"فساد در سینمای ایران" و سکوت دسته جمعی مافیای سینما

سوال اینجاست که با توجه به افشاگری های اولیه پرستو صالحی درباره "فساد" در سینمای ایران، تا چه اندازه رسانه های کشور به این مسئله پرداخته و آن را مورد موشکافی قرار داده اند؟

گروه فرهنگ و جامعه عصرامروز: اظهارات تکان دهنده "پرستو صالحی" درباره "فساد اخلاقی" در سینما موجب شد تا بحث فساد در سینمای ایران وارد مرحله تازه ای شود و این دمل چرکی که طی سال های گذشته در پی غفلت "رسانه ها" و "اهالی سینما" بزرگ و بزرگ تر شده بود "کمی" سر باز کند. 

اتفاقی که حرف امروز و دیروز سینمای جهان و البته ایران نبوده و سال هاست که جامعه هنری با آن دست به گریبان است. 

سینمایی که قرار بود پس از انقلاب، "انقلابی" شود و اولین ابزار برای ترمیم فرهنگ ایرانی-اسلامی مردم به حساب بیاید، امروز پس از 33 سال نقل محافلش شده است "فساد!" 

حال و با توجه به وضعیت فعلی سینما و تئاتر کشور و به دور از هرگونه قضاوت، باید پرسید که تا چه میزان برنامه ها و استراتژی های کلان فرهنگی کشور در حوزه سینما و تئاتر اجرا شده است؟ و اصلا آیا استراتژی و برنامه ای در این خصوص وجود داشته است!؟

سوالات بی پاسخ زیادی را می توان در این خصوص مطرح کرد که شاید پیش از این نیز کارشناسان و دلسوزان فرهنگی کشور آنها را بارها و بارها مطرح کرده اند، اما به پاسخ های قانع کننده ای نرسیده اند. 


** برداشت اول/"فساد در سینما و سکوت مدعیان"


* "صالحی"، "پطروسیان"، "مظفری"، "کشاورز"؛ پیشگام در افشاگری 


بر اساس این گزارش، پس از افشاگری اولیه پرستو صالحی، وی طی مصاحبه ای مفصل، تیغ دیگری بر این دمل فرود آورد و به تشریح و تثبیت ادعاهای خود پرداخت. 

وی در مصاحبه خود با "فارس" تاکید کرد که "جلوی ورود افراد معلوم‌الحال به این حرفه را باید گرفت. این موضوع نه به جنسیت ربط دارد و نه به هیچ صنف و قشر دیگری. چیزی که وجود دارد این است که همه همیشه فقط بازیگران را می‌بینند و آن کارناوالی که در یکسری از دفاتر سینمایی قبل از پیش تولید به راه می‌افتد را نمی‌بینند.

کارناوالی از دختران و پسران زیبا رو شروع می‌شود و می‌آیند و می‌روند. یکی پول برای سرمایه‌گذاری می‌آورد، دیگری صورت زیبایی دارد و برخی هم مسائل دیگری را وارد کار می‌کنند. روابطی که هست و مسائلی که وجود دارد و البته این ماجرا زن و مرد هم ندارد."

صالحی در ادامه تاکید می کند: "می توانم بگویم حدود 40 درصد از افراد سینمایی غیر بازیگر گرفتار فساد هستند" 

پس از صالحی، ماهایا پطروسیان نیز طی مصاحبه ای با تایید گفته های همکار خویش، گفت:‌ "این حرف‌ها، حرف‌های جدیدی نیست و این‌ها اتفاقاتی است که سال‌هاست رخ می‌دهد" 

سپس مجید مظفری زبان به گلایه بازکرد و در گفتگو با فارس با بیان اینکه الان فیلم‌هایی داریم که حتی تصور ساخته شدن آن‌ها را هم نداشتم، گفت: "نمی‌گذارم دختر خودم با وجود استعداد‌هایش، بازیگر سینما شود"

وی در ادامه تصریح کرد: ما تن به خیلی از کارها دادیم، البته این صحبت من به صورت کلی است. ما اول باید ببینیم‌ که چرا وضعیت سینما به این روز افتاده است. در سینمایی که ‌دهه 60 و نیمه دهه 70 ‌فیلم‌هایی چون «ناخدا خورشید»، «جنگ نفت‌کش‌ها»، «سرب» و ... در آن ساخته می‌شود، چه اتفاقی افتاده که فیلم‌های دم دستی که در فرهنگ ما نیست ‌و دیالوگ‌های دون شأن سینمای ما را دارد، تولید می‌شود. 

