدیفرد نیز تجربهای از همین جنس بود؛ چهره شناخته شده تلویزیون در سالهای اخیر که هرچند با دو تجربه اخیرش در حوزه برنامهسازی یعنی «مردم ایران سلام» و «پارک ملت» استاندارد ساخت برنامههای ترکیبی و گفتوگومحور را به اندازه قابل توجهی ارتقاء داد اما در واپسین روزهای سال گذشته ناخواسته گرفتار حواشی و سوءتفاهماتی شد که ادامه پخش برنامهاش پس از تعطیلات نوروز 91 را با اما و اگرهایی مواجه کرد.
.
.
.
.
بهعنوان سؤال آخر میخواستم بدانم با تمام این آرمانخواهیها امکان دارد روزی شهیدیفرد هم از تلویزیون جدا شود؟
هر چیزی ممکن است؛ چراکه جهان، جهان امکان است! چند وقت پیش به عیادت «حضرت آیتالله مظاهری» که بهدلیل کسالت در بیمارستانی در تهران بستری بودند رفتم. بعد از عیادت از ایشان خواستم حالا که در تهران تشریف دارند، یک شب مهمان پارک ملت شوند. ایشان نپذیرفتند. گفتم امکانش هست همینجا خدمت برسیم و چند دقیقهای برنامه ضبط کنیم؟ بازهم نپذیرفتند. گفتم انگار دیگر دوست ندارید به تلویزیون بیایید. گفتند: نه، دیگر نمیخواهم بیایم. پرسیدم چرا؟ ایشان گفتند: «من یک عمر در تلویزیون شما حرف زدهام؛ دیگر گوش شنوایی وجود ندارد.» این حرف خیلی تأسفبار بود؛ آنهم از زبان یکی از اساتید بزرگ اخلاق. اما در عین دردناکی درست هم هست. من هم به این واقعیت واقفم، ولی اینکه این باور چه وقت منتهی به عمل شود را نمیدانم.
شاید همین یک ماه دیگر من هم خسته شدم و دنبال کارهای شخصی خودم رفتم. اساسا برای ما تلویزیون فی حد ذاته هیچ ارزشی ندارد. یعنی ما تلویزیونباز و عاشق تلویزیون نیستیم. اتفاقا برای من، تلویزیون منفورترین پدیده عالم است و از خدا میخواستم ای کاش اصلا تلویزیون نبود. معتقدم اگر تلویزیون نبود، شاید ما امروز زندگی سعادتمندانهتری داشتیم. اما بالأخره این پدیده وجود دارد و نمیشود از آن صرفنظر کرد. پس ما بهدلیل دغدغههای قلبی که داشتهایم، به تلویزیون بهعنوان یک رسانه تأثیرگذار آمدهایم نه بهدلایل دیگر. این دغدغهها و آرمانها هر کجای دیگر هم میتوانند مطرح شوند. هرجا که بیشتر و بهتر امکان نشر فرهنگ اسلامی و شیعی وجود داشته باشد، من هم همانجا هستم؛ شاید تلویزیون، شاید رادیو، شاید روزنامه و شاید هم در کنج خانه خودم!