*رسیدگی به شکایت مردم نور
در ارتباط با اتهام سوء استفاده از نمایندگی مجلس اخوی من، «احمد ناطق نوری» گزارشی آمده بود،به این مضمون که -اخوی ما- احمد آقا در شهرستان نور با سوء استفاده از موقعیت نمایندگی، اراضی و منابع طبیعی را به زور تملک کرده است و به قانون اعتنایی نمیکند. این گزارش علیه اخوی بنده بود، اما آقا آن قدر به من لطف و محبت و اعتماد دارند که گزارش برادرم را نیز به من دادند،تا بازرسی کنم.
آقای امیری را خواستم و گفتم: «شما مسئول پیگیری هستند و هر کس را هم که میخواهید با خودتان ببرید، اما نفرین خدا بر شما باد اگر به خاطر من کوتاه بیایید. در این مورد دقت مضاعف داشته و مبادا به خاطر من تعللی کنید.»
احمد آقا، شش سال از من بزرگتر است. دورهی ریاست من در مجلس بود ایشان خیلی با عصبانیت آمد و گفت: حالا برای من هم بازرس میفرستید. در شهر کوچکی مثل نور مثل توپ صدا کرده است که از طرف مقام رهبری سه تا بازرس آمدند و عملکرد من را بازرسی میکنند، حیثیت من رفته است من میخواهم بیایم پشت تریبون مجلس و استعفا بدهم، من اصلاً نمایندگی را نمیخواهم». من به او گفتم: :این بازرس را آقا فرستاده است. شما یادت باشد که اولاً ما اخوی هم دیگر هستیم، از توپ و تشر شما که من از میدان در نمیروم، هرچقدر هم که داد بزنید، بلدم چه کار کنم. ثانیاً من به شما صریح بگویم اگر آن چه در گزارش نوشته شده، درست باشد اصلاً صلاحیت ندارید در مجلس بمانید و نیازی به استعفا نیست. اگر هم گزارش نادرست باشد که شما کلی خوشحال میشوید و از ابهام بیرون میآیید.»
آقای امیری را به مازندران فرستادیم. ایشان رفتند از منابع مختلف از جمله مدیرکل اطلاعات، رئیس اطلاعات شهرستان، ثبت اسناد، منابع طبیعی، شهرداری و سایر جاهایی که نیاز بود گزارش تهیه کردند که خوشبختانه به نفع احمد آقا شد.
نتیجهی بازرسی را خدمت آقا بردم و به ایشان گفتم من آن گزارش را که خواندم، چون اخوی را میشناختم، میدانستم که دروغ است، اما نمیبایست به شما بگویم که این دروغ است، بنده رفتم بازرسی کردم و این هم سند و منابع گزارشی، در نهایت نتیجه را تحویل آقا دادیم.
http://www.irdc.ir/fa/content/4900/default.aspx