پس از این افراد نیز استاد محمد‌علی کشاورز در همین خصوص بیان داشت: دوست ندارم به دنیای بازیگری برگردم، به دلیل اینکه سناریوها خیلی بد شده و روابط نامشروع هم در آن خیلی زیاد شده است. "نمی‌خواهم آبروی 80 ساله‌ام از بین برود"


* بایکوت خبری "فساد در سینمای ایران" توسط سایت های سینمایی


به گزارش عصرامروز، مطمئنا "اصلاح" مسائل مطرح شده اخیر که طی سال های گذشته نیز کم و بیش به آن اشاره شده است، نیاز به یک عزم و همت همگانی دارد که به جز مسئولان و هنرمندان، سعی و تلاش "رسانه ها" را می طلبد. 

اکنون و پس از مسائل مطرح شده باید دید که چگونه سرویس های فرهنگی خبرگزاری ها، روزنامه ها، نشریات و البته "سایت های سینمایی" در این خصوص به ایفای نقش می پردازند و به چه میزان در اصلاح مسئله ای به این مهمی مشارکت می کنند. 

و سوال اینجاست که با توجه به افشاگری های اولیه پرستو صالحی درباره "فساد" در سینما، تا چه اندازه رسانه های کشور به این مسئله پرداخته و آن را مورد موشکافی قرار داده اند؟ 

و آیا برای خبرنگاری که حوزه اش "سینما، تئاتر و تلویزیون" است اتفاقی مهم تر از این نیز می تواند رخ دهد که روی آن سوژه کار کند؟ یا آن خبرنگار نیز درگیر همان فسادی است که صالحی و پطروسیان و مظفری و ... از آن سخن می گویند؟ البته مطمئنا روی این سخن با همه خبرنگاران سینمایی نیست که اگر نبودند همین تعداد خبرنگاران شریف و متعهد که این مسئله امروز عنوان نمی شد. 

چه طور می شود که در ماجرای خانه سینما همه صنوف سینمایی از کارگردانان گرفته تا رییس اتحادیه های بازیگری دست به قلم می شوند و به نوبت بیانیه صادر می کنند و ندای "وا مظلوما" سر می دهند که سینما از دست رفت و آزادی سینما مخدوش شد؛ اما همین جماعت درخصوص مصاحبه معروف سلحشور - که خود نیز به هر حال عضوی از خانواده سینماست - ابتدا با ایجاد موج سهمگین رسانه ای همه یک صدا وی را محکوم می نمایند تا یادآوری کنند: تنها ما هستیم که حق حرف زدن داریم. و بعد که از گوشه و کنار اظهارات مشابهی شنیده می شود تعمدا خود را به نشنیدن می زنند و یادشان می رود که در رسانه هایشان اخبار مربوط به آن را بازتاب دهند؟

بر پایه این گزارش، بررسی های خبرنگار عصرامروز نشان می دهد که اکثر خبرگزاری ها، روزنامه ها و نشریات سینمایی و البته "سایت های سینمایی" به موضوع فساد در سینما یا نپرداخته اند یا بسیار کم و موجز به آن اشاره کرده اند! 

بررسی "سایت های سینمایی" که رشد قارچ گونه آنها هر روز ادامه دارد، نشان می دهد که 99 درصد آنها به این موضع مهم نپرداخته اند! 

یعنی آنکه، تحلیل و بررسی و موشکافی پیشکش، حتی "مصاحبه های بازیگران سینما در خصوص فساد در سینما نیز در این سایت ها درج نشده است!" و هیچ کدام به این مسئله نپرداخته اند. 

بر همین اساس، پس از ورود به این سایت ها در نگاه اول که اثری از مصاحبه های صالحی و پطروسیان و ... دیده نمی شود و پس از آن نیز با سرچ لغات "صالحی"، "پطروسیان" و "مظفری" در سایت های سینمایی چون "خانه سینما"، "سینما نگار"، "فیلم نیوز"، "سینما فیروزه"، "سی نت"، "خبرگزاری سینمای ایران"، "سینما روز"، "پرده سینما" و ... اثری از مصاحبه های این افراد دیده نمی شود و همه خود را به کوچه نادر و سیمین زده اند و خواب اسکار می بینند. 

البته در این میان سایت های "سی نما" و "سینما فا" به این مصاحبه ها پرداخته اند که جای تقدیر دارد.

