آمار آذر 92 - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 27
کل بازدید : 832650
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/1/10    ساعت : 2:30 ص
تاریخ روز

شب یلدای زینب(س) بی سحر بود
به دامانش روان اشک بصر بود

به سر می ریخت گاهی خاک غم را
و گاهی دستش از غم بر کمر بود

دلش پر بود از داغ شقایق
درون سینه اش صدها خبر بود

گهی بر راس اکبر(ع) چشم می دوخت
و گاهی هم به عباسش(ع) نظر بود

گلاب اشک از چشمش روان بود
و دامانش ز اشک دیده تر بود

چهل منزل عزا بعد از عزا داشت
و درس غصه خوردن را ز بر بود

چهل منزل به وقت خشم دشمن
برای کودکان همچون سپر بود

چه حالی داشت چون راس برادر (س)
جدا از تن میان طشت زر بود

به راس نیزه ها هفتاد و دو سر
چه سرهایی که مانند گهر بود

سری مانند لوء لوء می درخشید
سری زیباتر از قرص قمر بود

مصیبت بود بعد از هر مصیبت
و زینب (س) را به جان صدها شرر بود

هزاران طعنه از دشمن شنیده
به جانش طعنه ها چون نیشتر بود

عجب صبری خدا داده به زینب(س)
که هرچه دیده او فتح و ظفر بود

شب تاریک او پایان ندارد
شب یلدای زینب(س) بی سحر بود






      






      

خورده ایم نگذاریم هیچ بی گناهی در زندان بماند مگر اینکه خود نیز در زندان باشیم.

 به گزارش سایت خبری تحلیلی “یاران خراسانی” ؛ جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار اولین اطلاعیه خود را در خصوص پرونده آقای مصطفی ارفعی مدیر مسئول روزنامه حدیث زنگان استان زنجان به شرح ذیل صادر کردند:

 

بسم رب المظلومین

 

نگذارید حرف امام خامنه ای زمین بماند، آنجا که می فرمایند:

 

ما می خواهیم ظلم در جامعه نباشد.

 

« مردم باید رفتار مسئولان ، دولتمردان، برگزیدگان و کسانى را که در جامعه اثرگذار هستند، زیر نظر داشته باشند. خطاست اگر خیال کنیم که ما مسئولیت را به دست کسانى سپرده‌ایم و آنها مسئولند؛ پس برویم مشغول کار و زندگى خودمان باشیم و به کار آنها کارى نداشته باشیم؛ نخیر، اگر این‌طور شد، ملت ضرر خواهد کرد؛ اگر غفلت واقع شد، حوادث غلبه خواهد کرد.»   19/10/79

 

«امر به معروف و نهى از منکر حوزه‌ هاى گوناگونى دارد که بازمهم ترینش حوزه مسئولان است؛ یعنى شما(مردم) باید ما (مسئولین) را به معروف امر و از منکر نهى کنید. مردم باید از مسئولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا، بلکه باید از آنها بخواهند. این مهم ترین حوزه است.   25/9/79

 

بیش از یک ماه است که طلبه عدالتخواه سیرجانی به همراه طلبه عدالتخواه تبریزی و طلبه عدالتخواه کلیبری و جمعی دیگر از طلاب و دانشجویان عدالتخواه  وانقلابی در حال پیمودن راه های عادی برای نجات یک زندانی بی گناه و مظلوم از بند کسانی هستند که بخاطر برخی کینه ها و تسویه حساب های شخصی برای او پرونده سازی کرده اند.

 

دیدار با دادستان کل کشور – آقای محسنی اژه ای- ، پیگیری از طریق آقای رئیسی- معاون اول قوه قضائیه-، رایزنی و گفت و گو با بسیاری از مسئولین  زنجان از جمله: استاندار ،دادستان، رئیس کل دادگستری، معاون امام جمعه، فرمانده سپاه و نماینده ولی فقیه در سپاه زنجان، بخشی از این راه های پیموده شده است. علاوه بر آن از طریق اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات قوه قضائیه و دیوان عالی کشور نیز این موضوع پیگیری شده است.

 

اما تاکنون هیچ کدام از این راه ها جواب نداده است.

 

برخی از این آقایان اعلام ناتوانی کرده ، بعضی ابتدا قول همکاری داده ولی در نهایت خود را کنار کشیدند، برخی دیگر حل مسئله و باز کردن این گره را به دیگران حواله کرده اند و عده ای قلیل نیز گفته اند: به شما چه مربوط؟!!

 

به هر دلیل هیچ کدام از این راه ها تاکنون هیچ نتیجه ای نداده  و برای چندمین بار تجربه و ثابت شد که اینگونه موارد جز از راه های غیر عادی اما کاملا قانونی و شرعی همچون تحصن و پیاده روی و… حل نخواهد شد.

