اخیراً یک بدعت عجیب و غریب و نامأنوس دیگر هم در باب زیارت درست کرده‌اند! بدین ترتیب که وقتى مى‌خواهند قبور مطهّر ائمّه علیهم‌السلام را زیارت کنند، از درِ صحن که وارد مى‌شوند، روى زمین مى‌خوابند و سینه‌خیز خود را به حرم مى‌رسانند! شما مى‌دانید که قبر مطهّر پیغمبر صلواةاللَّه‌علیه و قبور مطهّر امام حسین، امام صادق، موسى‌بن‌جعفر، امام رضا و بقیه ائمّه علیهم‌السّلام را همه مردم، ایضاً علما و فقهاى بزرگ، در مدینه و عراق و ایران، زیارت مى‌کردند. آیا هرگز شنیده‌اید که یک نفر از ائمّه علیهم‌السّلام و یا علما، وقتى مى‌خواستند زیارت کنند، خود را از درِ صحن، به‌طور سینه‌خیز به حرم برسانند؟!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از تربیون مستضعفین: در تصاویر منتشر شده از مراسم میلیونی اربعین حسینی در کربلای معلی نشانگر گسترش یافتن بدعت سینه خیز رفتن تا مرقد مطهر امام حسین است.                                                                                     
 
 از همین رو به بازخوانی نظر رهبری که درسال 73 و در در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد می‌پردازیم. ایشان در این سخنرانی که بررسی قیام حضرت سید الشهدا(ع) و آثار آن برای امروز است بر عزاداری سنتی تاکید کرده و می گویند:
                                             
 من واقعاً مى‌ترسم از این‌که خداى ناکرده، در این دوران که دورانِ ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّى اسلام و تجلّى فکر اهل‌بیت علیهم‌الصّلاةوالسّلام است، نتوانیم وظیفه‌مان را انجام دهیم. برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مى‌کند. یکى از آن کارها، همین عزاداریهاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مى‌شود.
 

این‌که امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌هاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مى‌کند و بسیار خوب است. در مقابل، برخى کارها هم هست که پرداختن به آنها، کسانى را از دین برمى‌گرداند.
 
ایشان در ادامه سخنان خود به آسیب‌شناسی عزاداری‌ها پرداخته و روحانیون را برای مبارزه با برخی بدعت‌ها که در مراسم عزاداری حضرت سید‌الشهدا(ع) ایجاد شده و موجب وهن شیعه گردیده نظیر بدعت «قمه‌زنی» و «سینه خیز رفتن به سمت مرقد ائمه» فرا می‌خوانند و در ادامه می‌‌گویند:

«اخیراً یک بدعت عجیب و غریب و نامأنوس دیگر هم در باب زیارت درست کرده‌اند! بدین ترتیب که وقتى مى‌خواهند قبور مطهّر ائمّه علیهم‌السلام را زیارت کنند، از درِ صحن که وارد مى‌شوند، روى زمین مى‌خوابند و سینه‌خیز خود را به حرم مى‌رسانند! شما مى‌دانید که قبر مطهّر پیغمبر صلواةاللَّه‌علیه و قبور مطهّر امام حسین، امام صادق، موسى‌بن‌جعفر، امام رضا و بقیه ائمّه علیهم‌السّلام را همه مردم، ایضاً علما و فقهاى بزرگ، در مدینه و عراق و ایران، زیارت مى‌کردند. آیا هرگز شنیده‌اید که یک نفر از ائمّه علیهم‌السّلام و یا علما، وقتى مى‌خواستند زیارت کنند، خود را از درِ صحن، به‌طور سینه‌خیز به حرم برسانند؟!
 
اگر این کار، مستحسن و مستحب بود و مقبول و خوب مى‌نمود، بزرگان ما به انجامش مبادرت مى‌کردند. اما نکردند. حتى نقل شد که مرحوم آیت‌اللَّه‌العظمى‌ آقاى بروجردى رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه، آن عالم بزرگ ومجتهد قوى و عمیق و روشنفکر، عتبه‌بوسى را با این‌که شاید مستحب باشد، منع مى‌کرد.
 
احتمالاً استحبابِ بوسیدن عتبه، در روایت وارد شده است. در کتب دعا که هست. به ذهنم این است که براى عتبه بوسى، روایت هم وجود دارد. با این‌که این‌کار مستحب است، ایشان مى‌گفتند «انجامش ندهید، تا مبادا دشمنان خیال کنند سجده مى‌کنیم؛ و علیه شیعه، تشنیعى درست نکنند.»
 
اما امروز، وقتى عدّه‌اى وارد صحن مطهّر على‌بن‌موسى‌الرّضا علیه‌الصّلاةوالسّلام مى‌شوند، خود را به زمین مى‌اندازند و دویست متر راه را به‌طور سینه‌خیز مى‌پیماند تا خود را به حرم برسانند! آیا این کار درستى است؟ نه؛ این‌کار، غلط است. اصلاً اهانت به دین و زیارت است. چه‌کسى چنین بدعتهایى را بین مردم رواج مى‌دهد؟ نکند این هم کار دشمن باشد؟! اینها را به مردم بگویید و ذهنها را روشن کنید.
 
 دین، منطقى است. اسلام، منطقى است و منطقى‌ترین بخش اسلام، تفسیرى است که شیعه از اسلام دارد؛ تفسیرى قوى. متکلّمین شیعه، هر یک در زمان خود، مثل خورشید تابناکى مى‌درخشیدند و کسى نمى‌توانست به آنها بگوید «شما منطقتان ضعیف است.» این متکلّمین، چه از زمان ائمه علیهم‌السّلام – مثل «مؤمن طاق» و «هشام‌بن‌حکم» – چه بعد از ائمّه، علیهم‌السلام – مثل «بنى‌نوبخت» و «شیخ‌مفید» – و چه در زمانهاى بعد – مثل مرحوم «علامه‌حلّى» – فراوان بوده‌اند.
 
ما اهل منطق و استدلالیم. شما ببینید درباره مباحث مربوط به شیعه، چه کتب استدلالىِ قوى‌اى نوشته شده است! کتابهاى مرحوم «شرف‌الدّین» و نیز «الغدیرِ» مرحوم «علاّمه‌ امینى» در زمان ما، سرتاپا استدلال، بتون‌آرمه و مستحکم است. تشیّع این است یا مطالب و موضوعاتى که نه فقط استدلال ندارد، بلکه «اشبه‌ شى‌ء بالخرافه» است؟! چرا اینها را وارد مى‌کنند؟! این خطر بزرگى است که در عالم دین و معارف دینى، مرزداران عقیده باید متوجّهش باشند.»