در ابتدا سوالی که می توان بدون هیچ گونه قضاوت اولیه پرسید آن است که آیا این اخبار و مصاحبه ها، فاقد "ارزش خبری" می باشند که از سوی سایت های مذکور به آنها اشاره ای نشده است؟ 

در صورتی که مطمئنا اخبار مربوط به بازیگران، آن هم بازیگران زن و با کلید واژه "فساد" بسیار برای مخاطب جذاب است و کسی نمی تواند آن را انکار کند؛ چه آنکه اساسا حیات نشریات و سایت های زرد سینمایی بسته به همین اتفاقات است. 

اما نکته حائز اهمیت آن است که این "خبر" تقریبا دارای تمام ارزش های خبری چون "دربرگیری"، "شهرت"، "برخورد"، "استثناء"، "بزرگ و فراوانی" و غیره است، پس چطور می توان آن را ندید؟ 











* ترس از افشاگری به 2 دلیل


با توجه به مسائل مطرح شده باید دید که "حقیقت" چیست؟ و چرا امروز شاهد این اتفاق در رسانه های خبری مخصوصا سینمایی هستیم. 

مطمئنا عدم انتشار و تحلیل این گونه اخبار به معنای عدم اعتقاد رسانه های مذکور به وجود "فساد در سینما" نیست؛ زیرا که بارها طی سال های گذشته این مسائل به شکل خفیف تری بیان شده است و اصلا این "خبر" شاهد زنده دارد! و بازیگران سینما خودشان خودجوش اقدام به افشاگری کرده اند و آنها را نمی توان به جریان یا گروه خاصی در سینما منتسب کرد. 

مسلما عدم انتشار این خبر برای "ندیدن" است! ندیدن فسادی که اکثر مردم و کارشناسان فرهنگی و هنرمندان به آن پی برده اند و این ندیدن تنها می تواند به 2 دلیل باشد؛ یکی غفلت خبرنگار که بسیار بعید است و دوم " ترس از عدم موشکافی فساد در سینما و درگیر شدن منافع این افراد و باز شدن پای آنها به این موضوع"
پس می توان "سکوت کنندگان در این خصوص را تکه دوم پازل فساد در سینما دانست" چه آنکه اکثر این سایت ها مولود جریان خاصی در سیما هستند. 


** برداشت دوم/"سینمای فاسد یا علوم فاسد؟"


بحث در خصوص سینما و فساد در آن را نمی توان با یکی، دو گزارش و یکی، دو همایش و یکی، دو میزگرد حل و فصل کرد و مطمئنا راه زیادی در این مسیر باقی مانده است و این اتفاقات اخیر را می توان تنها "طرح مسئله" نامید. 

در این گزارش هم قصد نگارنده، تحلیل و بررسی فساد درسینما نیست، اما ذکر یک نکته که شاید یکی از مهم ترین و اصلی ترین نکات در این خصوص باشد خالی از لطف نیست؛ آن هم موضوع مهم "اصلاح علوم انسانی" است. 

اصلاح علوم انسانی طی سال های اخیر بارها از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته است؛ که باید گفت در این میان اصلاح "مبانی نظری علوم هنری" از اهم واجبات است. 

یک نکته از صدها نکته در این باره را می توان "36 وضعیت نمایشی" دانست.
36 وضعیت نمایشی برای هنروران تئاتر و سینما یک "اصل" تغییر ناپذیر و تابویی نشکستنی است! و می توان گفت همین 36 (اصل!) است که بدنه هنروران وهنرمندان سینما و تئاتر را به این روز کشانده است؛ هنرورانی که پس از ورود به دانشگاه و مواجه شدن با دریایی از علوم غربی تمام دین و آئینشان آب می رود! 

بر اساس این گزارش، ژرژ پولتی در مقدمه کتاب "36 وضعیت نمایشی" که در ایران نیز به چاپ رسیده و به همه دانشجویان رشته های هنری توصیه موکد می شود که آن را بخوانند، می گوید: "در عالم دیگر حرف تازه ای وجود ندارد، ما تنها همان قدیمی ها را تکرار می کنیم. حال اگر این گفته و نظریه بسیار شنیده شده را بخواهیم در حوزه ادبیات نمایشی دنبال کنیم می شود کتاب جالب و خواندنی" 