 

و اما اصل ماجرا چیست؟

 

آقای مصطفی ارفعی از  نویسندگان و روزنامه نگاران انقلابی و عدالتخواه کشور و مسئول تنها روزنامه ارزشی استان زنجان است و “حدیث زنگان” نام روزنامه ای است که از سال 82 تا 89 بصورت هفته نامه و از سال 89 تاکنون بصورت روزنامه منتشر شده است و در طی ده سال انتشار منظم خود ، همواره در مسیر تقویت نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه گام برداشته است. (2)

 

 

اما متاسفانه این روزها شاهدیم که برخی از مسئولان و اصحاب قدرت و ثروت استان زنجان به منظور انتقام گیری و ساکت کردن و حذف آقای ارفعی با ساختن بهانه ای واهی و فوق العاده مضحک ایشان را مورد ظلم خویش قرار داده اند.

 

رویه مستقل و البته عدالت خواه روزنامه زنگان و چاپ انتقاداتی ازمسئولین استانی سبب شد تا برخی از آنها به دنبال حذف این روزنامه برای همیشه و پرونده سازی برای آقای ارفعی باشند.

 

ادامه مطلب...




      

نمی‌دانم کی برخورد قضایی با عدالت‌خواهی می‌خواهد پایان بپذیرد. تا کی باید شاهد باشیم در روز روشن حق بچه‌حزب‌اللهی‌ها را ناحق کنند و یک آب هم رویش؟

 هر بار باید از گوشه و کنار بشنویم که یک نفر بسیجی انقلابی را به جرم‌های واهی پرونده‌دار کرده‌اند و چنان بر سرش کوبیده‌اند که دیگر جرأت نکند جلوی فسادی بأیستد و یا حتی یک سؤال محترمانه از مسؤولی بپرسد. 

 

باور ندارید؟

 

 بگذارید ماجرایی برای‌تان بگویم تا باور کنید:

همین آقاصادق کیان‌نژاد خودمان، همانی که عضو فعال پایگاه هست، همانی که عضو شورای پایگاه انصارالحسین(ع) هست، همانی که برای دفاع مقدس کتاب نوشته، همانی  که  کتاب بعدی اش مراحل چاپ را می‌گذراند، همانی که جز در مسجد و محفل و بسیج و هیئت و عرصه‌های انقلابی رویت نمی شود، همین آقاصادق، ماه رمضان گذشته توی مسجد مقبره‌ پیش امیرکلا وقتی می‌بیند یک نفر رد صلاحیت‌ شده‌ی شورای شهر و کسی که ده‌ها پرونده‌ی محکومیت به اتهامات مختلف در دستگاه قضا دارد، همراه امام‌جمعه‌ی امیرکلاست با اجازه‌ی امام‌ جمعه از ایشان چرایی همراهی این شخص را می‌پرسد و امام‌جمعه هم جواب می‌دهد و قضیه تمام می‌شود. 

 

4 روز بعد برایش احضاریه می‌فرستند که بیا دادگاه. چرا؟ چون امام‌جمعه‌ی امیرکلا و اعضای دفترش ازت شکایت کردند! به چه اتهامی؟ توهین به امام‌جمعه؟!!!!!

 

اصلاً می‌گویم صادق کیان‌نژاد گنهکار!!!

آیا آقایان کلام مقام معظم رهبری را نشنیده اند که بارها و بارها به مسؤولین دستور دادند با احساسات جوانان انقلابی برخورد قضایی نکنید! حالا باور پذیر نیست که پای این و آن را به دادگاه بکشانند آن هم به جرم عدالت خواهی!

 فکر نمی‌کنم این رویه با رویکرد حضرت آقا همخوانی داشته باشد؟

وجه دیگر این اتفاق نا خوشایند سکوت متولیان و ریش سفیدان شهر است.

 اینکه چرا حمایتی نمی‌کنند؟ 

 

چرا کسی به شاکیان تذکر نمی دهد که جای حل مشکلات، سوتفاهمات و اختلاف نظرها در جوامع حزب الهی دادگاه نیست بلکه مسجد و مجامع مذهبی است.

 

چرا کسی به آقایان متذکر نمی شود که سرکوب و بداخلاقی با جوانان متدین و ارزشمدار و عدالت خواه حاصلی جز منزوی شدن کلیت تشکل های دینی(صدر تا ذیل آن) ندارد و صدها چرای دیگر که در گلو گیر کرده و اگر بگوییم باید وقت‌مان را در دادگاه و پاسگاه بگذرانیم…

جالب این‌جاست که در شکایت‌نامه‌ی ستاد نمازجمعه از صادق کیانژاد، انواع و اقسام توهین‌ها ذکر شده و وقتی ایشان به خاطر توهین از امضاکنندگان پای شکایت‌نامه شاکی می شود، دستگاه محترم قضا کمترین اقدامی راجع به شکایت آقای کیان‌نژاد نکرده است!