ناشر نیز در مقدمه این کتاب چنین می نویسد: "مراد از وضعیت، همان پیرنگ و درون­مایه/ (Themes) اصلی یک اثر نمایشی است. پولتی با تمسک به نظریه گوتزی، اقدام به تدوین و عنوان­گذاری این 36 وضعیت می­کند و با ادعای قطعی بودن این نظریه، در مورد هر وضعیت تازه و بکری، تشکیک می­نماید. وی نهایت خلاقیت را کشف و ابداع ترکیب های تازه و جدید از این 36 وضعیت مادر می داند.
البته پولتی این نظریه را محدود به جهان نمایش نمی داند و آن را قابل تعمیم به تمامی رشته ها نظیر ادبیات و حتی فلسفه و اندیشه دانسته و نیز پا را فراتر می­نهد و ادعایش را سرآغاز تحقیقی مفصل و پردامنه درباره سایر ابعاد زندگی بشر و مواجهات انسانی معرفی می­کند و می­گوید:
«در زندگی هم فقط 36 وضعیت عاطفی وجود دارد. ما تمام شور هستی را در این 36 وضعیت عاطفی درمی یابیم»
ویژگی کار نویسنده در این کتاب، بررسی علل و انگیزه های پدیدآورنده هر وضعیت نمایشی است؛ و نیز آوردن فهرستی از مثال هایی که مصداق آن وضعیت باشند؛ که غالباً از نمایشنامه ها و اندکی از جهان سینماست.
مطالعه این کتاب ذهن خلاق را تحریک می کند تا پا در عرصه رقابت بگذارد و وضعیتی تازه یا ترکیبی بدیع در جهان ادبیات نمایشی ارائه کند.
شما چطور؟ آیا می توانید به این 36 وضعیت، چیزی اضافه و یا کم کنید؟" 

البته این ادعای آخر که یک ادعای بیهوده و مضحک است که در آینده به آن خواهیم پرداخت اما داستان وقتی جالب می شود که بدانید این 36 وضعیت نمایشی چه مواردی هستند؟ 

این 36 مورد که البته به دلیل چاپ در کشور و فرار از ممیزی کمی "مودبانه" شده اند، عبارتند از: 1- لابه 2- رهایی 3- انتقام جنایت 4- انتقام جویی میان خویشاوندان 5- تغییر 6- بلا 7- قربانی خشونت با بدبختی 8- شورش 9- تهور جسورانه 10 – آدم ربایی 11- معما 12- دست یابی(از قبیل تصرف یا تجاوز) 13- عداوت میان خویشاوندان 14- رقابت میان خویشاوندان 15- زنای مرگبار 16- جنون 17- بی احتیاطی شوم 18- جنایات ناخواسته عشق 19- قتل خویشاوندی ناشناخته 20- ایثار در راه آرمان 21- فداکاری به سبب خویشاوندی 22- همه چیز فدای هوس 23- ضرورت قربانی کردن عزیزان 24- رقابت فرا دست و فرو دست 25- زنا 26- جنایات عشقی 27- کشف خطاکاری محبوب 28- موانع عشق ورزیدن 29- عشق به دشمن 30- جاه طلبی 31- تعارض با یک خدای 32- حسادت بی جا33- قضاوت و اشتباه 34- پشیمانی 35- بازیابی گمشده 36- از دست دادن محبوب 

نکته جالب تر اینکه هر کدام از این موارد مانند "زنا" اقسام و انواع مختلف نیز دارند که در کتاب به آنها اشاره می شود! 

پس چطور ممکن است که ماحصل کار یک بازیگر، کارگردان، نویسنده، تهیه کننده و دیگر عوامل یک سریال و یا فیلم سینمایی پس از قبول این موارد و البته تعصب! بسیاربه آنها، پس از چند سال آموزش و تحصیل در دانشگاه ها و آموزشگاه های کشور "کار اسلامی و دینی" شود و آن هنرمند نیز مسلمان؟ البته هستند بازیگران، کارگردانان، تهیه کنندگان و ... که به همه این موارد عمل و با تکیه بر هنر دینی و تحلیل و بررسی همین اندیشه های غربی از مسیر اصلی منحرف نشده اند تا آنها را همچنان هنرمند "متعهد" نامید. 

به گزارش عصرامروز، در این خصوص می توان ساعت ها به بحث و بررسی پرداخت که "مورد" نامبرده تنها گوشه ای از علوم انسانی منحرف رشته های هنری بود که آن هم فقط برای "ذکر نکته ای که خالی از لطف نباشد بیان شد" 

در نتیجه باید برای اصلاح این روند ناصحیح، مسئولان فرهنگی، هنرمندان، رسانه ها و حتی مردم بسیج شوند تا هرچه زودتر به نتایج قابل قبولی در زمینه تولید "هنر دینی و اسلامی" دست یابیم و دیگر شاهد مسائلی چون فساد در سینما نباشیم.

گزارش از روح الله چهره افروز